پاکسـتان یک گام به پیش، دو گام به پس

گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 11 میزان 1396 - ۱۰ میزان ۱۳۹۶

موضع رییس‌جمهوری افغانستان در رابطه با پاکستان این روزها پس از اعلام استراتژی تازۀ امریکا، قطعی‌تر و مستحکم‌تر از هر زمانِ دیگری به نظر می‌رسد. او در نشسـت خبری مشترک با دبیر کُل ناتو و وزیر دفاع امریکا که چند روز پیش به کابل آمده بودند، اعلام کرد که نشانه‌های خوبی در رابطه با mandegar-3حلِ مسایل میان افغانستان و پاکستان به‌وجود آمده، اما هنوز زود است که در مورد قضاوت کرد. به همین دلیل نیز او نخواست بیشتر از این در خصوصِ این تغییرات جزییات ارایه کند. اما برخی منابع می‌گویند که تلاش‌هایی از هر دو جانب برای حل قضـایا به‌وجود آمده و در این میان، حالا پاکستان بیشتر از افغانستان تمایل نشان داده که دوباره گفت‌وگوهای میان دو کشور از سر گرفته شود و مشکلاتِ به‌وجود آمده از راه‌های دیپلوماتیک حل‌وفصـل شوند.
به گفتۀ این منابع در روزهای اخیر، دیدارهای غیررسمی میان دو کشور صورت گرفته و نتیجۀ آن، سفر جنرال قمر جاوید باجوا رییس ستاد ارتش پاکستان به افغانستان بوده است. آن‌گونه که ارگ ریاست جمهوری اعلام کرده، سفر جنرال باجوا به کابل، نقطۀ شروع مهمِ تازه‌یی می‌تواند در حل مشکلاتِ دو کشور به شمار رود.
گفته می‌شود که رییس جمهور غنی به جنرال باجوا گفته است که «این یک فرصتِ تاریخی برای دو کشور است تا در یک ساختار زمانی مشخص و بر اساس یک نقشۀ راه به گفت‌وگوها ادامه دهند». اما آیا آن‌گونه که ارگ ریاست جمهوری خوش‌بین به نظر می‌رسد، احتمال دارد که این‌بار پاکستان از تمامیت‌خواهی‌هایش در رابطه با افغانستان دست بردارد و به گونه‌یی رفتـار کند که به حل تنش‌های به وجود آمده میان دو کشور و تأمین امنیت در منطقه و افغانستان منجر شود؟
به نظر می‌رسد که با وجود برخی امیدواری‌های ناچیز در رابطه با پاکستان، هنوز دولت‌مردانِ کشور همچنان دچار تخیل‌بافی و بزرگ‌نماییِ دستارودهای‌شان هستند. پاکستان شاید به دنبال اعلام اسـتراتژی تازۀ امریکا که این کشور را به پناه دادن به گروه‌های تروریستی در خاکش متهم کرده، مقداری دچار سراسیمه‌گی و تشویش به نظر برسد، ولی این سراسیمه‌گی و تشویش به هیچ صورت نمی‌تواند مستمسکی برای تغییر سیاست‌های کلانِ این کشور در منطقه محسوب شود.
پاکستان می‌داند که روابطش با هر قدرت منطقه‌یی دیگر ـ حتا روسیه که این روزها نزدیک‌ترین متحد استراتژیکِ این کشور حساب می‌شود و رزمایش مشترکی را نیز در خاک قزاقستان آغاز کرده‌اند ـ نمی‌تواند جایگزینِ روابط امریکا و پاکستان شود. پاکستان نیازهایی دارد که تنها امریکا از پسِ تأمین آن‌ها بیـرون شده می‌تواند. این نیازها در حوزه‌های متفاوتی شکل گرفته و از اقتصاد شروع تا مسایل نظامی را در بر می‌گیرد. بخش بزرگی از کسری بودجۀ همه‌سالۀ پاکستان که به‌صورتِ وحشتناکی دهان باز کرده، با کمک‌های میلیارد دالری امریکا بسته می‌شود.
امریکا در رابطه با پاکستان ضمن مجبوریت‌هایی که دارد، به برخی واقعیت‌های منطقه نیز توجه دارد. پاکستان در طول جنگ سرد از متحدان استراتژیکِ این کشور بود و در رویارویی با شوروی سابق در خاک افغانستان هر آن‌چه را که می‌توانست در خوش‌خدمتی به غرب و به‌ویژه امریکا دریغ نکرد. پاکستان در زمان جنگ توانست از بیشترین امکانات نظامی و مالیِ غرب و دنیای عرب به نام جنگ افغانستان، استفاده کند. حالا اما پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق و به ویژه پس از حادثۀ یازده سپتمبر، وضع جهان و تعامل غرب با کشورهای منطقه فرق کرده و دیگر پاکستان از آن موقعیتِ استراتژیک برای امریکا برخودار نیسـت، ولی نیازهای این کشور به کمک‌های امریکا همچنان به قوتِ خود پابرجاست.
امریکا همه‌ساله با کمک‎های هنگفت مالی می‎خواهد پاکستان را همچنان به عنوان متحدِ خود در منطقه نگه دارد، اما این داد و دهش نباید به منافعِ آن کشور صدمه برساند. حضور ده‌ها گروه دهشت‌افکن که عملاً از خاک پاکستان کورۀ جنگ افغانستان را گرم نگه می‌دارند، می‌تواند به صورت فاجعه‌باری وجه امریکا در منطقه و جهان را خدشه‌دار سازد. حالا واقعاً همان‌گونه که آقای غنی می‌گوید، توپ در میدان پاکسـتان است. اما سوال این‌جاست که آیا افغانستان خواهد توانست از این توپ به نفعِ خود بهره ببرد؟
فراموش نباید کرد که این بارِ نخست نیست که توپ در میدان پاکستان قرار می‌گیرد. تلاش‌های رییس جمهوری پیشینِ کشور با همۀ فراز و فرودها و اشتباه‌های آن نیز بارها توپ را به میدانِ پاکستان برد اما این کشور با توجه به مسلط بودن بر فنون دیپلوماسی، به راحتی توانست خود را از مخمصه نجات بخشـد. آن زمان نیز به دنبال فشارهای غرب، مقام‌های پاکستانی چنان حُسن نیتی در سخنانِ خود ابراز می‌داشتند که گمان برده می‌شد این‌بار کار هراس‌افکنی در منطقه رو به پایان خواهد بود، ولی پس از چندی دوباره وضعیت به نقطۀ آغازِ خود برمی‌گشت. حالا نیز معلوم نیست که ارگ ریاست جمهوری بتواند با سیاست‌های فعلی خود، در گره کورِ مناسبات با پاکستان روزنه‌یی تازۀ باز کند که به حلِ مشکلات کمک رساند.
متأسفانه هنوز آقای غنی تعریفِ درستی از روابط با پاکستان ندارد و آن را در هاله‌یی از شعار و کلی‌گویی‌ لاپوشانی می‌کند. رفت‌وآمد میان دو کشور و مهمانی دادن به گفتۀ یکی از مقام های پیشینِ کشور همیشه وجود داشته، ولی هرگز این رفت‌وآمد‌ها ثمرۀ روشنی برای حلِ بحران نداشته‌اند. مثل این‌که در این مهمانی دادن‌ها مقام‌های کشور هیچ زمانی به صورتِ مشخص خواست‌های‌شان را نتوانسته‌اند چوکات‌بندی کنند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.