نیروی انسانی؛ کلید موفقیت در میدان جنگ!

گزارشگر:عبدالخلیل مینوی/ سه شنبه 17 دلو 1396 - ۱۶ دلو ۱۳۹۶

نیروهای دفاعی و امنیتی کشور درگیر یک جنگ فرسایشی استحبارت منطقه بوده و برای پیروزی در این جنگ، لازم است از نیروهای انسانی و منابع مالی استفادۀ درست صورت گیرد. رقابت‌های منطقه‌یی و رقابت‌های جهانی٬ افغانستان بی‌ثبات را که حدود چهاردهه است در آتش جنگ می‌سوزد، به میدان جنگ نیابتی این کشور‌ها مبدل ساحته است.
این کشور‌ها به منظور رسیدن به اهداف‌شان، اضافه از ۲۰ سازمان ترورستی را در افغانستان موظف ساخته و آنان را مدیریت می‌کنند. با تأسف کشور همسایه پاکستان، مجرا و دهلیز عبور این هراس‌افگنان به افغانستان است. در وجود برنامه‌های اغراض‌آمیز استخبارتی و فعالیت اضافه از ۲۰ گروه ترورستی در افغانستان، وضیعت امنیتی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این کشور یک وضعیت ناهنجار و شکننده دارد.
گروه‌های تروریستی با یک جنگ فرسایشی٬ در صدد متلاشی ساختن جامعۀ افغانستان و تبدیل کردن این کشور به مرکز و پایگاه هراس‌افگنان جهانی اند و در چنین یک وضعیتی، جز ایستاده‌گی و مقاومت، چاره و راه دیگری برای مردم افغانستان باقی نمانده است.
قانون اساسی افغانستان تأمین امنیت کشور و مردم را از وظایف اساسی دولت می‌داند و دولت هم این امر را توسط دستگاه امنیتی و دفاعی بر آورده می‌سازد. مگر نیروهای امنیتی و دفاعی ما با آنکه در دفاع از ارزش‌های ملی با تعهد و درایت عمل می‌کنند، مگر این نیروهای دچار مشکلات و خلا‌های معیین اند؛ مشکلات و خلا‌هایی که رفع و دور کردن آن به کار خلاقانه و مدبرانۀ مسوولان ارتباط می‌گیرد، نه عسکر و افسر.
نیروهای امنیتی و دفاعی ما در برار هر برنامه و توطیۀ دشمن با قاطیعت ایستاده شدند؛ مگر در مواردی با تلفات انسانی و پارۀ مشکلات دیگر مواجه بوده اند. بار‌ها شنیده شده که در میان نهاد‌های دفاعی و امنیتی و نیروهای بین‌المللی، هماهنگی وجود نداشته و این امر سبب بروز مشکلات حتا بروز تلفات گردیده است.
بر علاوه، نبود هماهنگی که از آن در بالا تذکر داده شد، در برنامه و عمل نیز مشکلات به چشم می‌خورد. نبود یک راهبرد منظم٬ موجودیت انگیزی قومی و سمتی در میان بعضی از افراد و کمبود امکانات لوژستیکی، مشکلات دیگری است که بار‌ها از موجودیت آن در نهاد‌های امنیتی و دفاعی سخن گفته شده است.
در بعد دیگر٬ گروه‌های تروریستی که افزار و وسیله برای سازمان‌های استخباراتی منطقه اند، در کنار جنگ فرسایشی، جنگ روانی و تبلیعاتی را نیز در برابر مردم ما در پیش گرفته اند. دشمنان کشور در چنین یک جنگ، برای بر انداختن نظام٬ برنامۀ کوتاه نه٬ بلکه برنامۀ درازمدت دارند و باید در برابر چنین یک برنامه، راهبرد مناسب و کارا وجود داشته باشد.
پس بر مدیران نهاد‌های امنیتی و دفاعی ما لازمی است که برای استفادۀ موثر از نیروهای دفاعی و امنیتی، برنامه‌ریزی‌های دقیق داشته باشند. در این برنامه‌ریزی‌ها باید بر تقویت نهاد‌های کشفی و استخباراتی بیشتر توجه شود و یک سیستم منظم لوژستیکی به میان آید. از لحاظ اوپراسیون نیز اقدامات و برنامه‌ریزی شود، ظرفیت‌سازی و تقویت عقب جهات بیشتر مدنظر باشد. به جنگ تبلیغاتی دشمن بیشتر و بهتر پاسخ داده شود و برای عسکر و سربازی که در این نیروها حضور دارند، تعریف از منافع ملی بیشتر نهادینه گردد. مسایل قومی دشمن بی‌ارزش جلو داده شود و کارهای موثر و متنوع دیگر که مطابق به شرایط و زمان، اتخاذ گردد.
در چنین یک برنامه و عمل، ما خواهیم توانست از منابع انسانی و مالی در نیروهای دفاع و امنیتی خوب و موثر استفاده کرده و این تعهد دولت‌مردان ما که گفته اند صلح را در میدان جنگ جست‌وجو می‌کنم، به کرسی خواهد نشست و سرانجام، دشمنِ سرکش، شکست خود را قبول خواهد کرد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.