گزارشگر:شنبه 14 دلو 1396 - ۱۳ دلو ۱۳۹۶
بعد از رویداد مدهشِ امنیتیِ انفجار موتربمب و چند حملۀ دیگر در کابل، مسوولانِ امنیتیِ کشور سفری به اسلامآباد داشتند و در بازگشت از آن نیز گفتند که مقاماتِ پاکستان پذیرفتهاند که برخی حملاتِ طالبان در افغانستان، از خاکِ پاکستان سازماندهی میشود. اما این سخنِ مسوولان امنیتی، در زودترین فرصت از طرف سفارت پاکستان در کابل رد شد. سفارت پاکستان گفت: حکومتِ این کشور هیچ اعترافی در این خصوص نکرده و هیچ اطمینانی به مقاماتِ امنیتی افغانستان نداده است؛ سفرِ هیأت پاکستانی به کابل هم هیچ ربطی به مسایل امنیتیِ تازۀ کابل ندارد و مربوط به موضاعاتِ دیگریست که از مدتها پیش روی آنها تفاهم صورت گرفته است.
این نوع موضعگیری پاکستان نشان میدهد که سفر مقامات امنیتیِ افغانستان به این کشور چندان اهمیتی برای آنها نداشته و تلاش مقاماتِ امنیتیِ ما در سفر به این کشور و نتیجۀ آن برای مردم افغانستان، چیزی جز خودفریبی و بیهودهگی نبوده است.
در عین حال، اظهارات اخیرِ مقاماتِ امنیتی کشور نیز با مشکلات و کاستیهایی مواجه است؛ چنانکه ارایۀ اسناد و شواهد در مورد حملاتِ اخیر کابل، چندان موجه و صادقانه به نظر نمیرسد. مسلماً اگر چنان اسنادی وجود دارد، قبل از اینکه به مقاماتِ پاکستان ارایه شود، باید در اختیار رسانههای کشور و نهادهای بینالمللی مربوط قرار بگیرد. زیرا با توجه به شرایط خاص و بحرانییی که بر افغانستان حاکم است، هرگز امید و مجالِ آن نیست که روابط دیپلماتیک و تشریفاتی از نوعِ سفر هیأتهای نظامی ـ امنیتی بتواند مسایلِ فیمابینِ دو کشور را حل کند. باید چنین اسنادی به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع یابد تا این نهاد مقتدر و صاحبصلاحیت، با استفاده از آنها فشارهای محکمتر و مطمینتری را بر پاکستان وارد آورد.
سالهاست که حملاتِ بزرگ و فاجعهباری در کابل صورت میگیرد اما هرگز حکومت ریشههایِ آنها را تا پایانِ کار پیگیری نکرده است، حملۀ اخیر هم در همین قطار میتواند پس از گذشتِ یکماه به فراموشی سپرده شود. از همین رو، این سؤال به گونۀ برجسته به میان میآید که چرا مقامات امنیـتی افغانستان به جای رفتن به پاکستان و فریب اذهان عامه و یا تسلیدهی واهی به خود و مردم، کانالهای انتحاریساز و حمایتگر و مراکزِ آنان در داخل را که مثلِ آفتاب برای مردم و نهادهای امنیتی کشور روشن اند، مورد توجه و تمرکز قرار نمیدهند؟ چرا با عاملان و واسطههایِ این حملات در کابل مقاطعه و مقابله نمیکنند، ولو اینکه مراکزِ دستوردهندۀ آنان در پاکستان باشد؟
واضح است که مقاماتِ ناتوان و بیکفایت، ادارههای امنیتیِ کشور را بهشدت سیاسی و بیثمر ساختهاند و این ادارهها به حیثِ نهادهای شخصی یا تیمی، از فعالیتهای ملی و میهنی بازماندهاند. اگر از شجاعت، دلسوزی و صداقتِ سربازان، افسران و مأمورانِ پایینرتبۀ کشور در داخلِ این نهادها که هر روز قربانی میدهند بگذریم، باید گفت که اکثریتِ مسوولان در رأس و بدنۀ ادارههای امنیتی، افراد ناتوان و فاسد اند و برخی هم شامل همان حلقۀ نفوذییی هستند که هر روز از نیشِ زهرآگینِ آنها سخن گفته میشود. بنابراین تا زمانی که نهادهای امنیتی کشور از این وضعیت و حضورِ اینچنین افراد پاک نشود، هیچ تدبیرِ دیگری برای فایق آمدن بر ناامنیهای موجود مفید واقع نخواهد شد.
کلیـد موفقیت در برابر حملاتِ تروریستی این است که نهادهای امنیتی و سیاسیِ کشور ضمن آنکه از لوثِ وجود افراد فاسد و نفوذی دشمن که زیر نقابِ قوم و جناحِ خاص ماهیتِ خود را پنهان کردهاند پاک شود؛ از حضور و مشارکتِ اشخاصِ وطندوست و با لیاقتی پُر گردد که حاضرند سر و جانِ خود را فدای عزت و آسایشِ مردمِ افغانستان سازند. تحققِ چنین مأمولی، صد البته وابسته به ارادۀ نهاد ریاستجمهوری و شخصِ آقای غنی است و بدون آن، آش همان است و کاسه همان!
Comments are closed.