احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:یک شنبه 5 سنبله 1396 - ۰۴ سنبله ۱۳۹۶
درحالیکه ارگ ریاستجمهوری خود را نیرومندتر از هر زمانِ دیگری ارزیابی میکند و مدعی است که از نظر امنیتی، افغانستان نسبت به سالهای گذشته در جایگاه خوبتری قرار گرفته، ولی حملات به غیرنظامیان و مساجد همچنان به وحشیانهترین شکلِ ممکن قربانی میگیرد. هنوز چند روز محدود از اعلام استراتژی تازۀ امریکا در مورد افغانستان و اعلام حمایتِ ارگ از این استراتژی نگذشته که شاهد جنایتی هولناک و ضد بشری به مسجد امام زمان در ناحیۀ یازدهم شهر کابل هستیم. حملهیی که در آن دهها غیرنظامی به شمول کودکان و زنان بهصورتی فجیع به قتل رسیدند. این نوع حملات در افغانستان هرچند کمپیشینه خوانده میشوند، ولی نشان از آغاز نوعِ دیگری از جنگ دارند.
در افغانستان کمتر خبری مبنی بر تخاصماتِ مذهبی به گوش رسیده است. مذاهب تسنن و تشیع در این کشور به گونۀ مسالمتآمیز در کنار هم طی قرنها زیستهاند و اگر گاهی جفایی از سوی حاکمان و نظامهای استبدادی بر اقلیتهای مذهبی رفته، ولی مردم آن با شکیبایی این مظالم را تحمل کردهاند و به پای پیروان مذهبِ دیگر ننوشتهاند. آنها در طول سدهها یکدیگر را شهروندانِ این کشور دانستهاند و نخواستهاند که جور و ستمِ حاکمان را به روابط خود تسری دهند. حتا در دهۀ هفتاد که نشانههای کوچکی از درگیریهای مذهبی بهدلیل انتساب برخی از احزاب و تنظیمهای درگیر به یکی از مذاهب به چشم میخورد، این منازعات هرگز به گونهیی گسترش پیدا نکرد که واقعاً به جنگهای میانمذهبی تبدیل شود.
در زمان حاکمیتِ طالبان که زنندهترین نوع تبعیضهای قومی، مذهبی و زبانی شیوع پیدا کرد، اما هرگز این تعصبات وارد زندهگی عادی مردم نشد و شهروندانِ افغانستان بهخوبی یکدیگر را درک کردند و زندهگی مسالمتآمیزِ خود را وقف حاکمیتهای استبدادی نساختند. اما امروز چه واقع شده است؟ امروز چرا گروههای تکفیری و تندرو همانند اتفاقاتی که در پاکستان پیشینۀ طولانی دارد، به جان مساجد و بهویژه پیروان یک مذهبِ مشخص افتادهاند؟ آیا این گروهها میخواهند فضای رعب و وحشتِ مذهبی را که هماکنون بر پاکستان مستولی است، به افغانستان منتقل کنند؟
جنگ مذهبی در پاکستان از دیرزمانی آغاز یافته و این کشور در میان کشورهای منطقه به چنین جنگهایی شهره بوده است. هرازگاهی شنیدهایم که گروه سپاه صحابه به یکی از مساجد شیعیان حمله برده و باعث فاجعۀ بشری شده است. در همین حال، حمله از جناب مقابل نیز بر مساجد اهل سنت و یا پیروانِ دیگر مذاهب گزارش شده است. اما در افغانستان هرگز ما شاهد چنین جَوّی نبودهایم. شاهد گاهگاهی سخنانِ برخیها سبب آزردهخاطریهایی شده باشد، شاید برخیها با دید کوچک و تنگنظرانه تلاشهایی را به خرج داده باشند که میان مذاهب فاصله ایجاد کنند، ولی این تلاشها ابداً موثر واقع نشدهاند.
حملاتِ این روزها اما نگرانیِ جدی خلق کرده است. زیرا چنین به نظر میرسد که عدهیی آگاهانه و تعمدی در حال شعلهور ساختنِ نوع تازهیی از جنگ در این کشورِ مصیبتدیده استند. عدهیی از تحلیلگران مسایل دینی به این باور اند که رویدادهای سوریه و حضور شماری از شهروندان افغانستان در این جنگ، میتواند دلیلِ حملاتی از این دست باشد و یا گسترش فعالیتهای داعش در افغانستان باعث شده که حمله به مساجد و مکانهای مقدس و بهویژه آنهایی که به پیروان مذهب تشیع اختصاص دارد، افزایش پیدا کند.
اینها شاید برخی از عواملِ این نوع حملات باشد، زیرا فکر میشود که طرح جنگهای مذهبی در افغانستان، ابعاد بزرگتر و گستردهتر از این گروهها و انگیزهها میتواند داشته باشد. احتمال زیاد وجود دارد که طراحانِ حمله به مساجد اهل تشیع عملاً دست در کاسۀ استخباراتِ یکی از کشورهای منطقه داشته باشند و طراحان اصلی این حملات در همین کشور و یا کشورها برنامهریزی کنند.
دولت افغانستان متأسفانه بهسادهگی از کنار اینگونه مسایل میگذرد و آقای غنی مستِ بادۀ مدیریتِ جوانسالارانۀ خود است. او فراموش کرده که خطر دقیقاً زیر گوشِ او قرار دارد و اگر دیر بجنبد، افغانستان شاهد نوع دیگری از جنگ و تخاصم خواهد بود که جلو آن را هیچ نیرویی ـ نه ناتو و نه هم مدیریتِ متکبرانۀ او ـ سد نخواهد توانست.
Comments are closed.