گزارشگر:دو شنبه 30 اسد 1396 - ۲۹ اسد ۱۳۹۶
نویسنده: جیمونوس، کارشناس ارشد سیاسی در نهاد غیر انتفاعی «راند» /
برگردان: سمندرلکاریان و بهار مهر /
روسیه در تلاشِ بازگشت به سرزمینی است که در گذشته به طور خشونتآمیزی برای خروج از آن جنگیده است. زمانیکه اتحاد شوروی نیروهای خود را در سال ۱۹۸۹ از افغانستان خارج کرد، شکست آن کشور قطعی و برگشتناپذیر به نظر میرسید. بیشتر افغانستانیها تلاشهای شوروی را که یک حکومت کمونیستی را بالایشان به زور تحمیل میکرد، نپذیرفتند.
یک نظامیِ کمونیستِ افغانستان که در کنار شورویها میجنگید، به من گفت، شوروی به این دلیل شکست خورد که نتوانست به تصویر ایجادشده نزد مردم افغانستان به حیث کافر و منکر خدا، غلبه کند؛ اما امروز، روسیه در تلاش است تا با استفاده از نارضایتیهای مردم که ناشی از نتایج ناامیدکنندۀ مداخلۀ نظامی امریکا و ناتو پس از یازدهم سپتامبر است، چهرۀ خود در میان مردم این کشور را بهبود بخشیده و بازسازی کند.
به نظر میرسد که گسترش نفوذ قدرت نرم روسیه به گونهیی منفعتبار است که به مشکل میشد در زمان خروج ارتش سرخ پس از ۹ سال جنگ، پیشبینی کرد. روسها با افزایش فعالیتهای سیاسی، اقتصادی، و تبلیغاتیشان در افغانستان، تلاش دارند تا چهرۀ خود را بهبود بخشیده و با توجه به فساد گستردهیی که مانع پیشرفت افغانستان شده، نفوذ خود را بار دیگر در این کشور تثبیت کنند.
علیرغم دستآوردهاییکه در برخی از بخشها صورت گرفته است، بیکاری فراگیر موجب شده است تا افغانستانیهای بیشماری که امیدشان را از دست داده اند، راه مهاجرت را در پیش گیرند. نیروهای امنیتی افغانستان شجاعانه میرزمند، اما حملات دهشتافگنانۀ مخالفان مسلح دولت درحال افزایش است و حکومت وحدت ملی مورد حمایت امریکا، در تأمین امنیت سراسری کشور ناتوان به نظر میرسد. پس از خروج بخش عمدۀ نیروهای خارجی از افغانستان، این ترس ایجاد شده که مبادا غرب یکبار دیگر افغانستان را به فراموشی بسپارد.
به قول مرکز مطالعات معاصر افغانستان مستقر در مسکو، روسیه در تلاش است با ایجاد روابط نزدیک با دولت افغانستان «در شکلگیری حوادث در این کشور» دخیل باشد. گزارشها میرسانند که روسیه شمار دیپلوماتهای سفارت خود را در کابل افزایش داده و در قالب یک موافقتنامۀ امنیتی، ۱۰ هزار قبضه کلاشینکوف و جنگافزار به این کشور کمک کرده است. در بخش اقتصادی نیز روسیه در افغانستان فعال شده است. ضمیر کابلوف، نمایندۀ ویژۀ ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه در ماه فبروری گذشته در دیداری با رییسجمهور اشرف غنی گفته است که کشورش علاقهمند است تا افغانستان را در بخش پروژههای مسکنسازی حمایت کند.
سفارت روسیه در کابل همچنان ۲۰ میلیون دالر را روی «مرکز دوستی شوروی» که کار آن ناتمام گذاشته شده بود، هزینه کرد و آن را بهنام «مرکز فرهنگی روسیه» بازگشایی کرد؛ به این امید که بتواند نقش قبلی خود را دوباره به دست بیاورد، اما افغانستانیها هنوز این مرکز را بهنام اصلیاش «شوروی» میشناسند و این تنها یکی از ۱۵۰ پروژهیی است که مسکو برای بازگرداندن نفوذِ ازدسترفتۀ اقتصادی و فرهنگیاش در افغانستان به عهده گرفته و دهها میلیون دالر بر اجرای آن میپردازد.
با وجود اینکه هزینههای مسکو نسبت به کشورهای دیگر ناچیز است، اما روسیه برخلاف امریکا، ابزارهای تبلیغاتی موثری را برای اطلاعرسانی از برنامههای کمکیاش در دست دارد. رسانههای مورد حمایت روسیه به سادهگی توانسته اند این درک را بین مردم ایجاد کنند که پروژههای زیربنایی که توسط این کشور ساخته شده است، از جمله تونل سالنگ و بندِ «سرده»، با دوامتر و مقاومتر از زیرساختهایی است که در جریان یکونیم دهۀ گذشته به کمک مالی غرب و ناتو ساخته شده اند.
اطلاعاتی که از سوی منابع روسی تهیه شده است، کاملاً تصویر متضادی از هدر رفتن پولهای امریکا در این کشور نشان میدهد. پولهای به هدر رفتۀ واشنگتن از سوی ادارۀ بازرس ویژۀ امریکا برای بازسازی افغانستان مستندسازی شده است. روسیه همچنان به هدف ایجاد یک تصویر خوب از خود در میان مسلمانان، آشکارا اعلام کرده که طالبان را برای مقابله با نفوذ داعش کمک و از روند گفتوگوهای صلح حمایت میکند. اما جنرال جان نیکلسون، فرمانده عمومی نیروهای بینالمللی در افغانستان و دیگر مقامهای امریکایی نسبت به این مسأله دیدگاه دیگری داشته و مسکو را به حمایت از طالبان برای بیثباتی افغانستان و ضربه زدن به منافع امریکا متهم میکنند.
اما از دید روسیه اتخاذ سیاست دوگانه و همزمان از حکومت افغانستان و شورشیان مسکو را درموقعیتی قرار میدهد تا از پیروز نهایی حمایت کند. افغانها با مطرح کردن این واقعیت که روسیه سابقه طولانی از دخالت را در افغانستان دارد، هم چنان در تلاش اعمال نفوذ از طریق پرداخت مخفیانه به رهبران سیاسی و گروههای خارج از حکومت است.
اما حالا، مسکو در تلاش بازگشت به سرزمینی است که در گذشته به طور خشونتآمیزی برای خروج از آن جنگیده است. به گفتۀ یک بازرگان کهنهکار افغانستانی، حضور روبهافزایشِ مسکو در بخشهای بازرگانی و پروژههای دیگر در افغانستان؛ یک دیدگاه و مقایسۀ منفی را نسبت به امریکاییها ایجاد کرده است. در حالی که امریکاییها به زندهگی پشت دیوارهای سمنتی و به شدت محافظت شده به خاطر ترس از تهدیدهای تروریستی شهره شده اند، روسها بدون ترس و آزادانه در خیابانها گشت و گزار میکنند و به دیدن دوستان و خویشاوندان خود میروند.
موضوع ترس امریکاییها از افغانستانیها به صورت واضح درحال ریشه دوانیدن است. با چند بزرگ قوم که در زمینۀ پژوهشهای شورشگری صحبت کردم، به من گفتند که روسها دلیرتر از «شما» امریکاییها بودند. وقتی این مسأله را با یکی از فرماندهان مجاهدان که جنگهای سختی را با شورویها سپری کرده بود، در میان گذاشتم، یک لحظه تفکر کرد و گفت: آنان «روسها» دلیر نبودند، اما بسیار بیرحم بودند؛ به گونهیی که روستاهای مخالفان خود را به کُلی ویران میکردند.
وقتی پرسیدم که این بیرحمی پایان موفقیتآمیز نداشت و روسها شاید مرتکب اشتباهات جدی شده باشند، او گفت: “اشتباه؟ نخیر؛ اشتباه نکردند. بسیار زود پولشان خلاص شد”. به هر صورت، میتوان گفت که شورویها مرتکب یک اشتباه اساسی شدند و آن اینکه در سال ۱۹۷۹ جنگ بزرگی را آغاز کردند که هیچگونه حمایت مالی و مردمی برای تداوم آن وجود نداشت. روسها ظاهراً به اشتباه خود پی برده اند. آنگونه که جنرال والری گرامیزوف، رییس ستاد ارتش روسیه گفته است: روسیه به طور موفقیتآمیزی در حال استفاده از راهکارهای ملکی برای دستیابی به اهداف سیاسی و راهبردی خود است.
Comments are closed.