احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عبدالبشیر فکرت،استاد دانشگاه کابل/ یک شنبه 5 سنبله 1396 - ۰۴ سنبله ۱۳۹۶
بخش نخست/
درآمد
ابراهیم را به حق باید پدرِ سه دین بزرگِ آسمانی دانست. ادیانی همچون اسلام، مسیحیت و یهودیت به ریشۀ مشترکی میرسند که ابراهیم در رأس هرم آن قرار دارد. داستانِ ابراهیم در کتابهای مقدسی چون تورات، انجیل و قرآنکریم آمده است و در این میان، قرآنکریم سیمای واقعی ابراهیم را بیش از هر کتابِ دیگری به زیبایی توصیف کرده است. دستنخوردهبودنِ قرآنکریم را به عنوان مصدرِ اولیۀ اسلام میتوان امتیازی به شمار آورد که کتابهای مقدسِ دیگر از آن برخوردار نیستند. از سوییهم، آنچه را که از ابراهیم در قرآن تذکر رفته است، میتوان روایتی دینی-تاریخی در نظر آورد. روایتهای تاریخی- دینی عمدتاً نمادیناند و معمولاً نمایشدهیِ الگوهای دینی را میتوان از شاخصههای این سنخ روایتها دانست.
خداوند حسب اقتضای احوال انسانها، به بازبیانِ الگوهای دینی در گذر تاریخ میپردازد و در درونِ اینگونه روایات، مفاهیم بزرگ و پیچیدهیی را که ممکن است با زبان غیرنمادین دشوار بنماید، برای بشر بازگو میکند. بیان یک روایت تاریخی-دینی میتواند پشتوانهیی برای ریشهیابی سنتها و مناسک دینی در ادوار مختلف زمان باشد. هویتبخشی و ارزشگزاریِ معرفتی بیان این گونه روایتها را نمیتوان به هیچوچه نادیده انگاشت. دین مقدس اسلام با معرفی الگوهای محسوس و عینییی چون ابراهیم، انسانها را بیش از پیش به الگوبرداری از نمادهای حسنه فرا میخواند و ضمناً انقیاد در برابرِ فرمانهای الهی را دارای پیشینۀ تاریخی تعریف میکند.
در این روایت تاریخی- دینی نیز ابراهیم علیهالسلام سمبول مجسمِ انسان برگزیدهییست که به تمام دستوراتِ الهی انقیاد داشته و حاضر است فرزندش را با وجود همۀ عواطف انسانی و پدریِ خویش، بنا بر امر خداوند قربانی کند. از سویی دیگر، فرزندِ او نیز نمادیست از انسانِ بزرگ، منقادی که در برابرِ قربانی شدن در راه خداوند خم بر ابرو نمیآورد و فرمان خداوند را با تمام وجود ارج مینهد. در این میان، شیطان به منزلۀ الگویی ناپسند، و سدّی در برابرِ امتثال به احکام و دستورهای الهی تعریف میشود که فقط انسانهای استثنایی و برگزیده میتوانند از جادۀ وسوسههای او مؤفقانه عبور کنند.
با این بیان، عید سعید اضحی بازخوانی یک حادثۀ سترگ است که در آن شهسوارِ ایمان حضرتِ ابراهیم نهایتِ وابستهگیاش را به خداوند نمایش میدهد. افزون بر آن، عید به معنای بازگشت به خدا، و تجدیدِ تعهدی است که ریشههای آن را میتوان تا چندهزار سال در دل تاریخ پی گرفت. روایتِ ابراهیمی جایگاه ویژهیی در اندیشۀ پیروانِ ادیان سهگانه دارد و حتا ذهن شمارِ قابلِ ملاحظهیی از فیلسوفان غرب و شرق را نیز به خود معطوف داشته است.
این مقاله با رویکردِ متفاوتتر و با رهیافتهای تازهیی به نگارش درآمده است که آن را از نوشتههای مشابه در این زمینه امتیاز میدهد. مقالۀ حاضر به سویههای خداشناسانه، استثنایی و کمنظیرِ زندهگی ابراهیم نظر میافکند و در پرتو آیات، تاریخ و فلسفه به آن نظر دارد.
پیشینۀ عید
عید که جمع آن اعیاد است، به معنای «عادت» بهکار میرود. فرهنگ فارسی معین عید را واژۀ عربی دانسته که به معنای «جشن، جشن گرفتن، روزی که فرخنده و مبارک است» بهکار میرود. فرهنگ طیفی عید را به معنای «مراسم مذهبی، شعائر، مناسک، آیین پرستش؛ […] آیین، آداب، مناسک، اعمال، احکام، مراسم عبادی، اعمال حج، احرام، طواف، اقامۀ نماز و…،» بهکار برده است. به همینسان، اضحیه در زبان عربی به معنای «ذبیحه»یی بهکار میرود که در روزهای عید قربان به نیتِ قربت ذبح میشود. تاریخ بشر با عید پیوند خورده است و شواهدِ تاریخی بسیاری نشان میدهد که انسانها از ایام خاصی جشن میگرفتهاند و به مناسبتهای مختلفی گردِ هم میآمدهاند تا تجلیل کنند…
عیدها را باید دارای هدفهای مختلفی دانست که نظر به جوامع مختلف فرق میکند. عیدها گاهی برای آن تجلیل میشدهاند که لحظۀ استراحتی برای مردم دست دهد و مزایایی را که در حال کار و کوشش برایشان میسر نیست، در اعیاد دریابند. گاهی عید پاسداشتی از یک نعمتِ عمومی بوده است که با شادمانی و تجدید خاطره از آن تجلیل میشده است؛ ولی اغلب اعیاد بهخاطر بزرگداشت و یادبود از حادثهیی شیرین جشن گرفته میشده که ارزشِ اجتماعی ویا فردییی را با خود حمل میکرده است. تجلیل از اعیادی مانند عید آزادی، عید استقلال، عید مبارزۀ ملی و غیره…، از این قبیل بودهاند و انگیزهی ملی داشتهاند.
بنابرآنچه گفته آمدیم، اعیاد در محوریتِ سنتها و هنجارهای تاریخی جای میگیرند و رگههای هر عید و جشنی – خواه جشنهای ملی باشند ویا فراملی – تا بطنِ تاریخِ جوامعِ بشری به پیش میرود، هرچند میزان و کمیّت این تاریخمندی در همهجا یکسان نیست و با توجه به جوامع مختلف فرق میکند. از این میان، برخی اعیاد دارای ریشههای اعتقادی و دینی بوده و از ریشهدارترین جشنهای بشری در تاریخ شمرده میشوند که عید سعید اضحی را میتوان یکی از آنها دانست. در زمان پیامبر اکرم نیز در مدینه مردم به تفریح و سیاحت میرفتند و دو روز را در سال جشن میگرفتند. در روایتی آمده است:
عَنْ أَنَسٍ، قَالَ: قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ الْمَدِینَهَ وَلَهُمْ یَوْمَانِ یَلْعَبُونَ فِیهِمَا، فَقَالَ: مَا هَذَانِ الْیَوْمَانِ؟ قَالُوا: کُنَّا نَلْعَبُ فِیهِمَا فِی الْجَاهِلِیَّهِ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: ” إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَبْدَلَکُمْ بِهِمَا خَیْرًا مِنْهُمَا: یَوْمَ الْأَضْحَى، وَیَوْمَ الْفِطْرِ ». ترجمه: از حضرت انس روایت است که گفت: هنگامیکه رسول الله به مدینه منوره وارد شد، آنها دو روز داشتند که در آن به تفریح و سرگرمی میپرداختند؛ (پیامبر از آنان پرسید) این دو روز چیست؟ آنها گفتند: ما در این دو روز در زمان جاهلیّت تفریح و بازی میکردیم. پس رسولالله(ص) فرمود: به تحقیق خداوند این دو روز را با دو روزِ بهتر از آن عوض کرد: یوم اضحی و یوم فطر.
عید سعید اضحی در واقع تجلیل از پیروزی حضرت ابراهیم به عنوان یکی از پیامبرانِ صاحبِ عزم الهی در برابرِ آزمونِ بزرگِ خداوندیست. این پیامبرِ فداکار و ایثارگر، به فرمان اوتعالی پسرش اسماعیل علیهالسلام را به قربانگاه میبرد و علیالرغم وسوسه¬های شیطان، از تصمیمی که مبنی بر قربانی فرزندش گرفته است، برنمیگردد و از این آزمونِ الهی موفقانه بدر میآید.
آزمون متناسب با جایگاه
با نگاهی از برکه اندیشۀ دینی، یکی از اهدافِ زندهگی اینجهانی، آزمونی است که در برابرِ هر انسانی وانهاده شده است و دامهایی که نیفتادن در آن، وارستهگی و رهایی ابدی را در پی دارد. اما نوعیتِ آزمونی که انسانها با آن روبرو اند، نسبت به همهگان یکسان نیست، بلکه متناسب به جایگاه و امتیازیست که به هر یک داده شده است.
در رابطه به اینکه انبیاء دارای جایگاه ممتاز و ویژهاند، شکی نیست. این امتیاز و ویژهگیها، آزمونهایی را فراروی آنها میگذارد که از امتحانِ انسانهای عادی بسی بزرگتر و سهمگینتر است؛ کما اینکه پیامبر اکرم(ص) از همه خداترستر بود و مسوولیّتِ خطیر رسالت را بر دوش داشت و پیامبرانِ دیگرِ الهی نیز چنین بودهاند. نبوّت را باید امر سنگین و باریکی در نظر آورد که اندک تمهّلی را برنمیتابد و هرگونه اشتباهی در آن، پیامدِ ناگوار و عواقبِ سنگینی در پی خواهد داشت، و چونان حضرتِ یونس آدمی را به زندان شکم ماهی خواهد افگند. از این میان، آزمونها و موانعِ صبرآزمایی که پیامبر بزرگِ اسلام طی بیست و سه سال دعوت به اسلام با آن رویارویی کرد، کمتر از قربانی فرزند توسط حضرت ابراهیم علیهالسلام نبود. قرآنِکریم نیز امر رسالت را با ابتلا همگام میبیند و سنگینی آزمون را با جایگاه آزمونشونده در پیوند و تناسب تعریف میکند. کما اینکه آمده است:
وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثَاقَهُمْ وَمِنکَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِیمَ وَمُوسَىٰ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ۖ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا﴿٧﴾لِّیَسْأَلَ الصَّادِقِینَ عَن صِدْقِهِمْ ۚ وَأَعَدَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا أَلِیمًا﴿٨﴾[احزاب:٧-۸] ترجمه: (به خاطر آور) هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و (همچنین) از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم، و ما از همۀ آنان پیمان محکمی گرفتیم. به این منظور که خدا راستگویان را از صدقشان (در ایمان و عمل صالح) سؤال کند؛ و برای کافران عذابی دردناک آماده ساخته است.
Comments are closed.