گزارشگر:ضیا ورسجی/ دو شنبه 6 قوس 1396 - ۰۵ قوس ۱۳۹۶
پس از آغاز جنگ داخلی سوریه در ماه جدی ۲۰۱۴، گروه تازه به نام داعش با خلافت ابوبکر البغدادی اعلام موجودیت کرد. پس از اعلام موجودیت، این گروه جغرافیای مشخصی را برای زعامتشان رسم کردند که تحت عنوان «دولت اسلامی عراق و شام» است.
این گروه پس از اعلام موجودیت خود اعلام کرد که از این پس نام گروهشان «دولت اسلامی» است و یک خلافت جهانی را تشکیل داده و ابوبکر بغدادی، رهبر گروه را نیز به عنوان خلیفه معرفی کردند و فعالیتهای حکومتی خود را گسترش دادند.(از جملهٔ این اقدامها چاپ اسکناس با واحد دینار داعش و گذرنامه، درست کردن پولیس، صدور نفت، راهاندازی شبکهٔ تلویزیون، برگزاری گشتهای گردشگری است و…)
داعش در ابتدا منطقۀ وسیعی از سوریه و عراق را در اختیار داشت و هدف آن در قدم نخست، تصرف تمام عراق و منطقۀ شامات بود. گزارشهایی وجود داشت که شبهجزیرۀ عربستان و شمال آفریقا و اندلس تا خراسان بزرگ نیز در نقشۀ ترسیمی آنها وجود داشت. این گروه، اما امروزه بسیاری از متصرفات خود در خاورمیان را از دست داده است.
اما در افغانستان فردی در نخستین روزهایش به نام ملا عبدالرئوف خادم، از این خلا استفاده و خود را رهبر شورشیان داعش در افغانستان لقب داد که پس از مدتی فعالیت نیمهآشکار، در مناطق جنوبی افغانستان کشته شد، البته برخی ادعا کردند که او به دست نیروهای نظامی امریکایی کشته شده است. پس از آن، اولین سرکردۀ داعش در افغانستان، حافظ سعید اورکزی بود که او نیز در ماه اسد سال ۱۳۹۵ در ولایت ننگرهار بر اثر حملۀ هواپیماهای بدون سرنشین خارجی کشته شد. پس از آن، عبدالحسیب لوگری، دومین رهبر داعش در افغانستان انتخاب شد که در ولسوالی اچین ننگرهار بر اثر حملات هوایی کشته شد که دولت افغانستان و وزارت دفاع امریکا در تاریخ هفتم ثور کشته شدن او را تائید کردند.
در جدیدترین اقدام، فردی که گفته میشود برادر حافظ سعید، رهبر پیشین داعش در افغانستان میباشد، از سوی این گروه به عنوان رهبر جدیدشان در افغانستان تعیین شد؛ در حالی که گزارشهای موثق وجود داشت که این گروه از آن سوی مرز به نوبت وارد حوزۀ جنوب شده و این آتش را شعلهور نگه میداشتند. اما تا اکنون هیچ اسنادی در پیوند به حضور مستقیم داعش در افغانستان وجود ندارد و هیچ نهاد امنیتی افغانستان هم اسنادی را در این پیوند به مردم افغانستان ارایه نکرده است.
گروهکها و هستههای بسیار کوچک که زیر نام داعش در افغانستان تشکیل شده اند و در حالِ جبهگیری بودند، به فرمایش پاکستانیها حملات مشخص را انجام میدهند. بنابر ملاحظات سیاسی و استراتیژیک از نام داعش در افغانستان استفاده میشود. داعش یک گروه تبهکار و جنایتپیشه است که با طالب از دید فکری و روش همزاد است. به خاطر گم شدن رد پا و نشان جنایت، میگویند که این جنایت را داعش انجام داده است. به یک روایت، داعش هم اکنون زیر فشار نظام قرار دارد و توانایی برنامهریزی حملات را بیرون از پایگاه اصلی خود ندارد. ما نباید دنبال اشباح برویم. به قول امرالله صالح، رییس روند سبز افغانستان دشمنشناسی یکی از شرطهای پیروزی است.
برای برنامهریزی و اجرای چنین حملات خونین، از تواناییها و زیر ساختهای طالبان استفاده میشود و آنان نیز میدانند که این ماجرا چیست؟ اما چون در ماهیت و خونآشامی فرقی با داعش ندارند و در عین حال، این حملات به فرمایش ولینعمت پاکستانیشان انجام میشود، خموشی اختیار میکنند. در مورد داعش در افغانستان آنچه است دسیسهیی است که از همان دشمن اصلی یعنی پاکستان حمایت میشود. اعلامیۀ نشر شده در مورد مسجد و مدرسۀ باقرالعلوم هستههای کوچک تروریستی ترتیب شده است که به فرمایش آیاسآی مرتکب جنایت میشوند و در ریشه و اصلیت طالب اند.
به خاطر قباحتزدایی از چهرۀ زشت و ترورپیشۀ طالبان، از داعش اسم برده میشود. همچنان در بخش تبلیغاتی مسایل فرا افغانستان نیز مدنظر گرفته میشود. دنبال اشباح نروید. داعش در افغانستان نیست. اسم بردن از داعش نوعی از تورنمنت سایهها است و واقعیت ندارد. تا اکنون مقامهای پیشین امنیتی حکومت افغانستان از جمله امرالله صالح، رییس پیشین امنیت ملی، داکتر رنگین دادفر اسپنتا، مشاور شورای امنیت ملی و رحمتالله نبیل، رییس پیشین امنیت ملی افغانستان از مقامهای اند که حضور و نیروگیری را زیر نام داعش ادعای باطل میشمارند و جز هویتدهی به حملات دهشتافگنانۀ گروه طالبان میدانند.
برای پوشش این گونه حملاتِ تفرقهافگنانه، حمله بر مجلسها و برنامههای سیاسی، حمله بر مساجد و تکیهخانه در افغانستان، مستقیم ربط میگیرند به گروه نامعلوم داعش در افغانستان که با تأسف از سوی نهادهای امنیتی افغانستان نیز مهر تأید میگیرد. حمله بر جنبش روشنایی در دهمزنگ، بر مسجد باقرالعلوم، اما زمان، بالای کارمندان دادگاه عالی، بیمارستان چهار صد بیستر و چندین نوع همانند حملات در افغانستان و در اخیرین مورد حمله بر هوتل قصر نوین که هدف حمله کننده حامیان استاد عطا محمد نور، والی بلخ و رییس اجرایی جمعیت اسلامی افغانستان که بر حمایت از آقای نور گردهم آمده بودند را نیز گروه تبهکار داعش برعهده گرفته است.
پرسش اینجا ست که چطور با استفاده از نام این گروه بیشتر یک جمع مشخص مورد هدف قرار میگیرند؟ چندی پیش، یکی از شبکهها روسیه، محمد حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی افغانستان و معصوم ستانکزی رییس امنیت ملی افغانستان را متهم به حمایت از گروه داعش جهت انتقال جنگ به آسیایی میانه کرده بود، اما حقانیت این ادعاها و کذب بودناش نیز هنوز معلوم نیست. باوجودی که حکومت افغانستان هیچ سندی مبنی برحضور و فعالیت این گروه در افغانستان ندارد، ادعاهای این گروه را تاهنوز رد هم نکرده است.
باور تودهها و حملات اخیری زیر نام این گروه در افغانستان نشان میدهد که این گروه به دنبال ایجاد نفاق و شقاق در میان مردم افغانستان است. اما پرسش دیگر اینجا است که این گروه چطور مخالفان سیاسی حکومت را نیز نشانه میگیرد؟
پرسشی که تا اکنون پاسخ روشنی برای اقناع افکار عامه حکومت افغانستان و نهادهای امنیتی نداشته است و روی همین دلیل، تیر مخالفان سیاسی حکومت تا این دم به سوی تیم درون ارگ دراز بوده است که گویا از همینجا کسانی هستند که در هدایتدهی و انجام این حملات نقش بارز دارند. هنوز هم از درون حکومت تعریف مشخص و همسانی به گروههای تبهکار در افغانستان داده نشده است. یک جناح مخالفان سیاسی خطاب میکند و جناح دگر که اجرایی است، گروه دهشتافگن. امید است روزی حکومت افغانستان تعریفی واحدی از گروههای تروریستی در کشور ارایه داده و در روشنایی دلایلی این ادعاهای حضور داعش در افغانستان را رد کرده و جدیتاش را در تأمین امنیت مخالفان سیاسیاش گسترش دهد.
Comments are closed.