گزارشگر:احمدعمران/ یک شنبه 1 اسد 1396 ۱ اسد ۱۳۹۶
سخنان سرور دانش، معاون دوم ریاست جمهوری، در مورد قضایای اخیر کشور حاکی از هراسی است که با همه تلاشهای ارگ ریاستجمهوری برای کم اهمیت جلوه دادن آنها از عمق بحرانی حکایت میکند که افغانستان با آن درگیر شده است.
حکومت آقای غنی که خود را در مدیریت بحرانها خلاق میداند و همه مشکلات را به دوش ادارۀ قبلی حواله میدهد، چنان بحرانی را در کشور رقم زده که گمان نمیرود به این آسانی بتواند از پس از آن بیرون شود. از یک طرف مساله بحران سیاسی میان اعضای ارشد دولت مطرح است و از طرف دیگر بحران ناامنیهای فزاینده و گسترش یابنده که تقریبا نیمی از ولایتهای شمال کشور را درنوریده و عملا باعث شده که باشندهگان این مناطق در ترس و هراس از تکرار فاجعه کندز به سر ببرند. براساس گزارشهای منتشره از سوی رسانهها در روزهای پسین ولایتهای بغلان، فاریاب و بدخشان شاهد خونین ترین نبردها میان نیروهای امنیتی کشور و گروه طالبان بوده است. برخیها نگران اند که فاریاب و بغلان در شمال کشور به سرنوشت یک سال پیش ولایت کندز دچار شوند. چنین اتفاقی زیاد دور از احتمال هم به نظر نمی رسد. آن گونه که از گزارش های رسانه ها می توان فهمید این است که شمال کشوربه صورت فاجعه باری درگیر جنگ های خونین شده که چندان نیز از سوی مقام های کشور جدی تلقی نمیشود. بسیاری ها دولت را به بی کفایتی و عدم تعهد لازم برای جلوگیری از چنین درگیری های متهم می کنند که در آن ها همه روزه تعداد زیادی از افراد نظامی و غیرنظامی قربانی می شوند. جالب این جاست که با وجود تایید جنگ های خونین در مناطق شمال کشور از سوی منابع معتبر و مستقل مقام های وزارت دفاع از آرامش و امنیت در این مناطق اطمنیان میدهند و باور دارند که هیچ نشانه تهدید جدی در این حوزه دیده نمیشود. به گفتۀ شاهدان عینی از مناطق شمال کشور در حالی که گروه های هراسافکن مصروف پیشروی و کشتار افراد غیرنظامی اند، نیروهای خارجی کمتر در این درگیریها خود را دخیل میکنند. در حالی که به باور این شاهدان عینی پشیبانی هوایی نیروهای بین المللی میتواند در وضعیت جنگی شمال بسیار موثر باشد. جنگندههای ناتو به جای دفع حملات نیروهای هراسافکن در شمال کشور، در ولایت هلمند در عملیات هوایی خود نیروهای دولتی را هدف قرار میدهند. آن چه که در ولایت هلمند به وقوع پیوسته واقعا جای تاسف و تاثر دارد. اما آیا با تاسف و تاثر میشود که دفع خسارت کرد؟ وقتی ۱۲ پولیس کشور در حمله اشتباهی هوایی نیروهای ناتو کشته میشوند، چگونه میشود که به این نیروها هم چنان اعتماد کرد؟ به نظر میرسد که نا هماهنگی میان نیروهای بینالمللی و نهادهای امنیتی کشور به حدی افزایش یافته که منجر به خلق فاجعه مثل هلمند میشود. حالا به دنبال این حادثه مقامهای دولتی و به ویژه فرمانده کل قوا چه پاسخی دارد که به مردم بدهد؟ آقای غنی از کدام تعهد و مدیریت تخصصی خود در امر کشور داری سخن میگوید؟ وقتی نمیتوان جلو تلفات خودی را گرفت آن گاه چگونه ممکن است که در عرصه تامین امنیت موفقیتی به دست آورد. ارگ در حالی از ایجاد ایتلافها ابراز نگرانی و تشویش میکند که خود در امر مدیریت کشور کم آورده است. این مسایل را نمیشود با راهاندازی موج فیسبوکی به نفع رییس جمهوری سامان بخشید، آن چه را که در این روزها به صورت افسارگسیخته یی شاهد آن هستیم. آقای دانش از ایجاد ایتلافها و برگزاری همایش هایی که در آن کارنامه دولت نقد شود، انتقاد میکند و آن را مغایر منافع ملی میخواند، اما نارکارآمدی مدیریتی خود و رییس جمهوری را در امر اصلاح امور اصلا نمیبیند. اگر ارگ ریاست جمهوری واقعا مسوولانه عمل میکرد و به جای پرداختن به مسایل جزیی و فرعی در مدیریت کلان کشور تغییرات و اصلاحات را به رسمیت میشناخت بدون شک امروز مشکلات این همه نگرانی عمومی را برنمیانگیخت. چرا حاکمان کشور که در پی غصب عام و تام قدرت اند، یک بار عملکرد خود را از نزدیک نمیببینند. در فلسفه اصلی وجود دارد که میگوید قضاوت شخص در مورد خودش پدیدار شناسانه است ولی در مورد دیگران به گونه رفتارشناسانه قضاوت میکند. یعنی برای عملکرد خود همواره دلایلی موجه میتواند بتراشد ولی قضاوت او در مورد عملکرد دیگران براساس منطق حب و بغض استوار است. بحران فعلی چه در بعد سیاسی و چه در بعد امنیتی چیزی نیست که جنبش های مثل روشنایی و رستاخیر تغییر و یا ایتلاف نجات افغانستان مسبب آن باشند. این بحران ها دقیقا ماحصل عملکرد ارگ ریاست جمهوری در برابر دیگران بوده است. اگر حالا هم برای جلو گیری از آن ها به گونه عقلانی عمل نشود و واقعا مشارکت کلان سیاسی در همه زمینه ها لحاظ نشود تبعات بحران های موجود برای کشور بسیار سنگین خواهد بود. با بیانیه و شعاردادن ها هم نمی شود وضع را تغییرو یا به گونه دیگر نشان داد. اوضاع بدتر از چیزی است که آقای غنی و دانش حدس می زنند. باید با اقدام های مسوولانه به عنوان رهبران متعهد جلو فاجعۀ را که در راهست گرفت.