گزارشگر:شنبه 7 اسد 1396 - ۰۶ اسد ۱۳۹۶
دیروز، نوازشریف؛ نخستوزیر قدرتمند و سیاستمدار کهنهکار پاکستان، از طرف دادگاه عالی کشور، به فساد متهم شد و از صلاحتیش کنار زده شده است. ساعتی بعد او به عنوان نخستوزیر، از سمتش به احترام رای دیوان عالی پاکستان کنار رفت و قرار است که حزب او فردی دیگری را به مقام نخستوزیر پاکستان تعیین کند. اتهامهایی که به نخست وزیر( که حالا برکنار شده است) در پاکستان وارد شده است فساد سنگین مالی است که او وخانودهاش را دربر گرفته است؛ اما در نهایت با وجود ایستادهگی و سیاستهایی که آقای شریف برای لاپوشی پروندهاش داشت، سرانجام او نتوانست در برابر رای دیوان عالی پاکستان ایستادهگی کند و در نهایت، راهی جز قبول فیصلۀ دیوان عالی کشورش نیافت.
البته این نخستینبار نیست که دادگاه پاکستان مقامات ارشد کشورش را از مسند کنار میزند. این دیوان در گذشته نیز یوسف راضا گیلانی را از سمتش برکنار کرد و پرویز مشرف رییس جمهور پیشین را نیز مورد مواخذه قرار داد. برکناری نوازشریف، در کشور همسایه، برای افغانستان در امر مبارزه با فساد خالی از دلچسپی نیست. دیده میشود که دولت پاکستان با همه بدیها و مشکلاتی که در برابر افغانستان خلق کرده است، حد اقل به دلیل داشتن یک نظام وارسته حقوقی، توانسته است که استقلال قویه قضائیه را حفظ کند و نیز ساختار نهادی سیاسی پاکستان چنان بسته و تنومند است که با اتهامی که به نخست وزیر زده شده است، قرار نیست که حزب او از قدرت خلع شود و اتفاق بدی در کشور شکل بگیرد. همچنان چند روز پیش در کشور همسایه دیگر ما ایران هم عین اتفاق افتاد و قوه قضائیه آن کشور برابر درییس جمهور برحال ایران را که رییس دفتر اوست به فساد متهم و به زندان فرستاده است.
این قضایا، برای افغانستان باید یک درس خوب میتواند باشد زیرا مبارزه با فساد، فقط با شکل دادن قوۀ قضائیه مستقل ممکن است تا چنین قوتی بتواند سران دولت را زیر نظارت و بررسی و کنترل داشته باشد. وقتی که در افغانسان قوۀ قضائیه مستقل وجود ندارد، چگونه رییسجمهور غنی و یا هر مسوول دیگر، نگرانی از این داشته باشد که فردا در پیشگاه این دیوان و مرجع پاسخگوست و هراس از این داشته باشد که این دادگاه عالی یا ستره محکه پروندۀ او را نگشاید. همین نداشتن قوۀ قضائیه مستقل، سبب شده است که آقای غنی هر نحوی که بخواهد بدرنگاند و همه چیز در اختیار او و حلقهیی باشد که اصلاً برای کشور نمیاندیشد. بسیار دشوار است در کشوری که مردمانش انتظار مبارزه با فساد دشته باشند و مرجعی برای عملی ساختن این مبارزه وجود نداشته باشد و مقامات با استفاده از این وضع خودشان را در دوران ماموریت شان پول دارترین فرد در منطقه سازند. چنانی که امروزه کسی نمی تواند سرمایه های حامدکرزی را بشمارد فردا هم از اشرف غنی را. اگر قوۀ مستقل قضائیه وجود میداشت آیا ممکن بود که این همه ملیاردها دالر از افغانستان دزدیده شود.
در افغانستان همیشه بحث مبارزه با فساد شعاری در دست کسانی بوده است که خود تا گلو غرق فساد بوده اند و نهادهایی که به نام مبارزه با فساد ایجاد شدند خود مرکز فساد گشته اند. بنابراین اگر ما امروز قوۀ قضائیه مستقل میداشتیم، آیا رییسجمهور غنی میتوانست کمیته تدارکات را قبضه کند و آیا او می توانست در برابر سرکوب و قتل معترضان خاموشی باشد یا چنین عملی را حمایت کند. زیرا قوۀه قضائیۀ مستقل، جلو خودسریها را و بد مشی ها را میگیرد. واضح است که افغانستان به داشتن یک قوۀ مستقل قضایی نیاز دارد و تا زمانی که چنین قوتی قدرتمند و با اعتماد ملی وجود نداشته باشد نه ما دولت مسوول میداشته باشیم و نه هم به عدالت میرسیم.
Comments are closed.