در مســیر پیروزی

گزارشگر:حامد علمی - ۲۰ قوس ۱۳۹۱

بخش هفتادویکم
مجاهدین افغان پیوسته در طول جهادشان در قبال دشمن خویش، به هیچ‌گونه اقدام غیراسلامی و وحشیانه یا قتل دسته‌جمعی و رویه ناهنجار غیرانسانی دست نزده و همیشه روش اسلامی را با اسیران جنگی و افراد تسلیم شده رعایت کرده‌اند. مگر رژیم پوشالی و دست‌نشانده روس در کابل بدین‌گونه روش خود ادامه می‌دهد و مسوولیت عواقب ناگوار آن به دوش آن رژیم مذموم خواهد بود.
ریاست دولت انتقالی اسلامی افغانستان از موسسه ملل متحد و تمام موسسات جهانی تقاضا می‌کند تا دست رژیم پوشالی کابل را از هم‌چو اقدامات غیرانسانی و وحشیانه کوتاه نماید. هم‌چنان ریاست دولت اسلامی افغانستان از موسسات خیریه جهانی تقاضا می‌کند تا در معالجه مجروحین این فاجعه و مصیبت‌زده‌گان آن به کمک مالی و ارتزاقی و نیازمندی‌های بشری آن سامان بشتابند.
هم‌چنان حضرت صبغت‌الله مجددی رییس دولت اسلامی افغانستان توسط ابلاغیه رسمی دولت به مصیبت‌زده‌گان فاجعه اسعدآباد و سایر مناطق آسیب‌زده ولایت کنر که از این اقدام ظالمانه و بیرحمانه رژیم کابل متاثر شده‌اند، اظهار تاسف نموده تاثرات عمیق و همدردی‌های اسلامی و انسانیِ خود را با ایشان اظهار نموده و مراتب تسلیت را به آن‌ها ابراز فرموده‌اند و برای شهدای کنر از بارگاه الهی رب‌العزت، طلب مغفرت نموده‌اند.»

انفجار کنر داغ خونین بر دل اهالی آن‌جا به‌جا گذاشت، ولی دقیقاً ثابت نگردید که چه‌گونه رخ داد و مسببین اصلی آن کی‌ها بودند و چرا کنر به چنان حالت گرفتار شد؟ اگرچه بعدها مقامات جماعت‌الدعوت ادعا می‌کردند که یکی از قوماندانان حزب اسلامی افغانستان، ده‌ها بوری مواد منفجره را در یکی از زیرزمینی‌های دکان‌های مخفی نموده بود و آن را انفجار داد، ولی اسنادی که این ادعا را به اثبات برساند، در دست نیست و انفجار اسعدآباد مانند ده‌ها حادثه دیگر در افغانستان در پرده ابهام باقی مانده است و چون اسناد و مدارکی به‌دست نیامده، بنابران هر دو احتمال یعنی اصابت راکت اسکاد و انفجار دادن را نمی‌توان نادیده گرفت و این‌که انفجار دکان اسلحه‌فروشی به‌صورت تصادفی بود نیز از حقیقت به‌دور نیست و می‌توان به این باور بود که آتش‌سوزی شدید و انفجار ذخیره تیل، مهمات بقایای راکت اسکاد را در بین صدها آهن‌پاره ناپدید کرد.
دو ماه بعد از حادثه انفجار، بار دیگر به ولایت کنر رفتم و بعد از چهار روز اقامت در آن‌جا یادداشت ذیل را نوشته، در بین دفترچه خاطراتم جا دادم:
«من که چهار روز در آن ولایت بودم، کمترین نشانی از زد و خورد و درگیری را ندیدم. امارت اسلامی کنر که توسط جماعت‌الدعوت (سلفی‌ها) تشکیل شده، حکمروایی کامل دارند. از سایر گروه‌های مجاهدین اثری دیده نمی‌شود. تنها تک‌تکْ افراد سایر گروه‌ها وجود دارند که آن‌هم با امارت اسلامی «بیعت» نموده‌اند.
کارهای ساختمانی و بازسازی دوباره شروع گردیده، اما هنوز کابوس وحشت‌ناک انفجاری که دو ماه قبل یک‌هزار کشته و زخمی از خود به‌جا گذاشته، محسوس است.
کارکنان موسسه مین‌پاکی اداره مشاورین تخنیکی در پیشاپیش لشکر کار و خدمات اجتماعی قرار دارند. حدود دوصد جوان این موسسه در ولسوالی‌های سرکانی، شیگل، مرور و مرکز اسعدآباد (چغه‌سرای) مشغول پاک کردن مین‌ها هستند. من شاهد آن بودم که قریه چینگی ولسوالی سرکانی از وجود مین‌ها پاک شده و سی‌وپنج خانواده از پنجاه خانواده ساکن این قریه دوباره به دهکدهشان برگشته بودند و فارغ از خطر مین، زنده‌گی و زراعت‌شان را آغاز کردند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.