احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:حامد علمی - ۰۸ جدی ۱۳۹۱
بخش هشتادوسوم
اگرچه جبهه ساغر به جز از تعارف قوماندانان با همدیگر سودی برای جهاد افغانستان و مبارزه علیه قوای متجاوز شوروی نداشت، ولی توانایی استخباراتی و هوایی حکومت کابل و شوروی را زیر سوال قرار داده بود؛ زیرا قوماندانان مهم چندین ولایت صدها کیلومتر را طی کرده بودند و بدون آنکه دشمن کوچکترین عکسالعمل نشان داده بتواند، جلسه ترتیب دادند و رهسپار ولایاتشان گردیدند. در حالی که بمبافکنهای شوروی و حکومت دستنشانده کابل حتا بر قافلههای کوچک مهاجرین حمله و آنها را نابود میساختند.
اکثر صاحبنظران به این باورند که به تعداد صدها راکت ضد هوایی استینگر برای حفاظت قوماندانان ارسال شده بود؛ اما نگارنده از منابع مختلف شنیده است که تمام شورای ساغر را فقط یک راکت استینگر حفاظت میکرد و آن راکت به گمان اغلب، از ملا نقیبالله بود. یکی از نمایندهگان اسماعیل خان در پشاور گفت: «از مدتها قبل چنان شایعه پخش نموده بودیم که گویا به جبهه هرات حدود چهل راکت استینگر ارسال شده است، در حالی که ما تا حال حتا یک راکت هم دریافت نکردهایم.» (۱۸)
زمانی که نگارنده در تابستان سال ۱۹۹۳ به ولایت هرات رفتم، جنرال علاءالدین خان که در آن زمان قوماندان فرقه هرات بود، در مصاحبهیی گفت: «قبل از جلسه ساغر مجاهدین ما در طول روز محمولههایی را در بین شالهای ضخیم پیچانیده و از نزدیک قریهجاتی که قرار بود در نزدیکیهای آن جلسه برگزار شود، عبور میدادند و به اهالی میگفتند که دارند استینگر را نقل میدهند و زمانی که یک پایه استینگر برای ما رسید، آن را در طول روز از بین قریه میگذشتاندیم و شبانه دوباره به محل دورتر میبردیم و در طول روز باز همان استنگر را عبور میدادیم. به این ترتیب، به اهالی چنان وانمود کردیم که گویا حدود اضافه از صد راکت استینگر در اختیار داریم.» (۱۹)
فرمانده علاءالدینخان به این باور بود که جلسه ساغر، درس بس ارزشمندی را به مردم و مجاهدین افغانستان آموختاند: «این قضاوت را برای مردم افغانستان و سایر قوماندانان میگذاریم تا راجع به اجتماع ساغر تبصره کنند. اگر این جلسه موفق بود یا نبود، مسالهیی جداست؛ ولی مهمترین ارمغانی را که جلسه ساغر به مردم افغانستان و مجاهدین آورد، این بود که به قوماندانان جرات بخشید که میتوانند در داخل و یا مرزهای افغانستان اجتماع کنند و تصمیم بگیرند و بدون اینکه از دشمن خوف داشته باشند. به اصطلاح، جلسه ساغر ترسک قوماندانان و مجاهدین را پراند.» (۲۰)
اگرچه شورای ساغر نتوانست در کشاکشِ تحولات سیاسی و نظامی کشور، بقایش را حفظ کند و حتا گردانندهگان شورا در همان اوایل موفق به جلب همکاری سایر فرماندهانِ مشهور و گروههای جهادی نگردیدند؛ ولی تشکیل، سازماندهی، تصویبات، جرأت فرماندهان و گردهم آمدنِ آنها با در نظرداشت دوری ولایات، منصوب بودنشان به گروهها، اقوام، سمتها و مذاهب مختلف، درسهای بس ارزشمندی را به مردم افغانستان داد و جرگه ساغر به حیث یکی از کارنامههای درخشان در تاریخ مجاهدات ملت قهرمان افغانستان، درج گردید.
Comments are closed.