گزارشگر:سه شنبه 10 اسد 1396 - ۰۹ اسد ۱۳۹۶
قبل از ظهرِ روز گذشته، ساعت ۱۱ صبح یک گروه چهارنفری از تروریستان انتحاری، به سفارت عراق در کابل حمله کردند و پس از ۴ ساعت درگیریِ نفسگیر با نیروهای امنیتی، از پا درآمدند.
بر اساس خبرنامهها، در این حمله دو محافظ امنیتی سفارت عراق کشته شدند، ولی به کارمندان سفارت و نیروهای امنیتی افغانستان آسیبی نرسیده است.
گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) مسوولیتِ این حمله را پذیرفته است. همچنین برخی منابع و تحلیلگران گفتهاند که این حمله در واکنش به محفلی که در این سفارتخانه به تجلیل از شکستِ نیروهای داعش در موصل و پیروزی حکومتِ عراق برگزار شده بود، صورت گرفته است. این حرکت یعنی هماهنگی و همکاری و اتحادِ نیروهای تروریستی فارغ از مرزهای قومی، زبانی و سیاسی.
شکست در موصل و انتقامگیری در کابل، یک نمونۀ بسیار کوچک اما کاملاً ملموسِ تحولِ تروریسم از قالبهای سنتی به نوین است و این تحول، ضمنِ آنکه از خطراتِ روزافزونِ این پدیده حکایت میکند، بر ضرورتِ تحول در شیوههای مبارزه با تروریسم نیز انگشت میگذارد.
تروریسم به موازاتِ گسترش تکنالوژی ارتباطات، افزایش روزافزونِ وابستهگیهای متقابلِ پیچیده و در نتیجه روند جهانیشدن، از پویایی و شدن بازنمانده و امروزه به شبکهیی فرامرزی با سازماندهیِ ویژۀ برخوردار از قابلیتها و امکاناتِ مدرنِ جهانی تبدیل شده که نه پایگاهِ واحد دارد و نه قدرتِ مرکزیِ ملموس که بتوان با حمله بر آن، موجودیتِ آن را محو کرد.
تروریسمِ نوین و متأخر را جدا از آنکه باید با عناوینی چون تروریسم انتحاری، تروریسم شبکهیی، تروریسم پسامدرن و تروریسم رایانهیی توصیف و ارزیابی کرد، باید بر رویکردِ هویتمحور، جهانیشده و آخرالزمانیِ آن درنگ و تأمل کرد و در این چهارچوب، برای مبارزۀ جهانی با آن برنامه ریخت.
افغانستان فقط یک نقطۀ اتصال در تروریسمِ شبکهیی و جهانیشدۀ متأخر است و حملۀ روز گذشته بر سفارت عراق، شاهدی کوچک بر این تحول میباشد. داعش، القاعده و حتا طالبان هیچکدام در مرزهای فرضی و سیاسی محدود نمیشوند، داعیهها و آرمانهای آنها خصلتِ جهانی دارند و از همین رهگذر تکنالوژی جهانیشده را برای تحققِ اهدافشان به خدمت میگیرند. این رویکرد استخدامی از یکطرف و بازیهای استخباراتی با آن از دیگر طرف، تروریسم را به بزرگترین تهدید برای جهان و حتا بزرگترین بازیگران با آن (تروریسم) تبدیل کرده است.
اگر حادثۀ ۱۱ سپتمبر را بنا به برخی روایتها، بازی بزرگِ یک فراابرقدرت با تروریسم و ریختنِ طرحی نو برای مدیریتِ جهان بدانیم، موجِ جدیدی از حملاتِ کوچک و نهچندان بزرگِ تروریستی در شهرهای اروپا و امریکا را میتوان به جهشِ کیفی و کمّیِ تروریسم در به چالش کشیدنِ نظم و امنیتِ جهانی تعبیر کرد.
این پُرگوییها در این مقالِ کوتاه برای آن است که بگوییم که تروریسم دیگر از دایرۀ بازیِ قدرتها بیرون شده و به یک کنشگرِ جدی و پویا در نظام بینالملل تبدیل شده است. تروریسمِ نوین با استخدام قابلیتهای جهان معاصر و انعطافپذیری شبکهیی، به جنگِ تمامعیارِ جهان آمده و خشونت و ویرانگری را غایت و هویتِ خود انتخاب کرده است. تروریسم نوین از کابل تا واشنگتن نقطۀ اتصال ایجاد کرده و این احتمال میرود که در آیندههای نهچندان دور با فشارِ یک دکمه، جهان را به دورانِ ماقبلِ تاریخ برگرداند.
معرکۀ اصلیِ داعش و تروریسم و کانونِ انتقامگیری و ابراز وجودِ آنها اگرچه امروز کشورهای اسلامی و خاورمیانهیی است، اما در چرخۀ سیال و پویایِ خود بهزودی میتواند اروپا و امریکا را به میدان اصلیِ نبرد خویش تبدیل کند. این دغدغهها و پیشبینیهای وحشتناک که دانش روابط بینالملل بر درستی آن صحه میگذارد، زمانی میتواند از دایرۀ امکان و اتفاق خارج گردد که مبارزه با تروریسم در نظام جهانی و مصلحتِ قدرتهای بزرگ، از بازیهای استخباراتی و رقابتهای استراتژیک بیرون شود و با گروههای تروریستی و ویرانگریهایِ آنها در خاورمیانه و جهان اسلام به همان اندازه با شدت و قوت برخورد شود که با ویرانگریهای آنان در شهرهای اروپایی و امریکایی برخورد میشود.
Comments are closed.