گزارشگر:احمد عمران/ شنبه 25 قوس 1396 - ۲۴ قوس ۱۳۹۶
درد سر معارف افغانستان، تنها مکتبهای خیالی، نصاب غیرمعیاری، معلمان کم سواد و گاه بیسواد، مدیران غیر متخصص و حیف و میل پولها و فرصتها نیست؛ بل سیستمی است که عملاً به دلیل دست اندازی سیاست مداران کشور، رو به فرسایش گذاشته است.
وقتی یورش سربازان را به مکتب دختران افغان ترک از طریق رسانه میدیدم، که دختران سراسیمه و وحشتزده اشک میریختند و کسی نمیدانست که چه اتفاقی افتاده و یا قرار است بیفتد، ذهنم به سالهای حکومت تحت حمایت شوروی برگشت. سالهای تلخ و دردآلودی که همیشه دغدغه و نگرانی این که مورد سؤظن قرار بگیری لحظه رهایت نمیکرد. وقتی در مکتب درس میخواندیم و هیچ چیزی در مورد سیاست و دولتداری نمیدانستیم، اما این نگرانی را داشتیم که به بهانۀ واهی نیروهای امنیتی ما را از سر صنف مستقیماً به یکی از بازداشتگاههای رژیم ببرد. من این ترس را روزی که نیروهای امنیتی دست به محاصرۀ مکتب دختران افغان ترک زدند، در چشمهای دختران این مکتب میخواندم. آنها نگران چیزهای دیگری نیز بودند. نگران این که مکتب شان از سوی مخالفان مسلح مورد هجوم قرار نگیرد. نگران انتحاری و افرادی که بیهیچ دلیلی حاضراند دست به کشتار بزنند. حتا وقتی دلیلی برای کشتن وجود داشته باشد، باز کسی حق ندارد که چنین عمل زشت و ناپسندی را انجام دهد. هیچ کسی چنین مجوزی ندارد که دست به کشتن و قتل بزند. اما آن روز من این نگرانی را در چشمهای دختران این مکتب به روشنی میدیدم. چه چیزی سبب شده بود که نیروهای امنیتی به یک مکتب هجوم ببرند؟ اگر این مکتبها و برخی معلمان آنها مشکل سیاسی داشتند، باز از راههای دیگر میشد، مشکل را حل کرد.
دولت و نیروهای امنیتی، فقط به بهانه این که افرادی در داخل این مکتبها مورد شک قرار دارند، حق ندارد که به یک مکتب هجوم مسلحانه ببرد. بحث مکتبهای افغانترک دقیقاً از زمانی داغ شد که عبدالله گولن مسوول مکتبهای افغان ترک و از مخالفان سیاسی اوردغان رییسجمهوری ترکیه از سوی دولت این کشور به دست داشتن در کودتا متهم شد. دولت ترکیه مدعی است که آقای گولن سازمان دهندۀ اصلی کودتا در ترکیه بوده است، در حالی که شخصا او این اتهام را نمی پذیرد. آقای گولن در حال حاضر در امریکا به سر میبرد.
حالا سوال این جاست که مشکل داخلی یک کشور، چرا وارد فضای سیاسی افغانستان شده است؟ گفته میشود که دولت ترکیه خواهان واگذاری مدیریت مکتب های این کشور در افغانستان، به دولت ترکیه شده است، اما از آن جایی که مکتبهای موسوم به افغان ترک از سوی یک نهاد غیردولتی ترکیه اداره میشود، این مساله چالش زا شده است. حتا اگر دولت ترکیه در ادعای خود کاملا حق به جانب نیز باشد، باز چنین واقعیتی نمیتواند برای نیروهای امنیتی مجوزی باشد که برای دستگیری عدهیی به یکی از مکتبها یورش ببرند.
یورش بردن به مکتب به معنای یورش بردن به حریم آموزش و پرورش است که باید از هرگونه رقابت سیاسی به دور نگه داشته شود. آن هم رقابت سیاسیای که هیچ ربطی نمیتواند به دولت افغانستان داشته باشد.
از جانب دیگر استدلال مقامهای وزارت معارف نیز در این خصوص واقعا تعجبانگیز و به شدت محافظه کارانه است. سرپرست وزارت معارف افغانستان در واکنش به انتقادهایی که در مورد حمله به یک مکتب دخترانه در کابل مطرح شده، گفته است که دولت به نیروهای امنیتی دستور محاصره مکتب و دستگیری معلمان را صادر نکرده بود. اگر چنین است که سرپرست وزارت معارف مدعی آن شده است، پس چه کسی به نیروهای امنیتی چنین دستوری داده بود؟ آیا غیراز مقامهای امنیتی و دولتی کس دیگری هم در افغانستان به نیروهای امنیتی امرو نهی میکند؟ سخنان سرپرست وزارت معارف کشور فقط میتواند لاپوشانی وضعیت باشد؛ اما در عین حال این سخنان به معنای اتهام زدن به نیروهای امنیتی کشور هم هست. سرپرست وزارت معارف نیروهای امنیتی را متهم میکند که از منابع مشکوک دستور گرفته است. چون وقتی گفته شود که این نیروها به دستور مقامهای دولتی و امنیتی به مکتب افغان ترک حمله نکردهاند، پس این شایبه به وجود میآید که حتما کسان دیگری غیر از مقامهای دولتی و امنیتی نیز به نیروهای امنیتی دستور میدهند. اگر چنین است که سرپرست وزارت معارف میگوید پس باید معلوم شود که این افراد کی ها اند؟ آیا نیروهای امنیتی به دستور مخالفان مسلح به مکتب افغان ترک هجوم بردهاند و یا به دستور کشوردیگری؟ چنین اتهامی به نیروهای امنیتی وارد کردن واقعا باید پیگیرد قانونی به دنبال داشته باشد که متاسفانه در افغانستان ندارد. پرسش دیگر اما این است که رییسجمهوری و مقامهای کشور هیچ راه حل دیگری برای مشکل مکتبهای افغانترک سراغ نداشتند، که تلاش کردند در روز روشن به یک مرکز دانشی حمله ببرند؟ این چه منطق دولتمداری در قرن بیست و یک است که دولت مردان ما آموخته اند و به محض این که با مشکلی رو به رو میشوند، میخواهند آن را از راه نظامی حل و فصل کنند. اگر این منطق درست و پسندیده است، پس چرا این قدر داد و بیداد میکنند که مخالفان مسلح از راه نظامی میخواهند مشکل شان را با دولت حل کنند. اگر حل مشکل از راه نظامی منطقی نیست، پس به طریق اولی کاری را که دولت با مکتب افغان ترک انجام داده، بی منطق ترین شیوه حل مشکل بوده است. البته این را هم در پایان بیفزاییم که ما هیچ دلچسپی به مسایل سیاسی ترکیه نداریم و نه میخواهیم از کسی و یا گروهی دفاع کنیم، بل نگرانی ما مشکل معارف کشور است که هر روز به گونهیی سربرمی آورد.
Comments are closed.