پاره‌های پیوسته/ خاطراتی از رحمت‌الله بیگانه

گزارشگر:دوشنبه 15 جوزا 1396 - ۱۴ جوزا ۱۳۹۶

بخش بیست‌و ششم/

mandegar-3به تاریخ ۱۲ ثور ۱۳۷۱ خورشیدی، با عقب راندن نیروهای حزب ‌اسلامی از داخل شهر کابل و ختم درگیری‌های مسلحانه، شهر آرام گردید و مکتب‌ها و نهادهای دولتی دوباره فعال شدند. اما دیری نگذشت که به تاریخ ۱۴ ثور ۱۳۷۱ خورشیدی، گلبدین حکمتیار که در چهارآسیاب کابل سنگر گرفته بود، عقده‌مندانه شهر کابل را به راکت بست و در اولین‌روز بیش از سی راکت به شهر کابل فیر شد.
گروه‌های مختلفی که در اداراتِ دولتی سنگر گرفته بودند، از این وضعیت به نفعِ خود استفاده کرده و تمام امکاناتِ ادارات را چپاول نمودند.
کابل پُر از افراد مسلح گردید و هیچ جایی مصونیت نداشت. در پهلوی این افراد، تنظیم‌ها و گروه‌های مسلح حکومت داکتر نجیب‌الله و ملیشه‌های مسلح مربوط خدمات دولتی در کابل و اطراف کابل نیز فعال بودند و به نوبۀ خود، در بی‌ثباتی شهر کابل نقش داشتند.
راکت‌پراکنی گلبدین حکمتیار از آغاز ایجاد دولت اسلامی تا شکست دولت پروفیسور برهان‌الدین ربانی، در کابل ادامه یافت. حتا آقای گلبدین در روز معرفی آقای عبدالصبور فرید به سمت صدارت، دست از راکت‌باران شهریان کابل برنداشت و به استقبالِ آقای فرید ـ که خودش موصوف را به عوضِ خود به حیث صدراعظم معرفی کرده بود ـ بیش از شصت راکت به شهر کابل فرستاد.
در این درگیری‌ها و حوادث خونین، ادارات دولتی کم‌وبیش فلج گردیدند و افغانستان قسمتِ مهمی از نیروهای انسانی و مادیِ خود را از دست داد.
متأسفانه پیروزی انقلاب اسلامی نوید خوشی برای مردم افغانستان نداشت و بار دیگر مردم با سیاهی و بی‌ثباتی روبه‌رو گردیدند.
در جنگ و بی‌ثباتی افغانستان، همسایه‌های ما هیزم و نفت ریختند تا که این آتشِ خوب زبانه کشید و بیشترین امکانات مادی و معنویِ افغانستان را سوزاند.
کابل در اثر جنگ و ناامنی می‌سوخت و هر روز گوشه‌یی از آن داغی برمی‌داشت و قامتی در آن می‌شکست.
از این‌که گلبدین حکمتیار در مدت سه سال جنگ و ناامنی نتوانست حکومت اسلامی را ساقط کند، پاکستان با همکاری دولت‌های غربی، گروه دیگری به نامِ طالب را شکل داد که شعار آن‌ها تأمین امنیتِ راه‌ها و برداشتن پوسته‌های غیرمسوول از کوچه و پس‌کوچه‌های شهر کابل و ولایات افغانستان بود.
گروه طالبان به نامِ شریعت به‌سرعت رشد کرد و در مدت زمانی کوتاه، اکثرِ ولایات افغانستان را از شرِ گروه‌های مختلفِ مسلح نجات داد. آن‌ها با حمایت قاطعِ پاکستان و امکانات عربستان سعودی و امارات و کمک کشورهای غربی، در مدتِ کمتر از دو سال اکثرِ مناطق افغانستان را اشغال کردند و نظام مستبد خود را در افغانستان حاکم ساختند.
این گروه ظالم که در ابتدا ذهنیتِ مردم را با خود داشت، با توانایی بلندی از چند استقامت بر کابل حمله کرد و به تاریخ ۲۰ میزان ۱۳۷۵ در یک حملۀ سریع ولایات شرقی افغانستان را تصرف و نیروهای دولتی را قلع‌وقمع کرد و به تاریخ ۲۳ میزان ۱۳۷۵ خورشیدی، خود را به سروبی رساند و قوت‌های دولتی که انگیزۀ جنگی خود را در مقابل آن‌ها از دست داده بودند، عقب‌نشینی کردند.
نیروهای مسلحِ طالبان توانستند تا حوالی شام ۲۳ میزان، خود را به حومه‌های کابل برسانند. در این هنگام مسعود برای جلوگیری ازهم‌پاشیده‌گی بیشترِ نیروهای خود و ویرانی شهر، فرمان عقب‌نشینیِ تمام نیروها را از تمام نقاط شهر کابل تا شام ۲۳ میزان ۱۳۷۱ خورشیدی، صادر کرد.
نیروهای مسعود، همراه با تجهیزات خود، کابل را ترک و ابتدا به شمال کابل و بعدتر به پروان و جبل‌السراج عقب نشستند و در تصمیمی دیگر، با تمام قوت‌های نظامی و مردم، داخل درۀ تنگ پنجشیر شدند.
پاکستانی‌ها به کمک طالبان، شبِ آن روز درحالی‌که تنها قسمتی از کابل را تصرف کرده بودند، داخل ارگ ریاست‌جمهوری شدند و به تعقیب آن، داکتر نجیب‌الله رییس‌جمهور مخلوع افغانستان را از دفتر سازمان مللِ متحد بیرون کشیدند و در نیمه‌های شب، او را همراه با برادرش به‌صورتِ بی‌رحمانه به قتل رساندند.
طالبان و پاکستانی‌ها با کشتن بدون محکمه و صحرایی داکتر نجیب، نشان دادند که به هیچ اصول و قانونی پای‌بند نیستند.
طالبان بعد از اشغال پایتخت کشور، برای حمله به پنجشیر و ولایات شمالِ کشور آماده‌گی گرفتند.
در اولین واکنش احمدشاه مسعود، طالبان را “نیروهای مزدور” خواند و پاکستان را متهم به همکاریِ نزدیک با طالبان در سقوط پایتخت کرد.
با وجود تسلط طالبان بر اکثر مناطق افغانستان، به جز یکی ـ دو کشور، دیگر کشورها این نیروی نظامی را به رسمیت نشناختند.
طالبان با حضور خود در جریان پنج سال و اشغال ۹۰ درصد خاک افغانستان، اکثر قوماندانانِ دوران جهاد را خلع سلاح نموده و تعدادی از آن‌ها را از کشور راندند.
جهاد افغانستان در مدت‌زمانِ چهارده سال، قوماندان‌های زیادی را به‌وجود آورده بود که هرکدامِ آن‌ها به نوبۀ خود در سقوط حکومتِ دست‌نشاندۀ شوروی و تحولات مهمِ افغانستان، نقش اساسی اما متفاوتی داشتند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.