جنایات صهیونیسم جهانی و مقاومت مردم فلسطین

گزارشگر:غلام‌محمد محمدی-تاریخ‌نگار/ دوشنبه 27 قوس 1396 - ۲۶ قوس ۱۳۹۶

mandegar-3سرزمین فلسطین در سال ۱۵۴هجری قمری در زمان خلافت حضرت عمر (رض) به تصرف مسلمانان در آمد، خلیفۀ اسلام شخصاً در فتح بیت‌المقدس (نخستین قبلۀ مسلمانان)‍‍ پیمان صلحی را با مسیحیان این شهر امضا کرد؛ یعنی سرزمین فلسطین را مسلمانان به زور اشغال کردند.
بعد از سال ۵۲۴ه‌ق و تجزیۀ امپراتوری اسلامی دردورۀ عباسیان فاطمیان مصر بر سرزمین مصر، شام و فلسطین مسلط شدند، دولت فاطمیان نیز به‌وسیلۀ سلجوقیان از عراق و شام رانده شدند، اما در مصر و فلسطین باقی ماند.
صلیبیون در سال ۱۰۹۹ م فاطمیان مصر را شکست داده بر فلسطین مسلط و مرکز را بعد از کشتار وحشیانه غارت کردند. در سال ۱۱۸۷م (۵۸۹ه‌ق) صلاح‌الدین ایوبی فلسطین را از صلیبیون پس گرفت. در سال ۱۲۹۲ م سیف‌الدین قلاوون فرمانروای مملوکان مصر بر جنگ‌های صلیبی در کل پایان داد.
مملوکان نیز در سال ۱۵۱۷ م توسط سلطان سلیمان عثمانی منقرض شده، تمام سرزمین‌های اسلامی، شام، عراق، مصر، هجاز و فلسطین تا سال ۱۵۱۷ م به تصرف ترکان عثمانی در آمد و عثمانی‌ها خود را جانشین خلافت اسلامی نامیدند.
فلسطین تا جنگ اول جهانی حدود ۴۳۰ صدسال زیر سلطۀ عثمانی بعد ترکیۀ عثمانی به‌تاریخ ۲۹ اکتوبر ۱۹۱۴ به طرف‌د‌اری آلمان وارد جنگ اول جهانی گردید. در این رابطه باید یادآور شد که وقتی جنبش «ترکان جوان» اندیشه‌های «پایان تورانیسم» را روی دست گرفتند، انجن‌های عربی درصدد رهایی از یوغ اسارت ترک‌های عثمانی شدند از آن جمله جمیل حسینی و شمار دیگر از فلسطین بودند. اتحادیۀ «برادری ترک-عرب» از سال ۱۹۰۹ م برضد عثمانی آغاز به فعالیت کرده بودند.
انگلیس‌های فتنه‌انگیز، علی‌رغم دوستی پیشین با دولت عثمانی به کشور‌های عربی برضد عثمانی‌ها توجه مبذول داشته، شریف حسین که حکم مکه از جانب دولت عثمانی بود با پسرش فیصل از طرف انگلیس‌ها موظف شدند با دیگر رهبران عرب در شرق میانه مذاکره کنند شریف حسین در ماه می ۱۹۱۵ م با سازمان «الفتح» و «العهد» در فلسطین ملاقات کرد. در این مذاکره هدف رهبران فلسطین تشکیل حکومت در تلاش عربی بود. یعنی انگیس باید بعد از جنگ استقلال اعراب را به‌رسمیت بشناسد. از آنجا که مسلمانان «دشمنان خود هستند، شریف حسین و پسرش در تبانی با نمایندۀ انگلیس «هانری گلماهون» در جون ۱۹۱۶ م شورش بر ضد دولت عثمانی را که حداقل دولت اسلامی بود آغاز کردند که یک حرکت پیش از وقت نیز بود، بر بدبختی اعراب از همین جا شروع شد. نیروهای عثمانی با کشتار و بی‌رحمی این شورش را به‌شدت سرکوب کردند، انگلیس‌ها که در آن نواحی شرق‌میانه حاضر بودند نه تنها هیچ نوع کمکی نکردند، بلکه خیلی خرسند نیز شدند. چون از یک‌طرف دشمنی میان اعراب و دولت عثمانی آغاز شد از سوی دیگر نمی‌خواستند اندیشۀ استقلال‌طلبی در میان اعراب رشد کند، چون هدف خودشان اشغال سرزمین‌های عرب بود.
در چنین شرایطی سازمان‌های صهیونیستی جهانی که اندیشۀ دولت واحد یهود را در سر می‌پرورانیدند، دست به اقدامات زدند، کار آنان مورد تشویق و حمایت انگلیس قرار گرفت، این گروه با جمع‌آوری کمک از یهودهای افراطی از سرزمین جهان به‌ویژه اروپا و امریکا بیشتر متشکل شدند. پدر همین سال ۱۹۱۶ «جریان جنگ اول» قرار داد «سایکس پیکو» میان فرانسه انگلستان و روسیۀ تزاری به امضا رسید؛ به موجب این پیمان سرزمین‌های عربی تجزیه شده از دولت عثمانی را میان خود تقسیم کردند. انگسی با استفاده از گرفتاری روسیه در حوادث داخلی و انقلاب اکتبر از این پیمان سرباز زده روسیه را محروم ساختند.
هدف انگلیس و شریف حسین حاکم حجاز این بود که از انتهای بحیرۀ احمر تا سواحل مدیترانه شریف حسین تسلط داشته باشند. بناً شریف حسین و انگلیس‌ها به هدف نزدیک شده، در مارچ ۱۹۱۷ م نیروهای انگلیس به شهر هارون رشید داخل گردیده اعلام کردند: هدف شان این است که نژاد عرب، عظمت و شهرت گذشتۀ تاریخی خود را احیا کند، در حالی‌که اعراب را مستعمرۀ خودساخته بودند. متعاقباً نیروهای انگلیس به فرماندهی جنرال «ایش بی» بیت‌المقدس را نیز اشغال و به سلطه چهار قرنۀ عثمانی پایان دادند، بقیه نیروهای انگلیس و فرانسه مناطق و شهرهای سویه، حجاز، لبنان و عراق را اشغال کردند، انگلیس‌ها که با شریف حسین تعهد کرده بودند، فلسطین را در «دوستی عرب» ادغام کند یعنی زیر سلطۀ شریف حسین ببرد و نیز از سوی دیگر در معاهدۀ سایکس پیکو با روسیه و فرانسه تعهد کرده بود که کنترل بین‌المللی را بر فلسطین نافذ می‌کند، برخلاف این تعهداتش آن را در کنترل خود نگه‌داشت.
جنبش جهانی صهیو نیسم:
سازمان صهونستی نخستین بار به رهبری «هرشزل» در سال ۱۸۹۷ م در کنفرانسی که در شهر بازی سویس برگزار شده بود، بنیان‌گذاری شد. اما پیش از آن، گروهی از یهودیان روسی‌الاصل در سال ۱۸۸۲م کانون زراعتی ایرا در شهر «یافا» تأسیس کرده بودند، سازمان صهیونیستی‌یی که در سویس تشکیل گردید، به یک مرکز بزرگ تشکیلاتی یهودهای افراطی جهان مبدل گردید.
شاخۀ سازمان صهیونیستی در فلسطین نیز در سال ۱۹۰۸ م در منطقۀ «یافا» به کمک بانک «روتشفیلد» انگلیس تشکل و شاخه‌های سازمان‌های آن در سراسر جهان در حال گسترش بودند، اما مسلمانان به خواب رفتۀ بی‌خبر از سال ۱۸۸۲م یعنی آوازه تشکیل کانون زراعتی «یافا» تا سال۱۹۱۱م «حدود سی سال» ساکنین ۴ منطقۀ یهودی‌نشین در فلسطین از چند هزار به ۴۵ هزار نفر و تا سال ۱۹۱۴م «مدت ۳ سال» این شمار یهودیان مهاجر به ۹۰ هزار نفر رسانده شدند، بازهم مانند انتقال ناقلین از جنوب و شرق کشور به شمال کشور ما عرب‌های بی‌خبر و خواب رفته.
صهیونیسم به عنوان یک ایدیولوژی، فعالیت‌های سیاسی و تروریستی شبکۀ بین‌المللی یهودهای افراطی را رهبری می‌کرد. این مکتب منحیث مهد تکثیر اندیشه‌های قوم‌گرایی، ترمانی وارد صحنۀ جهانی شد که کاپیتالیشن غربی، راه گزار به امپریالیسم را می‌پیمود. این حرکت صهیونیستی از همان آوان تشکیل با محافل و قدرت‌های امپریالیستی همبسته‌گی و هم‌سویی کامل داشت.
نفوذ صهیونیسم بیشتر خواسته یا نخواسته با رأی امریکایان تأثیر ژرفی داشت که این نفوذ در اعلامیۀ «بالفور» نقش به سزای ایفا کرد.
اعلامیۀ بالفور:
آرتور جیمز بالفور وزیر خارجۀ انگلیس به «لرو روچیلد» رییس فدراسیون صهیونیست‌های بریتانیا نامه‌یی نوشت که به اعلامیۀ بالفور معروف است. در این نامه بالفور علاقه‌مندی دولت بریتانیا را به تأسیس دولت یهودی در فلسطین اعلام کرد، به اساس همین اعلامیه در سال‌های بین دو جنگ، اول و دوم جهانی شمار زیادی یهودیان به فلسطین زیر قیمومیت انگلیس مهاجرت کردند، همین عمل انگلستان سر آغاز کشمکش میان اعراب فلسطین و یهودیان ناقل از خارج گردید.
اعلامیۀ بالفور یک توطیۀ امپریالیستی به ضد فلسطینیان، جهان عرب و تمام جهان اسلام بود.
صهیونیسم یا زئونیسم از اصطلاح «زئون» نام تپۀ واقع در شمال بیت‌المقدس گرفته شده است، این اصطلاح امروز به اعتقاد راسخ یهودیان افراطی جهان مبدل شده قرآن این است که دیر یا زود یهودیان به وطن گویا آبایی‌شان به هر قیمتی که تمام می‌شود، مراجعت کنند.
در سال‌های آخر جنگ اول جهانی صهیونیست‌ها با انگلیس و امریکا تفاهم کرده بودند که در ختم جنگ جهانی دوم دولت یهود تشکیل گردد. در اوایل ۱۹۲۰ (بعد از تصرف تمام سرزمین‌های عرب به‌دست انگلیس و فرانسه متفقین و جامعۀ ملل قیمومیت فلسطین را رسماً به انگلیس واگذار کردند).
در مارچ ۱۹۲۰ فیصل پسر شریف حسین حجاز به عجله خود را پادشاه سوریه و فلسطین اعلام کرد. چون انگلیس و فرانسه موافق نبودند، موضوع را به کنفرانس «سن الیوم» محول کردند. جامعۀ ملل نیز جانب انگلیس و فرانسه را گرفته، قیمومیت سوریه را به فرانسه، فلسطین و عراق را به انگلستان و ادارۀ نصف لبنان را به امریکا و نصف دیگر را به فرانسه داند.
کشورهای استعماری کلمۀ «ضدیت» یا قیمومیت را اینطور تعبیر می‌کردند: کشورهای عقب‌مانده غرض انکشاف، رشد اقتصادی و اجتماعی برای یک مدت به کشورهای پیشرفته نیاز دارد.
در سال ۱۹۲۲ به انگلستان حکومت فلسطین را به یک یهودی سپردند، هرچند عرب‌ها به‌صورت متفرق مخالفت کردند، اما کاری عملی انجام داده نتوانستند. در این سال‌ها اکثر کشورهای عربی و اسلامی زیر سلطه و نفوذ کشورهای استعماری بودند.
یهودهای افراطی در سراسر جهان سیل‌آسا، کا روزندۀ را گذاشته به جانب فلسطین سرازیر می شدند. بین سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۶ م مدت ۱۶ سال هر چند، رهبران مبارز فلسطینی مانند عزالدین قسام عبدالقادر حسینی و دیگران با نیروهای صهیونیستی و انگلیس درگیر بوده، اکثراً شهید، مجروح و زندانی می‌شدند. کمیسیون شاهی انگلستان در سال ۱۹۳۷ فیصله کرد که «ضدیت» (قیمومیت) نمی‌تواند در فلسطین موثر باشد، لذا بهترین راه تقسیم فلسطین به دو کشور است در سال ۱۹۳۹ چون جنگ جهانی در حال وقوع بود انگلیس‌ها برای آرامش اعراب و فلسطین در ختم جنگ دوم جهانی استقلال را برای آنان وعده دادند، در سال ۱۹۳۹ م در «وایت پیر سوم» برای جلب رضایت اعراب مهاجرت یهودها را به فلسطین به رضایت اعراب ساختند، این کار سبب خشم یهودیان گردید.
در آوان جنگ اول جهانی انگلستان برای استفاده خود یک فرقه سرباز از فلسطینی‌ها و یک لوا از یهودها تشکیل داد. اما سازمان‌های یهودی با تمام امکانات از سراسر جهان کمک کرده از سال ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۲ م لشکر «اگنا» متعلق به یهودیان را به بیست هزار نفر رساندن که از تمام تجهیزات و دسیپلین نظامی برخوردار بودند که در کل اعراب خواب برده را تهدید می‌کرد در سال ۱۹۴۷ م موضوع فلسطین به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع شده، در قطع‌نامۀ «۱۸۱» شورای امنیت معروف به «قطع‌نامۀ تقسیم» سرزمین فلسطین به دو کشور عربی و یهودی تقسیم شد.
در این تقسیم ظالمانه از مجموع ۲۷ هزار کیلومتر مربع خاک ۲ ده درصد از مسافت را به اسراییل دادند در حالی‌که صرف حدود ۱۰ درصد را جمعیت فلسطین بودند، ۴۶ درصد زمین را به فلسطینی‌ها دادند در حالی که ۹۰ درصد جمعیت فلسطین را در آن سال‌ها تشکیل می‌دادند. دو درصد باقی‌مانده به احترام قدس شریف (مسجدالاقصی) تحت شرایط خاص بین‌المللی اعلام و نظارت سازمان ملل متحد قرار داده شد. در حالی‌که مردم فلسطین این تقسیم را ظالمانه خوانده قبول نداشتند، بعد یهودها قدس شریف را نیز خلاف فیصلۀ شورای امنیت اشغال کرده حالا می‌خواهند این نطقۀ بین‌المللی را پایتخت خود بسازند.
سازمان‌های یهودی به کمک مستقیم امریکا و انگلیس به عجله دولت خویش را تشکیل داده ساعت ۴ بعد از ظهر ۱۴ ماه می ۱۹۴۸ م داوید بن گوریون، اولین نخست وزیر اسراییل، اعلامیۀ استقلال و تشکل دولت اسلاییل را به زبان عربی قرائت و سرود ملی اسلاییل در تالار موزۀ تل آویو نواخته شد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.