گزارشگر:احمــد عمران/ یک شنبه 2 میزان 1396 - ۰۱ میزان ۱۳۹۶
در گذشته هرگاه ارگ ریاستجمهوری به قومگرایی و رفتارهای تبعیضآمیز در نهادهای دولتی متهم میشد، فوراً سخنگویانِ آقای غنی آستین بالا میزدند و تا میتوانستند، اتهامها را رد میکردند و به خودِ افراد و نهادهای منتقد رجعت میدادند. استدلالِ آنها نیز این بود که نمیشود بدون سند و مدرک مقامهای کشور را به رفتارهای زشتی چون قومگرایی که کاملاً دامنشان از آن مبراست، متهم کرد.
اما حالا که تشت رسواییِ مخکش از بام افتاده، چه میخواهند بگوید؟ آیا بازهم به نظر آنها، یک تعداد علیه ارگ در پی توطیه و دسیسهچینی اند؟ آیا راهنمای قومگرایانۀ مخکش بخش کوچکی از یک سیاستِ کلان نمیتواند باشد که حالا به هر صورتی، آفتابی شده است؟ آیا درست نیست که میگویند: «تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها»؟
البته بحث قومگرایی در ریاستجمهوری کشور و در کُل در بسیاری از نهادهای دولتی و غیردولتی افغانستان، از «چیزکی» گذشته، بلکه خودِ «چیزها»ست که هرازگاهی از آن چیزکی گفته میشود و یا چون مورد مخکش، سندی کوچک لو میرود.
رییسجمهور غنی که در هنگام درز کردنِ سند آقای مخکش در نیویارک برای شرکت در هفتاد و دومین نشست سازمان ملل متحد حضور داشت، طی اعلامیۀ مطبوعاتی هدایت داده که موضوع آقای مخکش از طریق نهـادهای عدلی و قضاییِ کشور مورد پیگیری قرار گیرد. در اعلامیۀ ریاست جمهوری، از قول آقای غنی «رفتار، فکر و عملکرد تبعیضآمیز» در تمامی بخشها به ویژه در داخل دستگاه دولتی «شدیداً محکوم» شده و گفته شده که به هیچ فرد یا نهـادی اجازه داده نمیشود که وحدت ملی مردم افغانستان را خدشهدار کند.
صادر کردنِ دستور برای پیگیری موضوع آقای مخکش هیچ نتیجهیی در پی نخواهد داشت؛ زیرا هیچ نهادی در کشور قدرت پیگیری اینگونه قضایا را ندارد. آقای غنی برای سرپوش گذاشتن بر موضوعِ آقای مخکش و رهایی او از منجلابی که در آن فرو رفته، به نهادهای عدلی و قضایی دستور داده که قضیه را دنبال کنند، اما در واقعیت به این نهادها گفته است که مواظبِ آقای مخکش باشید تا آسیبی به او و برنامههای قومگرایانۀ ریاست جمهوری وارد نشود.
آقای غنی نگران وضعیتِ مخکش نیست، او به سادهگی میتواند مخکش را به قربانگاه ببرد، چون او وظیفهاش را بهخوبی اجرا نکرده است. اما آقای غنی نگرانِ چیز دیگری است و آن برملا شدنِ برنامۀ کلانِ قومیاش است. آقای غنی از این میترسد که در ادامۀ افتضاح آقای مخکش، برخیها که به اصطلاح چوب لای چرخ میگذارند و مزاحمت خلق میکنند، سندهای دیگری را افشا کننـد. آقای غنی از این میترسد که نامها و چهرههای دیگری، از شبکۀ پاکسازیِ قومیِ او برملا شوند و برنامهیی را که او با خونِ دل تدوین کرده و سالها برای آن عرق ریخته است، نقش برآب شود.
آقای غنی جزییاتِ قضایا را بهخوبی میداند و برای همین نیز افرادی چون مخکش را در اطرافِ خود استخدام کرده است. اگر کسی میخواهد برنامههای قومگرایانۀ ارگ را بداند، نیازی نیست که در فلان دانشگاه جهان دکترا بگیرد و باز بیاید در مورد این سیاست تحقیق کند. هر کسی که قدری فهم و شعور داشته باشد، به محض وارد شدن به محدودۀ ارگ ریاست جمهوری، هوای قومگرایی و رفتارهای تبعیضآمیز را استشمام میکند. حالا آقای غنی که خود سردمدارِ این برنامههاست، چگونه رضایت میدهد که مخکش مورد پیگیرد قانونی قرار گیرد؟ آیا کسی علیه خودش عریضه میکند؟
فرستادن مخکش به دادستانی به معنای این است که آقای غنی علیه خود عریضه کرده باشد. از اینرو آقای غنی برای محافظت از مخکش و برنامههای کلان خود، او را با سفارشهایِ لازم به دادستانی ارجاع داده تا آبها از آسیاب بیفتند و جوِ عمومی از این قضیه به قضایایِ تازهتر گذار کند. حتا این امکان وجود دارد که چندی بعد، پس از افتادنِ آبها از آسیاب، مخکش در یک موقعیتِ خوبِ دیگر وارد چرخۀ سیاست شود. آیا قانون در مورد ضیا امرخیل رییس پیشینِ دبیرخانۀ کمیسیون انتخابات کاری انجام داد که حالا در مورد مخکش انجـام دهد؟
تفاوتِ چندانی میان آقای امرخیل و مخکش وجود ندارد. هر دوی آنها محصلِ یک مکتبِ فکری اند و وظایفی شبیه به هم اجرا کردهاند. آیا حکومت در مورد فاروق وردک وزیر پیشینِ معارفِ کشور با آن اختلاسهای کلان کاری کرده توانست که حالا در برابر مخکش کاری کند؟
آقای مخکش بخش دیگری از برنامههای آقای وردک است و به گونهیی فعالیتهای او را در یک جایِ دیگر ادامه میداده است. حالا زمان فکر کردن به مخکش نیست، چون او همچنان وجود خواهد داشت، ولی باید جلو مخکشیسم را گرفت. تا زمانی که تفکر مخکش وجود دارد، همواره مخکشهایِ نو پیدا میشوند و دستورالعملهای تازهتر مینویسند؛ ولی اگر توانستیم مخکشیسم را بخشکانیم، مطمین باشیم که برای آبادی و پیشرفتِ افغانستان خیزی بلنـد و تاریخی برداشتهایم.
تعصب، برتریطلبی و علایقِ کورِ قومی و زبانی، عاملِ اساسیِ ناکامیها و عقبماندهگیِ تاریخیِ افغانستان و مردمانش است. از این رو برای قرار گرفتن در مسیر پیشرفت و آبادی، نیازمندِ خشکاندنِ باورها و تفکراتِ متعصبانه از نوعِ مخکشیسم هستیم. چنین اقدامی مستلزمِ آگاهی عمیق و مبارزۀ صبورانه و مستمر است. باید مردم افغانستان و سیاستمدارانِ مردمی، نیروهایشان را در این مسیر بسیج کرده و به کار اندازند.
Comments are closed.