فشار نظامی؛ گزینه‌یی برای پایان جنگ؟

گزارشگر:احمــد عمران/ دوشنبه 13 قوس 1396 - ۱۲ قوس ۱۳۹۶

ایالات متحدۀ امریکا در نظر دارد به‌زودی هزار نظامیِ تازه‌نفس را وارد جنگ افغانستان سازد. به گفتۀ مقام‌های نظامی این کشور، این تصمیم بخشی از استراتژی این کشور در مورد افغانستان و جنوب آسیا است. مقام‌های نظامی امریکا می‌گویند که جنگ افغانستان برای آن‌ها پایان نیافته و تا زمانی که mandegar-3نیروهای مخالف به جنگ‌شان ادامه دهند، این کشور نیز به ادامۀ کمک‌های نظامیِ خود در چهارچوب روابط استراتژیک با دولت افغانستان متعهد است.
نظامیان امریکایی می‌گویند مأموریتِ جدید نیروهای امریکایی در افغانستان این‌بار تنها محدود به آموزش و مشورۀ نظامی نخواهد بود، بل این نیروها در کنار نیروهای افغانستان از زمین و هوا به حملات علیه نیروهای مسلحِ مخالف خواهند پرداخت. بر اساس گفته‌های مقام‌های پنتاگون وزارت دفاع امریکا، فشارهای نظامی باید مخالفان مسلحِ دولت افغانستان را مجبور سازد که دست از جنگ بردارند و به گزینه‌های سیاسی برای رسیدن به هدف‌های خود بیندیشند.
به گفتۀ مقام‌های امریکایی، نفراتِ تازۀ نظامی به گروه‌های کوچک تقسیم شده و در جبهه‌های مختلف در کنار ارتش افغانستان در مبارزه با تروریسم سهم خواهند گرفت. آن‌ها می‌گویند این مأموریتِ جدید بر اساسِ استراتژی تازۀ رییس جمهوری امریکا طرح شده و دست آن‌ها را در تصمیم‌های به موقع و متناسب با شرایط جنگی افغانستان باز می‌گذارد. به گفته آن‌ها، این وضعیت کمک خواهد کرد که تصمیم‌ها واقعی‌تر و عینی‌تر با شرایط گرفته شود و به همان میزان، از موثریتِ بیشتر برخوردار باشند.
واکنش طالبان به این تصمیمِ امریکا تا هنوز مشخص نیست، ولی این گروه همواره تأکید داشته که جنگِ آن‌ها تا زمانی ادامه دارد که نیروهای خارجی در افغانستان مستقر هستند. اما تصمیم جدیدِ نظامیانِ امریکایی در داخل افغانستان واکنش‌های متفاوتی را در پی داشته است. دولت افغانستان از این تصمیم استقبال کرده و آن را اقدامی مناسب برای نیازهای امنیتی این کشور دانسته است.
به گفتۀ مقام‌های کشور، افزایش سربازانِ امریکایی یک بار دیگر جنگ را به نفع ثبات و امنیت در منطقه تغییر می‌دهد. اما با وجود خوش‌بینی‌های دولت افغانستان، برخی‌ها که نگاهی انتقادی به تداوم حضور سربازان امریکایی در این کشور دارند، معتقد اند که افزایش سربازان به جای این‌که به امنیت و صلح کمک کند، مخالفانِ مسلح را به عزم‌شان برای جنگ با نیروهای خارجی و دولت افغانستان مصمم‌تر می‌سازد.
به گفتۀ این منتقدان، جنگ افغانستان اگر راه‌حل نظامی می‌داشت، در زمانی که شمار نظامیان مستقر در این کشور به بیش از ۱۵۰ هزار نفر می‌رسید، باید این هدفی تحقق می‌پذیرفت. منتقدان حضور نیروهای خارجی در افغانستان به این باور اند که دولت‌های که خود را متحد افغانستان می‌دانند، در پی پایان یافتن جنگ نیستند و بیشتر بر ادامۀ آن تأکید دارند. حامد کرزی رییس جمهوری پیشین و اطرافیانِ او که اصلی‌ترین حلقۀ مخالفِ حضور سربازان امریکا در افغانستان استند، این نظر را چنان صریح بیان می‌کنند که پیامِ آن فقط می‌تواند یک چیز باشد، و آن این‌که: به حضور نظامیان خارجی در کشور پایان دهید تا صلح و امنیت به افغانستان برگردد.
دیده می‌شود که میان موافقان و مخالفانِ حضور بیشتر نظامیان خارجی چنان درۀ ژرفی کشیده شده که به‌ساده‌گی نمی‌توان میان آن‌ها به راه‌حلِ قانع‌کننده‌یی برای پایانِ ناامنی‌های فزایندۀ کشور جست‌وجو کرد. در حالی که وقتی به صورتِ واقع‌بینانه بخواهیم وضعیت را تحلیل کنیم، متوجه می‌شویم که نه پایان یافتن مأموریت نظامی سربازان خارجی از افغانستان و نه هم افزایش گاه به گاهِ این نیروها، به هدف اصلی شهروندان افغانستان که سال‌های سال است در آرزوی تأمین صلح و امنیت در کشور خود هستند، کمکی نمی‌کند.
منتقدان راست می‌گویند که اگر قرار بود با نظامیان بیشتر برندۀ جنگ شد، در همان سال‌هایی که هزاران سرباز خارجی در افغانستان حضور داشتند، باید صلح و امنیت تأمین می‌شد. در همین حال، موافقان نفراتِ جنگی نیز حق به جانب اند که تنها با مشوره و آموزش در جنگی که نه ابزارهای متناسب در اختیار سربازان کشور گذاشته شده و نه هم ابعاد صرفاً داخلی دارد، نمی‌توان پیروز شد.
جنگ افغانستان به همان میزانی که در داخلِ این کشور وجود عینی و واقعی دارد، به همان میزان در بیرون از مرزهای آن حامی و طرف‌دار پیدا کرده است. برخی کشورها بنا به اختلافاتی که میان خودشان دارند، جنگ افغانستان را بهترین ابزار زورآزمایی‌های خود یافته اند و از این جنگ که همه‌روزه از مردم قربانی می‌گیرد، برای رسیدن به منافعِ خود استفاده می‌کنند.
جنگ افغانستان با بیرون شدن سربازان خارجی پایان نمی‌یابد و نه هم با افزایش آن‌ها به سرانجام می‌رسد. شناخت عوامل جنگ افغانستان، از بهترین و کم‌هزینه‌ترین راه‌های رسیدن به نتیجۀ قناعت‌بخش در این جنگ است. متأسفانه هم جامعۀ جهانی و هم دولت افغانستان در طول این شانزده سال توجه به عوامل جنگ را در حد چند گروه مسلح که از جانب پاکستان و برخی سازمان‌های افراطی عربی حمایت می‌شوند، فرو کاسته اند. این نگاه بدون شک عوامل دیگری را که منافع کشورهای منطقه و فرامنطقه به آن وصل است، در نظر نمی‌گیرد و به همین دلیل نیز جنگِ افغانستان وارد مرحلۀ بسیار خطرناک و گستردۀ خود شده است.
امریکا اگر واقعاً می‌خواهد به مردم افغانستان کمک کند و خلافِ آن‌چه که منتقدان حضورش در این کشور باور دارند، خواهان تأمین صلح و امنیت است، باید بیشتر از گذشته به مسایل جانبیِ جنگ به عنوان عوامل تغذیه‌کنندۀ آن توجه نشان دهد. افزایش تعداد سربازان شاید در مراحل اولیه موثر واقع شود ولی در درازمدت نیاز به توجه به ریشه‌های اصلی جنگ دارد.
سیاست گاه فشار و گاه ستایش از پاکستان، راه‌حلِ مناسب برای بحران افغانستان نیست و باید راهکار مناسب‌تری را سراغ گرفت که بتواند واقعاً این کشور را در فراهم کردن زمینه‌های صلح در افغانستان و منطقه متقاعد سازد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.