احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دکتر شمسالحق آریانفر/ دو شنبه 11 جدی 1396 - ۱۰ جدی ۱۳۹۶
صوفی عبدالحق بیتاب از نخبهگان ادب و از ستون پایههای فرهنگ افغانستان است، چون:
– بیتاب عالم دین بود. فقه، تفسیر، حدیث، منطق را میدانست و تدریس میکرد.
– صوفی و عارف بود. لقب صوفی جز نامش گردیده بود. به طریقه نقشبندیه ارادت داشت.
– معلم و استاد دانشگاه بود. او حداقل ۵۰ سال عمر خود را در مدارس و دانشگاه تدریس کرد.
– مترجم بزرگ بود. مشکلترین و مهمترین کتابها را از عربی ترجمه کرد که ترجمۀ کافی در نحو، شافیه، ابن حاجب در صرف ، شرح الفیه ابن مالک در نحو عربی و ترجمۀ کتابهای در طب، منطق و علم الاجتماع و عضویت در ترجمۀ تفسیر کابلی، از کارهای درخشان او است.
استاد عبدالحق بیتاب در ۱۲۶۵ شمسی به دنیا آمد، پدرش ملا عبدالاحد عطار وقتی که بیتاب ۹ ساله بود، وفات کرد. علوم دینی و ادبی را آموخت. شعر را نزد قاری عبدالله فرا گرفت. در ۳۰ سالهگی معلم شد به مکاتب ابتداییه، رشدیه، اعدادیه، دارالمعلمین و مکتب نسوان تدریس کرد. در ۱۳۲۶ استاد دانشگاه گردید که ۱۸ سال استاد بود. کرسی بیدلشناسی در دانشکدۀ زبان و ادبیات فارسی به او اختصاص داشت. استاد بیتاب در ۱۸ دلو ۱۳۳۱ ملکالشعرای افغانستان شد، ۵ سال عضو هیات ترجمۀ تفسیر کابلی از طرف صدارت تعیین گردید. در سال ۱۳۴۴ با پایان دورۀ استادی، به حیث سناتور انتصاب شد. در۲۰ حوت ۱۳۴۷ به عمر ۸۳ سالهگی پدرود حیات گفت.
آثار بیتاب
مهمترین آثار بیتاب کتابهاییست که از عربی ترجمه کرده است. این آثار را توسط استاد بیتاب ترجمه گردیده است:
– ترجمۀ الکافیه در نحو؛
– ترجمۀ موجز در طب؛
– ترجمۀ فروق الامراض؛
– ترجمۀ ابن عقیل؛
– ترجمۀ الفیه ابن مالک در نحو عربی؛
– ترجمۀ ایساغوجی؛
– ترجمۀ انشا مقالات از محمود عابدین؛
– ترجمۀ شافیه ابن حاجب در علم صرف؛
– ترجمۀ صریری در مبادی نحو عربی تالیف ابو الحسن قندوزی؛
– ترجمۀ چهار رساله در منطق تالیف علمای مصری؛
– ترجمۀ کتاب قاضی عبدالجبار همدانی در علم صنعت؛
– ترجمۀ قسمت اول علم الاجتماع؛
– ترجمۀ تفسیر کابلی (پنچ سال همکار در ترجمه تفسیر بود)؛
تألیفات
– استادبیتاب رسالههای در بدیع، بیان، عروض، قافیه، معانی، دستور، منطق، صرف، نحو به گونۀ مستقل تألیف و نشر کرده است.
– تألیف کتابهای برای معارف؛
– تذکره شعرا؛
– چاپ دیوان استاد بیتاب که در سال ۱۳۳۰ و در ۶۵ سالهگی استاد چاپ گردید.
شعر و شاعری
بیتاب استاد شاعران بود. بیتاب همچنان که شعر میگفت، شاعران را راهنمایی میکرد. از همینجاست که خود میگوید:
فرصتم نیست پی گفتن شعر
زانکه من شاعر شاعر سازم
یتاب از ۲۰ سالهگی به شعر روی آورد از قاری عبدالله فراوان آموخت. در شعر سر آمد زمان گردید. بعد از قاری عبدالله که در ۱۳۱۴ ملکالشعرا گردید، بیتاب دومین ملکالشعرای افغانستان است. در این زمان بیتاب ۶۶ ساله بود و ۸ سال از وفات ملک الشعرا قاری میگذشت. با پیشنهاد دانشکدۀ ادبیات، موافقۀ وزرات معارف، ریاست مستقل مطبوعات و تایید مجلس وزیران در ۶ حمل ۱۳۳۱ فرمان ملکالشعرایی بهنام بیتاب صادر شد. البته کسانی دیگری چون عزیزالله قتیل، ابراهیم خلیل، خلیلالله خلیلی، جیلانی جلالی نیز کاندیدای این مقام بودند.
بیتاب در سرایش پیرو سبک هندیست. بیانش ساده و روان و نزدیک به زبان گفتار است. از این روست که واژهها و اصطلاحات مردمی در شعرش به وفرت دیده میشود.
مانند کاربرد امثال مردم ویژهگی دیگر شعر بیتاب است:
غم کرده باز گریه گره درگلو مرا
این است آب رفته که آید به جو مرا
دفع رنج زندهگانی مردن است
درد دندان را علاجش کندن است
اصطلاحات مردمی:
تا دم آخر به همرای حریف خود زند
دوستدار غیرت مرغ گلنگی گشتهام
شب وصل دیگر را شد بهانه
خوشم گر برد جانان در چناغم
چه غم فرهاد را پشتش به کوه بود
غم مجنون کنون ما را گرفته
آزادهگی و ضدیت با استعمار
ره سیلاب از خاشاک بستن
به مو کوه گرانی را کشیدن
خذف گوهر شهوار کردن
به مژگان سنگ خارا را بریدن
ز سختیهای چرخ فتنه انگیز
به زیر آسیا سنگی خزیدن
نباشد آنقدرها سخت و مشکل
که خود را زیر دست غیر دیدن
منبع:
در نگارش این مقاله از کتاب دو ملکالشعرای همروزگار، تالیف استاد فرمند، تاریخ ادبیات غبار، تاریخ ادبیات ژوبل استفاده شده است.
Comments are closed.