احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران/ شنبه 23 جدی 1396 - ۲۲ جدی ۱۳۹۶
نتیجهبخش بودنِ فشارهای اقتصادی امریکا بر اسلامآباد حالا به گونۀ تردیدآمیز از سوی مقامها بررسی میشود. این فشارها که تقریباً با تعلیق کمکهای ۲۵۰ میلیون دالری امریکا به اسلامآباد برای فراهمآوری تجهیزات نظامی آغاز شد، به سردی روابط دو کشور انجامیده است. پاکستانیها در واکنش به تعلیق کمکهای امریکا گفتهاند که به چنین کمکهایی نیاز ندارند. با توجه به چنین واکنشی، آیا محتمل به نظر میرسد که در معادلۀ خود امریکا با پاکستان به موفقیت دست پیدا کند؟ آیا این نگرانی وجود ندارد که واقعاً پاکستان این قدرت را بهدست آورده باشد که از گزینههای دیگری برای دور زدنِ امریکا استفاده کند؟
از سخنان اخیرِ ریچارد اولسون سفیر پیشین امریکا در اسلامآباد چنین مستفاد میشود که فشارهای تحقیرآمیزِ امریکا بر پاکستان نتیجهبخش نخواهد بود. آقای اولسون به این باور است که با توجه به امکاناتی که پاکستان میتواند در اختیار امریکا در مبارزه با تروریسم بگذارد، به سادهگی نمیتوان جایگزینی را برای آن در منطقه سراغ کرد. آقای اولسون میگوید که امریکا با استفاده از زمین و فضای پاکستان قادر میشود که به نیروهایش در افغانستان کمک بفرستد و همچنین از این طریق به هدفهای خود در مبارزه با تروریسم دست یابد.
به گفتۀ آقای اولسون اگر پاکستان از معادلۀ امریکا حذف شود، احتمال اینکه ایران امکاناتِ مشابه را در اختیار امریکا قرار دهد، تقریباً صفر است و از استفاده از امکانات کشورهای آسیای مرکزی هم به حُسن نیتِ روسیه وابسته است. آقای اولسون میگوید اینکه امریکا موفق به توافقی با روسیه در مورد استفاده از فضا و زمینِ کشورهای آسیای مرکزی شود، به زمانِ کافی نیاز دارد. از جانب دیگر، این مقام پیشینِ امریکایی به این نظر است که با تعلیقِ کمکهای امریکا به اسلامآباد، چین کمکهایش را به این کشور افزایش بخشیده است. آقای اولسون نتیجه میگیرد که افزایش کمکهای چین به پاکستان، این پیـام را به کاخ سفید میرساند که پاکستان گزینههای دیگری برای تأمین نیازهای اقتصادی خود در اختیار دارد.
البته آقای اولسون تنها مقام امریکایی نیست که به شکلی از سیاست دونالد ترامپ رییسجمهوری امریکا در برابر پاکستان انتقاد میکند. پیش از این نیز برخی دیپلوماتهای امریکایی هشدار داده بودند که امریکا در انتخابِ گزینههای خود برای متقاعد کردن پاکستان برای مبارزۀ صادقانه با گروههای هراسافکن، باید از روشهای مناسب استفاده کند. گزینههای مناسب اما به چه معناست؟ آیا نمیتواند به این معنا باشد که تنها استفاده از ابزار فشار اقتصادی، پاکستان را به همکاری صادقانه متقاعد نخواهد ساخت؟
اینکه فشارهای تحقیرآمیزِ اقتصادی بهتنهایی پاکستان را وادار به همکاری صادقانه برای مبارزه با تروریسم نخواهد کرد، چندان دور از احتمال به نظر نمیرسید. پاکستانیها در روابط نیمقرنۀ خود با امریکا بهخوبی نقطههای ضعف و قوتِ این کشـور را بلد شدهاند و میدانند در چه زمانی از چه گزینههایی باید استفاده صورت گیرد تا دوباره کمکها و حمایتهایِ امریکا به سوی این کشور سرازیر شود.
همین اکنون اینطور نیست که پاکستان با به تعلیق درآمدنِ کمکهای امریکا هیچ فشاری را احساس نکند. این کشور چنان به کمکهای سخاوتمندانۀ امریکا وابستهگی پیدا کرده که دور از ذهن مینماید که بتواند بدیلی برای آن در منطقه یافت کند. روابط اقتصادی چین و پاکستان بدون شک برای پاکستانیها منفذی برای نفس کشـیدن باز میکند ولی فراموش نکنیم که این روابط فقط در حد و اندازۀ کوچک میتواند عمل کند. پاکستان در طول جنگ سرد، میلیاردها دالر به دلیل موجودیتِ گروههایی که در جنگ افغانستان شرکت داشتند، بهدست آورد و این کمکها همچنان ادامه پیدا کرد.
در سالهای پس از رخداد ۱۱ سپتمبر، یک بار دیگر پاکستان فرصت پیدا کرد که دوباره کمکهای سخاوتمندانۀ امریکا را به دلیل همکاری با ایتلافِ مبارزه با تروریسم بهدست آورد. این کمکها واقعاً هنگفت و قابل توجه بود که پاکستان را قادر ساخت یک بار دیگر از زیر بار فشارهای اقتصادی کمر راست کند. اما آنچه را که در برابر این کمکها پاکستان انجام داد، واقعاً «غیرصادقانه» باید خواند.
نخست اینکه پاکستان هیچ تعهد اخلاقی در برابر کشور همسایۀ خود که سالها از برکتِ آن به نانونوا رسیده بود، از خود نهتنها نشان نداد، بلکه مایۀ دردسرهای فراوان برای آن شد. همین لحظه، کشـتار انسانهای بیگناه که در افغانستان صورت میگیرد، بخش اعظمِ آن در آنسوی مرز طراحی و برنامهریزی میشود. از جانب دیگر، اسناد و شواهد نهادهای تحقیق بینالمللی واضح ساخته است که آیاسآیِ پاکستان عملاً گروههای تروریستی را پرورش و تمویل میکند.
دوم اینکه پاکستان با گرفتن میلیاردها دالر از امریکا حتا حاضر نشد که این کشور را در یافتن رهبر شبکۀ تروریستی القاعده که در آن کشور پناه گرفته بود، همکاری کند. بسـیار ابلهانه خواهد بود اگر بپذیریم که پاکستانیها هیچ رابطهیی با بنلادن نداشته و یا از محل اختفای آن بیخبر بوده اند. آیا قاعده و قانون در عرصۀ سیاست حکم میکند فردی را که فرزندانِ کشور همسایه را به قربانگاه میفرستد، پناه داد و از او حمایت کرد؟
پاکستان واقعاً سیاستی خطرناک و بهشدت خصمانه در برابر افغانستان در پیش گرفته است و به هیچ صورت محتمل به نظر نمیرسد که بخواهد این سیاست را در آینده تعدیل کند. پاکستان صرف با فشارهای اقتصادی حاضر نیست که دست از حمایتِ گروههای تروریستی که به عنوان گاو شیرده برای این کشـور عمل میکنند، بردارد. امریکا شاید این مسایل را در نظر گرفته باشد ولی برای متقاعد کردن پاکستان به مبارزۀ صادقانه با تروریسم، به هیچ صورت کافی نیستند. به ویژه که این کشور به اندازۀ کافی در ساختارهای افغانستان رخنه دوانده و عدهیی در حالِ لابیگری برای آن هستند.
سخنان اخیر سید حامد گیلانی که مدعی شد اکثر رهبرانِ طالبان در داخل افغانستان زندهگی میکنند، میتواند مؤیدِ اینگونه همکاریهای پنهان به سود سیاستهای پاکستان باشد.
Comments are closed.