در پشت «دیوار شهروندی» ارگ

گزارشگر:روح‌الله بهزاد/ سه شنبه 7 سنبله 1396 - ۰۶ سنبله ۱۳۹۶

دو روز پیش دفتر مشاوریت ارشد محمد اشرف‌غنی، رییس حکومت وحدت ملی در امور «ملل متحد» «دیوار شهروندی» را به “هدف مشخص کردن جایگاه شهروندان در ارگ” ایجاد کرد.
mandegar-3در «دیوار شهروندی» تصاویر شهروندان موفق و موثر کشور از عرصه‌های مختلف از جمله فرهنگیان، نویسنده‌گان، شاعران، تحلیل‌گران، فعالان جامعۀ مدنی، ورزشکاران، شخصیت‌های منتقد نصب گردیده است.
فرخنده زهرا نادری، مشاور ارشد رییس حکومت وحدت ملی در امور سازمان ملل متحد در مراسم رونمایی این دیوار بیان داشت که حکومت می‌کوشد تا با نصب این تصویرها، ارزش‌های مردم‌سالاری و حضور شهروندان را در ارگ به نمایش بگذارد.
بانو نادری بیان داشت که دیدگاه «دیوار شهروندی» پس از مناظرۀ شهروندان و ارگ، برای پیاده کردن مفکوره‌های شهروندی در داخل ارگان‌های قدرت، روی دست گرفته شده است.
او ایجاد دیوار شهروندی را نقطۀ آغازِ روابط میان ارگ و شهروندان عنوان کرده و ابراز امیدوارى کرد که در آینده ریشۀ مفکورۀ شهروندی در ارگ قوی‌تر شود.

عقبۀ خالی ارگ
رونمایی «دیوارِ شهروندان» در دو روز گذشته سروصداهای زیادی را شبکه‌های اجتماعی و محافل سیاسی و مدنی برپا کرده است. عده‌یی که شمارشان اندک است، از این اقدام پشتیبانی کرده و آن را می‌ستایند، اما عدۀ دیگر با این‌کار مخالفت ورزیده و آن را خاک زدن به چشم مردم و پُر کردن عقبۀ خالی حکومت از شهروندان می‌دانند. دیروز سمیع حامد، یکی از شاعران و نویسنده‌گان برجستۀ کشور که تصویرش در دیورا شهروندی در ارگ نصب شده است، در صفحۀ رسمی فیسبوکش از این‌کار ارگ به شدت انتقاد کرده و گفته است: “از من زیست‌نامه و آثار و… خواسته بودند؛ نفرستادم. از صفاکار این سرزمین تا رییس‌جمهور همه «شهروند» اند. حکومت همین که شهروندی را بر شهروندی برتری ندهد، کافی است”.
ارگ «دیوار شهروندی» را درست زمانی برنامه‌ریزی و اجرا می‌کند که مخالفت‌های شهروندی و سیاسی در برابر عملکرد اشرف غنی و اطرافیانش از بدو تأسیس این حکومت تا کنون به اوج خود رسیده است. بسیاری از آگاهان و شهروندان اقدامات اشرف غنی و اطرافیانش را قومی-سیاسی می‌دانند و بر این باور اند که رییس حکومت وحدت ملی و اطرافیانش هیچ برنامه‌یی برای ایجاد فرصت‌ها، بازسازی، اشتغال‌زایی و تأمین امنیت ندارد.
استدلال‌ها بر این است که شمار انگشت‌شماری از آدم‌ها در ارگ گرد آمده اند و در پی تطبیق یک سری پروژه‌های قومی-سیاسی هم در سطح داخلی و هم در سطح منطقه‌یی اند. آگاهان و شهروندان تأکید دارند که اگر حکومت به چیزی تحت نام «شهروند» و «شهروندمحوری» باور می‌داشت، راهپیماییِ قانونی شهروندانش را با گلوله و انتحار پاسخ نمی‌داد.
بسیاری‌ها بر تقرری‌های قومی، مصلحتی و سیاسی حکومت نیز اشاره می‌کنند و می‌گویند که اشرف‌غنی و اطرافیانش از آغاز این حکومت تنها کاری که برای مردم کرده، بزرگ کردن شکاف‌ها و حساسیت‌های قومی-سیاسی میان اقوام بوده است. گفته می‌شود که ارگ چهره‌های مشخصِ از جریان‌های مشخص قومی-سیاسی را کنار زده و به جای آنان، چهره‌های مشخص قومی-سیاسی دیگر را گماشته است که نشان از عقده‌گشایی قومی و تلاش برای قومی‌سازی حکومت و قدرتِ در افغانستان تفسیر و تعبیر می‌شود و بس.
نارضایتی جنرال دوستم از حکومت و ادعای دخیل نبودن در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و هم‌چنان ادعای این‌که کسانی در ارگ ریاست‌جمهوری در پی حذف سیاسی و فزیکی او هستند، می‌تواند یکی از مصداق‌های عینی چنینی رویگردی از سوی ارگ عنوان شود. گماشته شدن چهره‌های متهم به فساد و ناتوان در مدیریت سیاسی-امنیتی در پُست‌های بلند دولتی، مانند فاروق وردک، عمر زاخیل‌وال، حبیبی، وزیر دفاع پیشین؛ گماشته شدنِ مسوولان پیشین کمیسیون انتخابات به پُست مشاورت اشرف غنی که متهم به سازماندهی تقلب در انتخابات –روند ملی و حیاتی برای کشور- بودند و… برجسته‌ترین نمونه‌های دیگرِ فعالت‌های موثرِ اشرف غنی در نزدیک به سه سال گذشته برای شهروندان عنوان می‌شود!
واقعیت موجود نشان می‌دهد که حکومت وحدت ملی به شدت از عقبۀ خالی شهروندی رنج می‌برد. مردم نسبتِ به این حکومت و افسارگیران آن به شدتِ بی‌باور شده اند. حکومت وحدت ملی به معنای واقعی کلمه «هیچ» موثریتی در راستای اشتغال‌زایی، تأمین امنیت، برنامه‌های انکشافی و… نداشته است. اشرف غنی در این مدت از راه‌های مختلف تلاش کرده برای خود کسب مشروعیت کند، اما از آن‌جایی که مردم به آگاهای رسیده اند، نفس این تلاش‌ها را درک کردند و به آن باور نمی‌کنند. مردم دیدند که ده‌ها هزار شهروند در سه سال گذشته به دلیل نبود برنامۀ آینده‌ساز و ناامنی‌های روزافزون به کشورهای اروپایی فرار کردند. در دو سال گذشته شاهد بی‌جاشدنِ صدها خانواده از ولایت‌های مختلف به دلیل ناامنی در ولایت‌های‌شان بودیم. این همه چه چیزی را نشان می‌دهد؟
باری سخنگوی اشرف غنی سخن نادرستی در این راستا به شهروندان گفت. او گفت که پروژۀ بند سلما از دست‌آوردهای حکومت وحدت ملی اعلام است؛ در حالی که این پروژه در زمان حکومت‌داری داوود خان تهداب‌گذاری گردید، اما چندین سال به دلیل نابه‌سامانی‌ها در کشور متوقف شده بود و در دوران حکومت کرزی دوباره کار ساخت‌وساز آن آغاز و رفته‌رفته تا دوران حکومت وحدت ملی به سرانجام رسید. اما سخنگوی حکومت با دیده‌درایی تمام کار ساخت‌وساز این بند را از دست‌آوردهای خود عنوان کرد.
تراژیدی مشاوریت
رونمایی دیوارِ شهروندی، یک واقعیت یا به عبارتی، تراژیدی دیگری از ارگ را به نمایش گذاشت. بیکاری و روزگذرانی مشاوران بی‌شمار در این محوطه. مشاور ارشد رییس حکومت در «امور ملل متحد» از شش ما به این‌سو به دنبال دوختن قبای محبوبیت به اشرف غنی در میان مردم است. معلوم می‌شود که مشاورانِ بیکارۀ اشرف غنی از این نهاد پروژه ساخته اند و به دنبال ثروت و شهرت هستند و گرنه چنان که از نام «مشاوریت در امور ملل متحد» پیدا است که کار مسوولان آن مشوره‌دهی در امور بین‌المللی و منطقه‌یی است.
معلوم می‌شود از آن‌جایی که اشرف غنی سرگرم بازی‌های سیاسی-قومی در داخل است و به تحولات و اتفاقات منطقه و جهان چندان اعتنایی ندارد، مشاروان او نیز به این امر پی برده اند و تلاش می‌کنند از چند روز بودن در منبع قدرت هم کسب قدرت و ثروت کنند و هم دل اشرف غنی و اطرافیانش را به دست بیاورند. یعنی با یک تیر دو نشان بزنند.
به هر رو، چیزی که در بازی‌های اشرف غنی و اطرافیانش نا معلوم است و به آن هیچ اشاره و توجهی نمی‌شود، منافع ملی و منافع شهروندان است. شهروندباوری و شهروندمحوری دو مفهوم بیگانه در ادبیات سران حکومت وحدت ملی معلوم می‌شود. واقعیت‌ها اتفاق افتاده در سه سال گذشته نشان می‌دهد که حکومت مسیری را دارد طی می‌کند که نهایت آن به قول سعدی، رفتن به ترکستان است. خوب است تا دیر نشده، آقای غنی از خواب و تصور تمرکزگرایی بیشتر غفلت بیدار شده و به با توجه به واقعیت‌های موجود، در پی چاره‌سازی منطقی بحران‌های موجود در کشور بپردازد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.