گزارشگر:سه شنبه 26 جدی 1396 - ۲۵ جدی ۱۳۹۶
بخش دوم/
◄نویسنده: نیکولاس کَر
◄برگردان: جمیل شیرزاد
◄نشرشده در مجلۀ اتلانتیک، شماره جولای/اگست ۲۰۰۸
من تنها نیستم، وقتی در مورد مشکلِ خواندن کتاب با دوستان و آشنایانِ باسوادم حرف زدم، اکثرِ آنان تجربههای مشابه داشتند. به هر اندازه که آنان بیشتر با انترنت سروکار داشته باشند، به همان اندازه گرفتار مشکل عدمِ تمرکز در نوشتههای طولانیتر میشوند. بعضی از وبلاگنویسان که من نوشتههایشان را دنبال میکنم نیز کمکم دارند از این مشکل یاد میکنند. سکات کریپ، کسی که در یک وبلاگ دربارۀ رسانههای آنلاین مینویسد، بهتازهگی اعتراف کرده که خواندن کتاب را کاملاً ترک کرده است. او میگوید: «من حرص زیادی برای خواندن کتاب داشتم و حتا در دانشگاه مرا برای کتابخوانیام نمونه میآوردند. اما حالا چه اتفاقی در ذهنِ من افتاده است؟ او خود برای پاسخ این پرسش پیشقدمی میکند و میگوید یک وسوسه در ذهنِ من وجود دارد که «چه میشود اگر تمام کتابهای لازم را تنها در انترنت بخوانم» این وسوسۀ ذهنی بهخاطر دستیابی به سهولت نیست بلکه به این خاطر است که اساساً طرز تفکرِ من تغییر نموده است.
بروس فریدمن، وبلاگنویسی که در مورد استفاده از کمپیوتر در داروسازی مینویسد نیز توضیح داده است که چگونه کمپیوتر عادات ذهنیِ او را تغییر داده است. او در آغاز همین سال نوشته است که: «حالا من توانایی خواندن و حفظ تسلسلِ مفاهیم مقالات طولانیتر را که آنلاین باشد یا در کاغذ کاملاً از دست دادهام.» فریدمن، پتالوجیستی که مدتها در دانشگاه پزشکی دانشگاهِ میشیگان کار کرده است، در گفتگوی تلیفونی با من گفت: «فکرِ من از حالت اصلی خود تغییر نموده و حالا به صورتِ بریده بریده عمل میکند. حالا ذهنِ من گزارههای کوتاه کوتاه را بهسرعت از منابع مختلف آنلاین به صورت اجمالی مرور میکند. من دیگر نمیتوانم رمان جنگ و صلح تولستوی را بخوانم.» او میپذیرد که قدرت خواندن آثارِ بزرگ را از دست داده است و میافزاید که حتا تحلیلِ یک پست وبلاگی بیشتر از چهار پاراگراف برایش سخت و مجبور میشود آن را اجمالاً مرور کند.
حکایتها به تنهایی چیزی را ثابت نمیکند. ما هنوز انتظار داریم تجربههای درازمدتِ عصبشناسی و روانشناسی پیشگام شوند و یک تصویر مشخص از اینکه استفادۀ انترنت چگونه بالای درک بشر اثر میگذارد ارایه کنند. یک مطالعۀ جدید در زمینۀ عادتهای پژوهش آنلاین که از سوی دانشمندان کالج لندن اجرا شده است، پیشنهاد میکند که فهم بشر در حال تغییر است و شاید ما همه در میانۀ یک دریای تغییر در زمینۀ خواندن و اندیشیدن قرار داشته باشیم. در این پژوهش پنجساله، دانشمندان، فعالیتهای بازدیدکنندهگانِ دو سایت معروف پژوهشی را که توسط کمپیوترها ثبت شده بود، مرور نمودند. رفتارهای بازدیدکنندهگان در دو مرکزِ بریتیش لایبرری و مجتمع آموزشی بریتانیا، ثبت شده بود که از هر دو مرکز امکان دستیابی به مقالاتِ مجلهها، کتابهای الکترونیکی و سایر منابع نوشتاری میسر بود. پژوهشگران دریافتند که بازدیدکنندهگان این سایتها «نوعی مرور اجمالی» انجام میدهند و مدام از یک منبع به منبع دیگر میروند و بهندرت به منابعی که قبلاً بازدید کرده اند باز میگردند. معمولاً بازدیدکنندهگان این سایت بیشتر از یک یا دو صفحۀ یک مقاله یا کتاب را میخوانند و بعد به منبع دیگری میروند. بعضی اوقات آنها یک مقالۀ طولانی را ثبت میکنند اما هیچ شواهدی وجود ندارد که آنها دوباره بیایند و آن مقالۀ ثبت شده را به صورت واقعی بخوانند. نویسندهگان این تحقیق میگویند: «واضح است که بازدیدکنندهگانِ سایتها به معنای متعارف کلمۀ مطالعه چیزی انجام نمیدهند.» در واقع نشانههایی از ظهور یک روش مطالعه و تحلیلِ جدید در میان استفاده کنندهگان انترنت مشاهده میشود. استفاده کنندهگان انترنت تنها عناوین و صفحات مربوط به فهرست و چکیده را مرور میکنند و انگار آنها برای جلوگیری از مطالعه به معنای متعارف کلمه وارد انترنت میشوند.
Comments are closed.