احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:هارون مجیدی/ شنبه 25 سنبله 1396 - ۲۴ سنبله ۱۳۹۶
دیروز (جمعه ۲۴ سنبله) برابر بود با هژدهسالهگی درگذشتِ عبدالحسین زرینکوب، از پژوهشگران و تاریخنگارانِ معروفِ زبان فارسی که در میان فرهنگیان و پژوهشگران فارسیزبان و به ویژه در افغانستان، جایگاه خاصی دارد و کتابهای فراوانِ او را خوانده اند.
شمار زیادی از شهروندان افغانستان با نام و کارنامۀ او با کتاب «پله پله تا ملاقات خدا» که شرحی از اندیشه و سلوک مولانا جلالالدین محمد بلخی است، «کاروان حُله»، «تاریخ در ترازو»، آشنا و کتابِ «دو قرن سکوت»ِ او را فراوان خوانده اند.
منتقدان و فرهنگیان افغانستان بیشتر از برگهای آثار او، با نقدهایِ وی آشنا اند و چه بسا نقدنویسی را با روشهای پیشنهادیِ او انجام داده اند.
زندهیاد دکتر زرینکوب در بخشهای زیادی قلم و قدم زده، اما بیشترین دریافتهایش در زمینۀ فکر مولانا جلالالدین محمد بلخی است. باورها بر این است که او بیشترین پژوهشهایش را در این زمینه انجام داده و تفاوتِ کارش با کسانی که پیشتر از او کار کرده اند و بیشتر استادانش بوده اند، روانتر و حلاجیشدهتر بودنِ آثار است.
زرینکوب از نخستین محققان فارسیزبان است که در بارۀ اهمیت متون ادب و انواع تذکرهها و آثار ادیبان، اعم از نظم و نثر، و نیز سیاحتنامهها، مکاتبات رسمی، مهرها و سکهها، فرامین و وقفنامهها، آثار مربوط به خراج و امور دیوانی و بسیاری دیگر در تحقیقات تاریخی بهتصریح سخن گفته و آنان را دستهبندی کرده و ارزش هریک را بر حسب زمان و مکان تاریخی نشان داده است.
استاد زرینکوب در سالهای پسینِ عمرش با بیماریهای زیادی دسته و پنجه نرم کرد و با آنکه محمد خاتمی، رییسجمهور وقت ایران او را برای معالجه به امریکا فرستاد، بازهم چندینبار زیر تیغ جراحی رفت. پزشکان هم به بهترین وجه به جراحیاش پرداختند، اما عمر دیگر مجالش نداد تا اینکه رُخ در نقاب خاک کشید.
به بهانۀ هژدهمین سالیاد عبدالحسین زرینکوب در این نوشته چشماندازی به زندهگی، آثار و سرگذشت کتابِ «دو قرن سکوت» و آخرین شعرش میداشته باشیم.
زندهگی
عبدالحسین زرینکوب در ۲۷ اسفند سال ۱۳۰۱ در بروجرد زاده شد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خویش به پایان برد. تحصیل در دورهٔ متوسطه را تا پایان سال پنجم متوسطه در بروجرد ادامه داد و به دنبال تعطیلی صنف ششم متوسطه در تنها دبیرستان شهر، برای ادامهٔ تحصیل به تهران رفت. رشتهٔ ادبی را برگزید و در سال ۱۳۱۹ تحصیلات دبیرستانی را به پایان برد. سال بعد به بروجرد بازگشت و به تدریس در دبیرستانهای خرمآباد و بروجرد پرداخت. در این دوران، درسهای مختلف از تاریخ و جغرافیا و ادبیات فارسی تا عربی و فلسفه و زبان خارجی را تدریس میکرد. در همین دوره، نخستین کتاب او به نام فلسفه، شعر یا تاریخ تطور شعر و شاعری در ایران در بروجرد منتشر شد.
در سال ۱۳۲۴، پس از آنکه در امتحان ورودیِ «دانشکدهٔ علوم معقول و منقول» و «دانشکدهٔ ادبیات» حایز رتبهٔ اول شده بود، وارد رشتهٔ ادبیات فارسی دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۲۷، دورهٔ لیسانس ادبیات فارسی را با رتبهٔ اول به پایان رساند و سال بعد وارد دورهٔ دکتری رشتهٔ ادبیات دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۳۴ از رسالهٔ دکتریِ خود با عنوان نقدالشعر، تاریخ و اصول آن، که زیرنظر بدیعالزمان فروزانفر تألیف شده بود، با موفقیت دفاع کرد. دکتر زرینکوب در سال ۱۳۳۰ در کنار عدهیی از فضلای عصر همچون محمد معین، پرویز ناتل خانلری، غلامحسین صدیقی و عباس زریاب خویی برای مشارکت در طرح ترجمهٔ مقالات دائرهالمعارف اسلام دعوت شد.
از سال ۱۳۳۵ با رتبهٔ دانشیاری کار خود را در دانشگاه تهران آغاز کرد و عهدهدار تدریس تاریخ اسلام، تاریخ ادیان، تاریخ کلام و تاریخ تصوف در دانشکدههای ادبیات و الهیات شد.
علی دهباشی در مقالهیی نوشته است که دکتر زرینکوب در دورهیی براى تحصیل در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران قدم نهاد که هنوز استادان بزرگ زبان و ادبیات فارسى همچون بدیعالزمان فروزانفر، ملک الشعراى بهار، عباس اقبال آشتیانى و… در قید حیات بودند. در واقع ویژهگى خاص این گروه آن بود که جملهگى بلاواسطه دانشآموختۀ مدارس سنّتى و لاجرم بر مباحث و مبانى سنّتى ادب ایران که علاوه بر لغت و معانى و بیان و بدیع با علوم دیگر از قبیل حکمت، تصوّف و قرآن و حدیث سخت آمیخته است، مسلّط بودند. با اینهمه، آنچه بیش از همه با ادبیات کهن ایرانى و به ویژه نثر فارسى پیوند خورده، تاریخ است. همین رابطۀ تنگاتنگ است که موجب خلق شاهکارى عظیمی چون شاهنامه گردیده که هم تاریخ است و هم ادب، یا تاریخ بیهقى که آکنده از ظرایف و توصیفات متعالى ادبى و همچنان از بهترین نمونههاى نثرنویسى فارسى است. در پرتو همین سنّت بود که استادان نامدارى چون قزوینى، تقىزاده، فروغى، نفیسى، عباس اقبال و… جملهگى در هر دو زمینۀ ادب و تاریخ برجسته شدند و همچنان پیوستهگى این دو معنا را در بستر هویت فرهنگى فارسیزبانان حفظ کردند.
مرحوم زرینکوب از سال ۱۳۴۱ به بعد، در فواصل تدریس در دانشگاه تهران، در دانشگاههای آکسفورد، سوربن، هند و پاکستان، و در سالهای ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۴۹ در امریکا به عنوان استاد مهمان در دانشگاههای کالیفرنیا و پرینستون به تدریس پرداخت. پس از این سالها است که با بانو قمرآریان ازدواج میکند و یکجا دورۀ دکترا را به انجام میرسانند. عبدالحسین زرینکوب در ۲۴ سنبله ۱۳۷۸ در سن ۷۷ سالهگی در تهران درگذشت.
آثار
از مرحوم دکتر عبدالحسین زرینکوب به عنوان یکی از چهرههای پُرکار زیاد شده که ضمن تدریس در مقاطع مختلف دست از پژوهش نکشید و از شروع تا انجام موارد جنجالی و نادری را به پژوهش گرفته است.
بخش زیادی از کارهای او در چندین نوبت و از نشانی ناشران مختلف به چاپ رسیده است.
«فلسفه شعر»، یا تاریخ تطور شعر و شاعری در ایران ( ١٣٢٣) – «بنیاد شعر فارسی» (ترجمه: اثر دارمستر) (١٣٢۶) –دفتر ایام – سال( ١٣٢٨) – «ادبیات فرانسه در قرون وسطی» (ترجمه: اثر و.ل.سولینه) – ١٣٢٨
«ادبیات فرانسه در دورۀ رنسانس» (ترجمه: اثر و.ل.سولینه) – سال ….. – « متافیزیک» ( ترجمه: اثر فلیسین شاله) – سال ١٣٢٩ – «دو قرن سکوت»(سرگذشت حوادث و اوضاع تاریخی ایران در دو قرن اول اسلام از حملۀ عرب تا ظهور دولت طاهریان) – سال ١٣٣٠ – چاپ هشتم ١٣۶٢ – «شرح قصیدۀ ترسائیه خاقانی» (ترجمه: اثر مینورسکی) – سال ١٣٣٢- چاپ دوم ١٣۴٨ – قرائت فارسی و تاریخ ادبیات (برای سال چهارم و پنجم دبیرستانها) – سال ١٣٣۵ – «فن شعر» (اثر ارسطو) – سال ١٣٣٧ – چاپ دوم ١٢۴٣ -«نقد ادبی» (جستجو در اصول و طُرق و مباحث نقادی با بررسی در تاریخ نقد و نقادان) (دوجلد)– سال ١٣٣٨- چاپ پنجم ١٣٧٣ – «ارزش میراث صوفیه» – سال ١٣۴٢ – چاپ هفتم ١٢٧٣ – «تاریخ ایران بعد از اسلام» – سال ١٣۴٣- چاپ هفتم ١٣٧٣ – «با کاروان حُله»– سال …. ( کتاب به نام گلستان عجم توسط محمدنورمحمدخان و کلثوم فاطمه سید به زبان اردو – اسلام آباد – سال ١٩٨۵ م) – چاپ نهم ١٣٧٣ – «دایره المعارف فارسی»- سال ١٣۴۵ ( تألیف غلامحسین مصاحب ١٣۴۵) ( دوجلد- ١٣۵۶ ) – «شعر بی دروغ»، شعر بی نقاب – سال ١٣۴۶ – چاپ هفتم ١٣٧٣ – بامداد اسلام – چاپ ششم ١٣۶٩ – « کارنامۀ اسلام» – سال ١٣۴٨ – چاپ چهارم ١٣۶٩ – « از کوچۀ رندان» ( دربارۀ زندهگی و اندیشۀ حافظ) – سال ١٣۴٩ – چاپ دهم ١٣٧۵ – «یاداشتها و اندیشهها» (شامل ٣۴ مقاله ) (به کوشش عنایت الله مجیدی) – سال ١٣۵١ – «فرار از مدرسه»( دربارۀ زندهگی و اندیشه امام غزالی) – سال ١٣۵٣ – چاپ سوم ١٣۶۴ – «تاریخ در ترازو»– سال ١٣۵۴ چاپ دوم ١٣۶٢ – «از چیزهای دیگر» (شامل ١٩ مقاله) – سال ١٣۵۶- چاپ سوم ١٣٧١ -«ادبیات فرانسه در قرون وسطی و رنسانس» – سال ١٣۵٧ – «ارسطو و فن شعر» ( ترجمه و تجدید نظر شدۀ متن ارسطو ) – ١٣۵٧ – چاپ دوم ١٣۶٨ – «جستجو در تصوف ایران »– چاپ پنجم سال ١٣٧٠ -« نقد ادبی» ( تألیف عبدالحسین زرینکوب و حمید زرینکوب ) برای سال چهارم آموزش متوسطه – سال ١٣۵٨ – چاپ دوم ١٣۶١ – چاپ بعدی ١٣٧٢ … – «دنباله جستجو در تصوف ایران» سال ١٣۶٢ – چاپ چهارم ١٣٧۶ – «با کاروان اندیشه» ( شامل ٩ مقاله ) – سال ١٣۶٣ – چاپ دوم ١٣۶٩ – «سیری در شعر فارسی» (بحثی انتقادی در شعر فارسی و تحول آن با نمونههایی از شعر شاعران و جستجویی در اقوال ادبا و تذکره نویسان – چاپ سوم ١٣٧١ – «سرّ نی»– سال ١٣۶۴ – چاپ ششم ١٣٧۴ – «تاریخ مردم ایران» ( ایران قبل از اسلام) – چاپ هشتم ١٣٨٢ – دفتر ایام (شامل ٢٠ مقاله) – سال ١٣۶۵ – چاپ سوم ١٣٧۴ – «تاریخ مردم ایران» (از پایان ساسانیه تا پایان آل بویه ) – چاپ هشتم ١٣٨٢- «نقش بر آب» ( به همراه جستجویی چند در باب شعر حافظ، گلشن راز، گذشته نثر فارسی، ادبیات تطبیقی با اندیشه، گفتوگوها و شنودها و خاطرهها – شامل ١٧ مقاله ) – ١٣۶٨ – چاپ سوم ١٣٧۵ – «در قلمرو وجدان» (سیری در عقاید، ادیان و اساطیر) – سال ١٣۶٩ چاپ دوم ١٣٧۵ – «پله پله تا ملاقات خدا» (دربارۀ زندهگی و اندیشه و سلوک مولانا جلاالدین) – سال ١٣٧٠ – چاپ نهم ١٣٧۵ – «پیرگنجه در جستجوی نا کجا آباد» ( دربارۀ زندهگی، آثار و اندیشه های نظامی ) – سال ١٣٧٢- چاپ دوم ١٣٧۴ – «آشنایی با نقد ادبی» – سال ١٣٧٢- چاپ دوم ١٣٧۴ -«روزگاران ایران»– سال ١٣٧٣ – چاپ سوم ١٣٧۵ -«روزگارانم» – سال ١٣٧۵ – «روزگاران دیگر» – سال ١٣٧٨ – چاپ چهارم ١٣٨١ – «از گذشتۀ ادبی ایران» ( مروری بر نثر فارسی) – چاپ دوم ١٣٨٣ -«حکایت همچنان باقی» (شامل ٣۴ مقاله) – سال ١٣٧۶ -«شعلۀ طور» ( نگاه بر زندهگی و اندیشه حلاّج )– سال ١٣٧٧ – چاپ سوم ١٣٧٩ -«از نی نامه» (گزیدۀ مثنوی معنوی) – سال ١٣٧٧ – «صدای بال سیمرغ» ( دربارۀ زندهگی ، آثار و اندیشۀ عطار) – سال ١٣٧٨ – «دیداری با کعبۀ جان» ( در بارۀ زندگی ، آثار و اندیشۀ خاقانی) – – ادبیات فارسی (١) ( قافیه و عروض – نقد ادبی)– سال ١٣٧٨ – «حدیث خوش سعدی» – سال ١٣٧٩ -« تاریخ ایران باستان»(۴) تاریخ سیاسی ساسانیان ( تألیف زرینکوب و روزبه زرینکوب) – سال ١٣٧٩ – «دو رساله دربارۀ انقلاب مشروطیت ایران» – سال ١٣٨٠ -«نامورنامه در بارۀ فردوسی و شاهنامه» – سال ١٣٨١ – نردبان شکسته (تفسیر مثنوی معنوی مولانا) – سال ١٣٨٢ -«نه شرقی، نه غربی، انسانی» (شامل ٣۴ مقاله ) – چاپ چهارم ١٣٧۵ -«بحر در کوزه»( نقد و تفسیر قصهها و تمثیل مثنوی ) – ١٣۶۶- چاپ ششم ١٣٧۴ – «روزگاران» (٣جلد ) – سال ١٣٧٨ «تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن» و «تقویم پارینه» که یادداشتهای روزانه استاد از سال ١٣١٨ تا پایان عمر است.
اینها آٍثار و پژوهشهای نشر شدۀ دکتر عبدالحسین زرینکوب میباشد.
دو قرن سکوت
وقتی در گفتوگویی از مرحوم زرینکوب پرسیده شده بود که کدام یک از آثارش را بیشتر دوست دارد؟ مرحوم زرینکوب گفته بود که شاید دو قرن سکوت؛ دو قرن سکوت اولین کتاب او است در سال۱۳۲۹ تا ۱۳۳۵ نوشته و چاپ شد و خیلی هم سر و صدا ایجاد کرد و هنوز آن سر و صداها باقی است. چون به گفتۀ خودش: «تاریخ را به صورت عام در ذهن داشته است».
به گفتۀ خود مرحوم زرینکوب: «وقتی گفته میشد تاریخ. در نظر من، تاریخ عبارت بود از مجموعۀ جامعۀ پیش از عصر من یا جوامعی که پیش از عصر من، اسلام در آنجاها ظهور کرده بود. وقتی میگفتم مثلاً جامعۀ یک نسل پیش از من تا ده نسل، تا بیست نسل قبل از من ادامه پیدا میکرد… که به شکل تاریخ با آنها برخورد میکنم».
کتابِ «دو قرن سکوت» در میان روشنفکران و اهل پژوهش افغانستان نیز جایگاه ویژهیی دارد و به عنوان یکی از کتابهای مهم و خواندنی سفارش داده میشود. «دو قرن سکوت» نخست به صورت پاورقی در نشریۀ «مهرگان» ارگان «جامعه لیسانسیههای دانشسرای عالی ایران» چاپ شد. سپس در سال ۱۳۳۰ برای نخستینبار به صورت کتاب توسط همان نهاد منتشر شد.
پس از نخستین انتشار در زمان پهلوی دوم، به سرعت چاپ اول «دو قرن سکوت» نایاب میشود. دکتر زرینکوب به تجدید چاپ رضایت نمیدهد تا در فرصت مناسب به تجدید نظر دربارهٔ کتاب بپردازد. زرینکوبِ جوان، پنج سال وقت و انرژی صرف میکند و منابع متعدد را از دیده میگذارند تا در ثور ۱۳۳۶ متن گسترشیافته و تجدید نظر شدۀ اثر از سوی انتشارات امیر کبیر منتشر میشود. او در مقدمهٔ ویرایش دوم، برخی از انتقادات ویرایش اول کتاب را ناشی از جوانی و تعصب خود در آن هنگام میداند.
از حمل ۱۳۳۶ متن «دو قرن سکوت» از چاپ دوم به بعد تغییر نکرد و چاپهای بعدی بر پایهٔ همین متن انجام شده است. شماری از پژوهشگران و منقدان به این باور اند که مرحوم عبدالحسین زرینکوب آگاه از درونۀ فرهنگ و تمدن غرب است. همین دو سویه بازنگریستن و جامعیت در شناخت است که او را بر میانگیزد تا پیرامون دیروز و امروز بیندیشد.
آخرین شعر
مرحوم زرینکوب طبع وقاد و استادانۀ شاعری نیز داشته و شعرهای فراوانی از او به نشر رسیده است، به عنوان حُسن ختامِ این نوشته، آخرین شعرش را که در ماه سنبلۀ ۱۳۷۷ خورشیدی در لندن سروده است نقل میکنیم.
خوشخوش به پایان میرسد این روز سرگردان ما
زودا که با منزل شویم، آرام گیرد جان ما
جان وارهد از دام تن، دل وارهد از ما و من
وز پرده حرف و سخن بیرون فتد، دستان ما
ای خواجه بازارگان از این قفسمان وارهان
بیرون فکن ما را از آن تا بشنوی الحان ما
از حبس این تنگین قفس گر وارهم وین خار و خس
پرواز گیرم یک نفس تا گلشنِ جانان ما
در هستی و در نیستی باشد خودی زندان من
یارب مرا زین خود رهان، بگشا در زندان ما
هستی چه باشد گرد ره، بنشسته گِرد نیستی
تا خود چه سنجد گرد، ره با حمله طرفان ما
گر نیست درد این زندهگی، مرگ از چه درمانش کند
زین درد جانم خسته شد تا کی رسد درمان ما
در سوز سودای کسی یک عمر اینجا سوختم
کو حشر تا خامش کند، این شعله از دامان ما
صد جلوهاش در هر قدم آیینه کرد از چشم من
و آخر به جز حیرت ندید، این آینۀ حیران ما
این رندی پنهان ما از کس نبد مخفی چرا
جز مدعی آگه، نشد زین رندی پنهان ما
Comments are closed.