استاد ربانی و برگ سبز تاریخ؛ عفو عمومی و انتقال مسالمت‌آمیز قدرت

- ۰۱ جدی ۱۳۹۱

یازده‌سال پیش از امروز، به تاریخ اول جدی سال۱۳۸۰، برای نخستین‌بار در تاریخ افغانستان، قدرت به شکل مسالمت‌آمیزِ آن انتقال یافت و به این حساب، افغانستان در تاریخِ خود تنها یک روز مثبت و خوشایند در زمینه انتقالِ قدرت دارد.
استاد برهان‌الدین ربانی رییس‌جمهور وقت، پس از رای‌زنی‌ها در نشست بن و انتصاب آقای کرزی به حیث رییس اداره موقت، بی‌آن‌که وقتی را ضایع کرده باشد، قدرت را در یک نشست رسمی به آقای کرزی دو دسته تحویل داد و این در شرایطی بود که جریان مقاومت برضد طالبان این توانایی را داشتند که برای تحویل‌دهی قدرت، امتیازهای بزرگی طلب کنند و یا اصلاً قدرتی را که حق مسلم‌شان بود، به کسی ندهند.
اما درک و فهمِ استاد ربانی از وضعیت چنان بود که نباید با تکیه زدن به کرسی قدرت، سبب ایجاد زخم‌های بیشتر در پیکر افغانستان عزیز شود؛ از این‌رو با قدرت وداع گفت و نام نیکی از خود به یادگار گذاشت. حال آن‌که اگر به تاریخ افغانستان نگریسته شود، از زمان احمدشاه ابدالی به بعد کشور در آتش جنگ‌های خانه‌گی سوخته و فقط یک خاندان آن‌هم برای حفظ قدرت خویش، وطن را ویران کرده و خون‌های ناحق ریخته‌اند.
جنگ‌های طولانی میان خاندان سدوزایی و محمدزایی و جنگ میان عموک‌بچه‌های این خاندان بر سر قدرت، افغانستان را در آتش نفرت و رقابتِ ‌آنان سوزاند و برپایی کله‌منارها توسط آنان، این مرزوبوم را از کاروانِ تمدن بشری عقب نگه داشت. کشته شدنِ برادر توسط برادر، کشته شدن پدر توسط پسر، کشته شدن پسرکاکا توسط پسرکاکا، کور کردن برادر توسط برادر، تنها روش ممکن برای رسیدن به قدرت و حفظ قدرت در تاریخ حکام افغانستان بوده است. هم‌چنان تکیه بر زور انگلیس‌ها در طول تاریخ حکم‌رواییِ این دودمان‌ها، دلیل و عامل دیگرِ دست به دست شدن ذلت‌بار و مصیبت‌بارِ قدرت بوده است.
اما جعل در تاریخ همواره چنان بوده تا این‌همه خشونت‌ و جنگ‌ خانمان‌سوز، در تاریخ رسمی کشور گنجانیده نگردد و پادشاهان ظالم و بی‌رحمی که باید در معرض محاکمه تاریخ قرار گیرند، به زور و نیرنگ، قهرمانانِ تاریخ افغانستان یاد شوند. ما در تاریخ رسمی کشورمان، بیشتر روزهای افتخار را خوانده‌ایم؛ شکست دادن متجاوزین انگلیسی را در سه مرحله و بعدها شکست متجاوزان روسی و پاکستانی را. اما هیچ‌گاه به صفحه دیگرِ این تاریخ مراجعه نکرده‌ایم. در حالی که جنگ‌های داخلی‌ِ طولانی‌مدتی که در تاریخ پادشاهان افغانستان رخ داده، به مراتب وحشت‌ناک‌تر و خونین‌تر از جنگ‌های کابل در دوره دولت مجاهدین بوده است؛ اما جعل‌کاران تاریخ آن‌همه جنگ‌ها و خون‌ریزی‌ها را نادیده گرفته‌اند و تنها از جنگ‌هایی که در دوره مجاهدین اتفاق افتاد، به عنوان جنگ داخلی در تاریخ یاد می‌کنند، حال آن‌که این درگیری‌ها دلایل خاصی داشتند که از یادآوریِ آن پرهیز می‌کنند.
حالا در کشوری که برادر برادرش و پسر پدرش را به‌خاطر دست یافتن به قدرت کشته است، انتقال مسالمت‌آمیز قدرت از استاد ربانی به آقای کرزی و در واقع انتقال قدرت از یک تاجیک‌تبار به یک پشتون، یگانه برگ سبز در تاریخ افغانستان در این راستا شمرده می‌شود. اما آقای کرزی که قدرت را به رایگان به‌دست آورد، در تلاش حفظِ آن به هر وسیله‌یی است؛ چنان که در انتخابات گذشته ریاست‌جمهوری، او بزرگ‌ترین تقلب را به‌کار بست و حالا هم تلاش دارد که برای بقا در قدرت، به ابزار‌های مختلفی دست بزند تا یکی از این دو هدف را به‌دست آورد: یا خودش در قدرت باقی بماند و یا با توجه به میزان منابع گسترده دولتی و سیاسی‌یی که در اختیار دارد، با راه‌اندازی یک انتخابات غیرشفاف، قدرت را به عضوی از خانواده یا دودمانش انتقال دهد.
در چنین وضعی، روند نیمه‌جان دموکراسی در افغانستان به‌شدت می‌تواند آسیب ببیند و جوانه‌های امید مردم دوباره بخشکد. حالا نیاز است که همه جریان‌های سیاسی کشور، روز اول جدی را به عنوان نخستین برگ سبز در تاریخ و یگانه انتقال مسالمت‌آمیزانه قدرت، ارج بگزارند و تلاش ورزند این ارزش را به یک سنت حسنه در آینده سیاسیِ کشور تبدیل کنند.
ناگفته نگذاریم که استاد برهان‌الدین ربانی پایه‌گذار دو ارزش سیاسی در تاریخ افغانستان است: یکی همان انتقال مسالمت‌آمیزِ قدرت که قبلاً ذکرش رفت، و دوم این‌که با تسلیم شدنِ دولت نجیب به نیروهای مجاهدین، عفو عمومی را اعلان کرد و از هیچ گروه و شخصی انتقام نگرفت و بعدها هم که سربازان پاکستانی و طالبان رانده شدند نیز دست به چنین اقدامی نزد؛ چیزی که در گذشته تاریخ افغانستان پیشینه نداشته است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.