احمدشاه مسعود، سیاست‌ورز فضلیت‌گرا و مشکل حاکمان امروز

گزارشگر:احمدولی مسعود/ دوشنبه 13 قوس 1396 - ۱۲ قوس ۱۳۹۶

سال‌ها قبل از بزرگ اندیش، عالم دین و عارف مجتهدی به نام قاری صاحب که در کابل میان پیروانش و آنانی‌که با ایشان ارادت، نشست و برخاست داشتند و از آموزه‌های عرفانی‌شان کسب فیض می‌نمودند، سوالی داشتم که دغدغۀ ذهنى هـمیشگى‌ام را می‌ساخت؛ چگونه می‌شود کار سیاست mandegar-3را که امر دنیایی، بیرونی و چه بسا که آلوده‌دامن می‌باشد، با کار رستگاری، عرفانی که یک تجربۀ درونی، جستجوی حقیقت و پاکدامنی است، آشتی داد و برای خود و خلق خدا خدمتى انجام داد؟ مرحوم مغفور قاری صاحب در یک عبارت کوتاه پاسخ بزرگ داد: «هر زمانی‌که قادر شدید، سیاست را انسانی بسازید، موفق استید».
اخیراً نبشته‌یی خواندم از دکتر سروش دباغ، پسر ارجمند دوکتور عبدالکریم سروش از فلاسفه، عالم دین و دانشمند معروف جهان، به خصوص جهان اسلام، تحت عنوان فضیلت و سیاست و نسبت میان اخلاق و امر سیاسی.
دکتر سروش می‌گوید: بسیار اندک اند مردمانی که در هرم سیاست، رأس هرم را می‌سازند و از روش فضیلت‌گرایانه پیروی می‌نمایند و بر مبنای آن سیاست می‌کنند. وی از گاندی، نسلون ماندیلا و احمدشاه مسعود نام می‌برد که در جهان جدید در عرصۀ سیاست‌ورزی، فضیلت‌گرا بودند و روابط و مناسبات خویش را بر مبنای آن سامان می‌بخشیدند، اما عموماً نهاد سیاست، نهادی است که به تعبیر حافظ، تَر دامن اند و سجاده شراب آلوده، انسان‌های متوسط در خور اخلاق متوسطان‌اند، نه اخلاق نخبگان. بنابر آنچه آمد، اخلاق متوسطان، اخلاق نتیجه‌گرایانه است، اخلاقى که عموم انسان‌ها مناسبات خویش را بر مبنای آن تنظیم می‌کنند. اما اخلاق فضیلت‌محور را، اخلاق نخبه گرایانه معرفی می‌کند که در خور قدیسان و پیامبران می‌باشد.
حالا با این تعبیر، از جمله مشکلات اساسی حکومتیان و اکثر سیاسیون امروزمان در امر رهبری کشور دقیقاً در همین نقطه نهفته است. اگر به این اصل علمى باور داریم که «افکار ما، دنیای ما را می‌سازد» پس، ما نه از روش فضیلت‌گرایانه پیروی می‌نماییم که مبنای سیاست‌مان اخلاقی باشد و با اعتقاد به این روش بتوانیم به مردم برسیم و نه هم به اساس سیاست وظیفه‌گرایانه عمل می‌کنیم تا بنابر مسوولیت وظیفوى خود به کشور خدمت نماییم. فقط بدترین شیوۀ سیاست را که نتیجه‌گرایانه است با بدترین برداشت مبنى براین‌که، «نتیجه، روش را توجیه می‌نماید» The end justifies the mean، از هـروسیله و ابزار ممکن مشروع یا غیرمشروع، قانونى یا غیرقانونى، اخلاقى یا غیر اخلاقى استفاده می‌بربم تا سرانجام به نتیجه و هـدف نهـایى برسیم. این‌جاست که هـمۀ ارزش‌هـا قربانى هـوسهـا می‌شوند و کار ملک هـیچگاهـى بسامان نمی‌شوند.
در این‌که مسعود شهـید، حافظ را دوست می‌داشت، نکتۀ مهمی نهـفته است که اشعار حافظ، سیاست، شعور و معنویت را باهـم می‌آمیزد.
و در این باب عاصى می‌گوید:
آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است
چه دعایى کنمت بهـتر ازین
که خدا پنجرۀ روبه اتاقت باشد
عشق محتاج نگاهـت باشد
عقل لبریز زبانت باشد
و دلت وصل خدایت باشد

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.