گزارشگر:دکتر خلیلالرحمن حنانی/ سه شنبه 20 سرطان 1396 - ۱۹ سرطان ۱۳۹۶
بخش دوم/
احمدشاه مسعود وظیفه داشت که علاوه بر دو ولایت پروان و کاپیسا، ولایات شمال شرق کشور (بدخشان، تخار، کندز و بغلان) را نیز سر و سامان دهد و ذبیح الله خان هم ولایات شمال افغانستان (سمنگان، بلخ، جوزجان، فاریاب و سرپل) را. این دو فرمانده باهم به ولسوالی اندراب رفتند و بعد از مذاکرات طولانی و اقناع استاد عبدالحی حقجو، آمر ولایتی جمعیت در بغلان که نسبت به برنامه جدید نگرانی هایی داشت، ذبیح الله خان با برنامه ای تازه به جبهات ولایت بلخ برگشت، اما به زودی مورد حملات روسها قرار گرفت و بالآخره قبل از اینکه موفق به تطبیق برنامه های خود شود، در ماه قوس سال بعد (۱۳۶۳) به شهادت رسید.
اما احمدشاه مسعود که با امضای آتشبس خود را از محدوده پنجشیر کشیده و دیوارهای زندان طبیعت آنجا را شکسته بود، خواست کار را در جغرافیای بزرگتری ادامه بدهد، چون درۀ پنجشیر ظرفیت تطبیق برنامههای آیندۀ او را نداشت. از جانب دیگر، او کاملاً آگاه بود که مدیریت و پیشبرد امور جبهات جهادی به گونۀ ایلجاری، غیرمنظم و در نبود تشکیلات ضروری و کارآمد، در سایۀ فقدان برنامه و انعدام استراتیژی روشن محکوم به شکست و ناکامی است و چارۀ کار آن خواهد بود که فرماندهان مجاهدان روی برنامه و استراتیژی واضح در قالب یک میکانیزم کارآمد به توافق برسند و بالاثر آن میان جبهات و فرماندهان جهادی همآهنگی و همکاری لازم ایجاد گردد تا در مقابل حملات و توطئههای دشمن مقابلۀ موثر صورت گیرد.
بعد از تماس با آمران و فرماندهان جهادی مختلف –درحالیکه هنوز در پنجشیر آتشبس برقرار بود- در ماه قوس سال ۱۳۶۲ حدود صد نفر از فرماندهان مجاهدان در منطقۀ «شرشر» ولسوالی اشکمش ولایت تخار که پایگاه قاضی اسلامالدین، یکی از قوماندانان جمعیت بود، گردهم آمدند. در این اجلاس علاوه بر قوماندانان جمعیت اسلامی، تعدادی از فرماندهان احزاب جهادی همسو مانند حرکت انقلاب مولوی محمد نبی، اتحاد اسلامی استاد سیاف، جبهۀ نجات ملی مجددی نیز اشتراک داشتند.
از جملۀ فرماندهانی که در این اجلاس اشتراک داشتند، اشخاص ذیل به یادم مانده است: غلام محمد آرینپور بدخشان (جمعیت-تاجیک) سید نجمالدین واثق، بدخشان (جمعیت-تاجیک) داکتر عبدالرحمن (نورستانی) محمد قسیم فهیم، (جمعیت-تاجیک) وکیل سید محیالدین بدخشان (جمعیت-تاجیک) عارف خان کندز (جمعیت-پشتون) قوماندان امیر کندز (اتحاد اسلامی-پشتون) عبدالکریم هاشمی کندز (پشتون) داکتر مهدی بغلان (جمعیت-تاجیک) فضلکریم ایماق کندز (جبهۀ نجات ملی) قاضی عبدالباری تخار (جمعیت-ازبیک) قاضی اسلامالدین تخار (جمعیت-ازبیک) داکتر سیدحسین تخار (جمعیت-تاجیک) سید امانالله هاشمی تخار (جمعیت-تاجیک) سید اکرامالدین تخار (جمعیت-تاجیک) وحدتیار (جمعیت-هزاره) عبدالرحیم خان (جمعیت-تاجیک) سرمعلم طارق تخار (جمعیت-تاجیک) قاری رحمتالله کندز (جمعیت-تاجیک) عبدالحی حقجو بغلان (جمعیت-هزاره) ارباب جمعه بغلان (جمعیت-ازبیک) ناصر فورمول اندراب (جمعیت-تاجیک) ملا عبدالصمد کندز (جمعیت-هزاره).
اشتراک کنندهگان بعد از مباحثات و تبادل نظرِ چند روزه به تشکیل یک ساختار سیاسی نظامی به نام «شورای نظار» تحت ریاست احمدشاه مسعود توافق کردند که هدف از این ساختار نظارت از روند تنظیم جبهات جهادی، آموزش نظامی مجاهدان، همآهنگی فعالیتها و همکاری میان قوماندانان بود.
حملۀ هفتم روسها به درۀ پنجشیر در ثور ۱۳۶۳ سبب هجرت گستردۀ مردم پنجشیر و همچنان برهم خوردن اوضاع جبهه شد و در نتیجۀ آن، تطبیق برنامههای مصوبۀ شورای نظار به سکتگی مواجه گردید. آمرصاحب داکتر عبدالرحمن و امانالله هاشمی را به حیث نمایندۀ خود برای پیشبرد امور شورای نظار در خیلاب اشکمش بهجا گذاشت و خود به پنجشیر برگشت.
دومین اجلاس شورای نظار در زمستان ۱۳۶۴ در «دهن آب خاواک» پنجشیر در شرایط جوی دشواری دایر شد. مهمترین و وسیعترین اجلاس شورای نظار، اجلاس پنجم آن بود که در ماه سرطان ۱۳۶۷ در فرخار تدویر یافت و همزمان بود با عقبنشینی قوای شوروی از پنجشیر. در این اجلاس تعداد زیادی از فرماندهان ولایات شمالشرقی، شمالی و مرکزی افغانستان اشتراک ورزیده بودند و همچنان قاضی اسماعیل طارق، آمر ولایتی لغمان (جمعیت-پشتون). در اجلاس پنجم خطوط اساسی استراتیژی کاری شورای نظار مورد بحث و بررسی قرار گرفت و به تصویب رسید…
Comments are closed.