گزارشگر:حامد علمی - ۰۳ جدی ۱۳۹۱
احمدشاه مسعود در مصاحبهیی گفت: «در سال ۱۳۶۰ با دو برادرِ دیگر در پنجشیر بودیم. برادرانی که حضور داشتند؛ یکی برادر شهید ما ذبیحالله خان، و دیگری برادر شهید ما اسماعیل خان طارق از لغمان بودند. در آن زمان بین خود نشستیم و بعد از یک سلسله مذاکرات به این نتیجه رسیدیم که ما نباید بدون یک برنامه حرکت کنیم. باید برنامه دقیق داشته باشیم و بفهمیم که چه میکنیم و کدام طرف میرویم. آن زمان ما همه مناطق افغانستان را به چند قسمت یعنی چند زون تقسیم کردیم و عمدهترین آن یکی سلسله کوه هندوکش بود. چون این ساحه در طول تاریخ افغانستان منطقهیی بسیار حساس بوده و در همه جنگها نقش داشته، بنابران فیصله شد که باید در دو طرف کوه هندوکش پایگاهها تاسیس کنیم تا بتوانیم در برابر عساکر دشمن که به توپ و تانک قویتر مجهر استند و اسلحه بهتر دارند، با توکل به خداوند و استفاده از وضع اراضی که سلسله کوه هندوکش ایجاد کرده، مقاومت کنیم.
چون راه اکمالات نقطه ضعف دشمن است و انسان میتواند زودتر دشمن را در آن نقطه تهدید کند و فشار بیاورد، فیصله شد که باقی پایگاههای خود را در طول راههای کابل ـ شوروی و کابل ـ جلالآباد تاسیس کرده و برای اینکه پایگاههای ما عمق داشته باشد و با یک کشور دوست پیوست باشیم، فیصله بر این شد که در همین مثلث کابل ـ روسیه و کابل ـ جلالآباد که پشت سر آن پاکستان میباشد، در همین مناطق ما پایگاههای عمیق کوهستانیِ خود را تشکیل بدهیم.
ذبیحالله خان وظیفه گرفت تا کارهای ولایات سمنگان، بلخ، فاریاب و جوزجان را ترتیب بدهد. زون مرکزی که شامل ولایات پروان، کاپیسا، شمال کابل به شمول زون شمال شرق که شامل ولایات بدخشان، تخار، بغلان و کندز میشود، به دوش اینجانب گذاشته شد و مناطق لغمان، کنر و قسمتی از ننگرهار را به دوش طارق صاحب گذاشتیم تا هر برادر در منطقه و ساحه خود کار بکند. همان بود که برادران طرفِ مناطق خویش حرکت کردند.
من دنبال فرصت میگشتم، چون روسها منظماً حمله میکردند و ما همیشه در جنگ بودیم. تا اینکه در زمستان سال ۱۳۶۲ فرصت میسر شد و من به طرف شمال رفته و قوماندانهای صفحات شمال را جمع کرده و در پایگاه شرشر اشکمش، هسته شورای نظار را گذاشتیم.» (۶)
اولین جلسه شورای نظار به تاریخ ۱۵ دسمبر ۱۹۸۳ مطابق ۲۴ قوس ۱۳۶۱ در منطقه شرشر ولسوالی اشکمش ولایت تخار ایجاد شد.(۷) در اولین جلسه، فرماندهانی چون احمدشاه مسعود فرمانده عمومی مجاهدین در ولایت پروان و کاپیسا، غلاممحمد آرینپور قوماندان عمومی مجاهدین در ولایت بدخشان، عبدالحی حقجو قوماندان عمومی ولایت بغلان، عارفخان آمر مجاهدین ولایت کندز، اسلامالدین حامد قوماندان مجاهدین در ولسوالی اشکمش ولایت تخار، سرمعلم طارقـ سید اکرامالدینـ قاضی عبدالباری و سید امانالله هاشمی قوماندانان ولایت تخار، اشتراک داشتند.
اشتراک فرماندهان مهم چندین ولایت در یک جلسه آنهم در داخل افغانستان در نوع خود بیسابقه، و تاریخ جهاد افغانستان حضور چندین قوماندان از ولایات مختلف را قبلاً در خود ثبت نکرده بود.
این جلسه به مسایلی چون: هماهنگیِ عملیات نظامی، راههای اکمالاتی، تشکیل هیات برای نظارت جبهاتِ مختلف و دادن مشورههای مهم، تبادله معلومات و اسلحه و پرسونل فنی، تربیه افراد و گسترش شورا به سایر ولایات، پرداخت و با اخذ تصمیم برای دایر نمودنِ جلسه بعدی پایان یافت. (۸)
هنوز چهار ماه از تشکیل اولین جلسه شورای نظار نگذشته بود که حمله وسیع نیروهای شوروی و حکومتی به دره پنجشیر آغاز گردید. نیروی هوایی شوروی بهطور ناگهانی نقاط سرکوهی دره را توسط کوماندوهای خویش، اشغال کرد و حملۀ زمینی به تاریخ ۲۱ اپریل سال ۱۹۸۴ شروع شد. (۹)
حملهیی را که مجاهدین “تهاجم هفتم به دره پنجشیر” نام گذاشتهاند، با وسعت بیسابقه آغاز شد و هنوز یک هفته از آغاز زدوخورد نگذشته بود، که اکثر نقاط دره بهدست نیروهای حکومتی و شوروی سقوط کرد. حمله به دره پنجشیر، به تمام شایعات که گویا احمدشاه مسعود با شورویها سازش نموده و دره پنجشیر دیگر از مبارزات و جهاد دست کشیده و دهها شایعه دیگر، خاتمه داد.
حمله ناگهانی چون طوفان هولناکی آغاز شده بود و در اوایل چنان تصور میشد که مقاومت به زودی سرکوب گردیده و این دژ مستحکم بهدست دشمن خواهد افتاد. حکومت کابل به اصطلاح سرکوبیِ آخرین لانههای اشرار در دره پنجشیر را به ملت افغانستان تبریک گفت (۱۰) و رهبران و شخصیتهای جهادی در داخل و خارج افغانستان نیز بساط جهاد را در این دره و ولایات شمال افغانستان در حال جمع شدن پنداشتند.
پروفیسور برهانالدین ربانی، فرمانی صادر کرد و در آن از مجاهدین سراسر افغانستان خواست تا قیام عمومی را علیه دشمن آغاز کنند. جملاتی از فرمان استاد ربانی، از رادیوهای جهان به نشر رسید که در آن گفته شده بود: “هرجا که هستید با اتکا به نیروی پروردگار و با اراده آهنینتان، به مراکز تجمع نیروهای دشمن یورش برید و نیز بدانید که هرزهگوییهای استعمار سرخ در کابل و مسکو، نهایتی جز رسوایی ندارد. (۱۱)
هیاتی از نمایندهگان جبهه پنجشیر در پاکستان با رهبران تمامیِ گروههای مجاهدین در تماس و از آنها طالب کمک و همکاری شدند. همه رهبران مجاهدین به غیر از انجنیر گلبدین حکمتیار امیر حزب اسلامی افغانستان، وعدۀ همکاری دادند. پروفیسور صبغتالله مجددی رییس اتحاد اسلامی مجاهدین افغانستان و رهبر جبهه ملی نجات، سخاوتمندانه نمایندهگان جبهه پنجشیر را به حضور پذیرفت و وعده داد که کلید دیپوهای خویش را در اختیار آنها قرار خواهد داد و فرمود که هرچه در دیپو یافتید، از شماست و آن را در راه نجات افغانستان و جبههتان مصرف کنید. (۱۲)
Comments are closed.