گزارشگر:چهار شنبه 18 دلو 1396 - ۱۷ دلو ۱۳۹۶
* دکتور عبدالقهار سروری/ دکتورای ارتباطات و تکنالوژی بشری از دانشگاه پهنگ مالیزیا، ماستر ارتباطات تخصصی و زبان انگلیسی از دانشگاه پهنگ مالیزیا و لیسانس ژورنالیسم از دانشگاه کابل
بخش چهارم و پایانی———————————————————
برای طرح، تهیه و تحققِ برنامههای مفید و معیاری جهت متحولسازی و رشد کیفیِ تحصیلات عالی در افغانستان، چهرهها و متخصصینِ متعدد که در بهترین دانشگاههای دنیا و با بلنـدترین سطح دستاوردهای علمی تا سویۀ دکتورا تحصیلات و تجاربِ حضور و فعالیت را دارند، موجود اند؛ اما بهخاطر مسایل قومی، سلیقهیی و وسعت و عمیق بودن جعل، تزویر و تقلب در سیستم تحصیلات عالی افغانستان، فرصت کار و برنامهسازی برایشان داده نمیشود. حتا کسی را میشناسم که بر مبنای تجارب تحصیلی پنجسالۀ دورههای ماستری و دکتورایِ خود در یکی از بهترین دانشگاههای دولتی مالیزیا، یک طرح کامل، معیاری و همهجانبه را پیرامون متحولسازی و رشد کیفی تحصیلات عالی افغانستان نوشت و ضمن آنکه به مقاماتِ تصمیمگیر در وزارت تحصیلات عالی و دولت افغانستان سپرد، در یکی از روزنامههای معتبر نیز آن را منتشر ساخت، اما بهخاطر نبود ظرفیت جهت درک محتوایی طرح و یا هم بهخاطر مسایل قومی و سلیقهیی، از آن استقبالِ بهمورد نشد.
در پهلوی این همه، در بسیاری از موارد فرصتدهیها و تشویقها در سیستم تحصیلات عالی افغانستان نیز بر مبنای جعل، مسایل سلیقهیی و قومی انجام میگیرد. بهگونۀ مثال، کسی را میشناسم که با بلندترین سطح دستاوردهای اکادمیک و با داشتن دوازده مقالۀ علمی منتشر شده در ژورنالهای معتبر و معیاری دنیا، که در افغانستان بیسابقه است، و با بهدست آوردن جایزۀ بهترین مقالۀ علمی کانفرانس ملی پژوهشهای فوق لیسانس (ماستری و دکتورا) یک کشور دارای یکی از موفقترین و بهترین سیستمهای تحصیلی دنیا (مالیزیا) دورههای ماستری و دوکتورایِ خود را بهپایان رسانید و دانشگاه مالیزیایی و نهادهای مربوطۀ تحصیلی مالیزیا بهگونۀ مستقیم و از طریق سفارت افغانستان این موضوع را به وزارت تحصیلات عالی افغانستان خبر دادند و بر مبنای دستاوردهای یاد شده، وزارت تحصیلات عالی افغانستان به ریاستجمهوری پیشنهاد کرد که از وی تقدیر شود، اما این پیشنهاد دوباره از ادارۀ امور ریاست جمهوری مسترد شد که به کدام دلیل باید تقدیر شود؟!… این کار یا ناشی از ناتوانی و نافهمی اموربهدستان سرچشمه میگیرد و یا هم از تعصب و در نظرگیری مسایل قومی و زبانی. در حالیکه عدهیی دیگر را بهخاطر انجام کارهای عادی روزمره و حتا بر مبنای ادعاهای دروغین، بهخاطر مسایل و رابطههای قومی و یا هم دخالت شبکههای زور و تزویر، تقدیر میکنند و تا سرحد وزارت امتیاز و فرصتکاری برایشان میدهند، بدون آنکه به ماهیت و ظرفیتکاریشان کسی توجه داشته باشد.
با آنکه در چارچوب تحصیلات عالی کشور به حد کافی ظرفیتها و متخصصین معیاری وجود دارند، اما بهخاطر موجودیت یک سیستم غیرمعیاری، آلوده به جعل و تزویر و غیر ایجادگر تحصیلی در حاشیه قرار دارند و چهرههایی غیر واجد شرایط و حتا کرکترهای جعلی، فریبکار و اهل تزویر فرصتها و جایگاههای مهمِ کاری را بر مبنای رابطهها و مسایل شرمآور تصاحب کرده و مانع متحول شدن و رشد کیفی تحصیلات عالی در کشور شدهاند و میشوند. بدون شک، اگر رهبری، مراجع تصمیمگیر، میکانیسمها و برنامههای کاری تحصیلات عالی افغانستان بهگونۀ جدی و همهجانبه بازنگری نشوند و چهرههای توانمند، متخصص و متعهد امور کار را بهعهده نگیرند، تحصیلات عالی افغانستان کماکان به حیث یک مرجع توزیع اسناد تحصیلی، غیر متحرک، بیتأثیر در راستای تولید مفاهیم مفید و دانش کاربردی و یک مرجع اسنادشویی و تأیید اسناد جعلی و بیاعتبار و تزریق آن به بدنۀ ساختار اکادمیک کشور و هزینه کردن امکانات در راهها و موارد غیرضروری و بیاثر باقی خواهد ماند.
البته، برای متحولسازی و رشد کیفی تحصیلات عالی در کشور، کسانیکه در رأس این عرصۀ مهم و سرنوشتساز و یا هم در رأس دانشگاهها و نهادهای تحصیلات عالی قرار دارند، باید دارای تحصیلات عالی معیاری و معتبر باشند و بهگونۀ حضوری، فعال و برجسته در دورههای تحصیلات عالی تخصصی (ماستری و دکتورا)، نورمها، معیارها و مفاهیم متعلق به متحولسازی، انکشاف و پیشرفت تحصیلات عالی را تجربه نموده و درک کرده باشند و بدانند که چگونه و با استفاده از چه شیوهها و با روی دستگیری و تحقق کدام ابزارها و الزامات برنامههای لازم و مفید برای متحولسازی و رشد کیفی تحصیلات عالی تهیه، انتخاب و تطبیق میشوند. خلاف بسیاری از عرصههای دیگر، بسیاری از نورمها و مفاهیم متعلق به تحصیلات عالی مدرن و معیاری و دانش کاربردی درکشدنی اند، که تا زمانیکه خود شخص بهگونۀ حضوری و فعال و در بسترهای معیاری و مدرن تحصیلی تجربه نکند، با گفتن و خواندن متون و مباحث کسب نمیشوند. اما بسیاری از موارد در جایگاههای تصمیمگیر در تحصیلات عالی کشور و یا هم در رأس دانشگاههای مرکزی (که بستر اصلی تحول و پویایی تحصیلات عالی را میتوانند شکل دهند)، کسانی قرار دارند که یا سطح تحصیلیشان لیسانس است و یا هم اسناد تحصیلی را به گونۀ غیر معیاری و از نهادهای تحصیلی بیاعتبار و غیرمعیاری کشورهای همسایه بهدست آوردهاند؛ بنابراین، درک و عملیسازی مفاهیم و برنامههای مهم تحصیلات عالی برای همچو افراد ناممکن است و آنها همواره با تجملگراییهای ظاهری و سر دادن شعارهای غیرآگاهانه، اکثر فرصتها و امکانات را حیف میسازند و یا هم زمینههای سوءاستفاده از فرصتها و امکانات را فراهم میکنند.
از سویی هم، یکی از مشکلات و فکتورهای عمدهیی که مانع متحول شدن و رشد کیفی تحصیلات عالی در افغانستان شده است، جعل اسناد تحصیلی و یا هم تأیید اسناد تحصیلی غیرمعیاری و بیاعتبار متعلق به نهادهای جعلی و بیاعتبار تا مقطعهای ماستری و دکتورا از سوی ریاست انسجام امور اکادمیک وزارت تحصیلات عالی و تزریق اسناد و کرکترهای جعلی و بیاعتبار به بدنه و بستر تحصیلات عالی کشور میباشد که کیفیت کار و ظرفیت و توانمندی کاری تحصیلات عالی را در بعضی موارد بهشدت پایین آورده است. با آنکه کشورهای خارجی از طریق آدرسهای متعلق به وزارتهای تحصیلات عالی و یا هم کمیسیون عالی تحصیلات عالی خود، لیست نهادهای تحصیلی جعلی و بیاعتبار خود را منتشر نمودهاند و همواره قابل دسترس اند، اما ریاست انسجام امور اکادمیک تحصیلات عالی سندهای متعدد متعلق به نهادهای جعلی و بیاعتبار کشورهای خارجی را بهحیث اسناد با اعتبار تأیید کردهاند. همچنان اسناد غیرحضوری متعلق به نهادهای غیرمعیاری را به حیث اسناد حضوری پذیرفته اند و تأیید کرده اند که این کار یک مشکل جدی در پیکر تحصیلات عالی کشور و برای تمام عرصههای کاری در کشور محسوب میشود. این کار فقط از یکی از این دو دلیل سرچشمه میگیرد اینکه: کسانیکه صلاحیت تصمیمگیری و تأیید اسناد تحصیلات عالی را بهعهده دارند، یا فاقد ظرفیت و توان لازم برای درک واقعیتها و معیارهای مدرن تحصیلی و تفکیک اسناد و نهادهای اصلی از اسناد و نهادهای جعلی اند و یا هم همه چیز را میدانند اما شریک فساد، تزویر و جعل میباشند و به وطن و عرصۀ تحصیلات عالی ظلم و خیانت میکنند.
در نهایت، برای بیرون شدن تحصیلات عالی افغانستان از وضعیت کنونی و مبدل شدن به یک بستر پویا، ایجادگر، شفاف و دارای نقش جدی در راستای متحولسازی کیفی زندهگی مردم و شرایط همهگانی در کشور، نکات و موارد ذیل پیشنهاد میشوند:
– متحولسازی، رشد کیفی و معیاریسازی تحصیلات عالی و تمرکز روی تربیه و تولید نیروی با ظرفیت و مجهز به مهارتهای مورد نیاز روز و تولید دانش کاربردی به مثابۀ زیربنای اصلی بهبود شرایط عمومی در کشور و متحول شدنِ زندهگی مردم پذیرفته شده و در قبال تعمیم و تحقق این دیدگاه و رویکرد به مثابۀ یک استراتیژی و نیاز ملی، بهگونۀ برنامهریزی شده، منسجم و پیگیر باید تلاش صورت گیرد.
– یک کمیتۀ ملی بازنگری و رشد کیفی تحصیلات عالی تحت ریاست رییسجمهور و با اشتراک متخصصین و چهرههای دارای تجارب و دستاوردهای عملی در عرصۀ تحصیلات عالی و فعالیتهای معیاری اکادمیک که همه دارای تحصیلات عالی و تخصصی دکتورا به گونۀ معیاری و از سیستمهای معیاری تحصیلی دنیا باشند، ایجاد و فعال شود.
– اسناد تحصیلی، سوابق کاری و دستادورهای کاری اموربهدستان تحصیلات عالی و رؤسای دانشگاههای کشور مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته و هیأت رهبری و تیم تصمیمگیر تحصیلات عالی کشور، از رهبری وزارت تا سطح ریاستها و معاونیتهای دانشگاهها، مورد بازنگری جدی قرار گرفته و چهرههای متخصص، با ظرفیت و دارای تحصیلات عالی معیاری و دستاوردهای برجستۀ اکادمیک و صاحب برنامه توظیف شوند و تا سطح دیپارتمنتها و استخدام استادان این موضوع در نظر گرفته شود و افراد واجد شرایط استخدام شوند.
– میکانیسم کاری و برنامههای کاربردی تحصیلات عالی کشور، از سطح وزارت تا دانشگاهها، بر مبنای نورمهای معیاری، مفید و برابر با نیازمندیهای زمان و مملکت بهگونۀ جدی مورد بازنگری قرار گرفته و متحول شوند.
– یک میکانیسم فعال، با ظرفیت و شفاف بهخاطر از بین بردن جعل و تزویر و بازنگری اسناد تحصیلی و کارهای اکادمیکِ مشکوک روی دست گرفته شده و بهخاطر تفکیک اسناد جعلی و بیاعتبار از اسناد اصلی و معیاری، تمام اسناد تأیید شده در یکونیم دهۀ گذشته، بهخصوص اسناد مقطعهای دکتورا و ماستری، مورد بازنگری و بررسی مجدد قرار گیرند و جعلکاران (دارندهگان و تأییدگنندهگان اسناد بیاعتبار) مورد پیگرد قرار گیرند.
– امتیازات استادان بر مبنای سطح تحصیل (معیاری و واقعی) تنظیم شود و استادان دارای تحصیلات عالی دکتورا به گونۀ معیاری نسبت به استادانی که بر مبنای شیوهها و نورمهای غیرمعیاری ترفیع نمودهاند و بدون محاسبۀ کیفی و محتوایی دستاوردها و کارهای اکادمیکشان ترفیع نمودهاند؛ امتیازات، صلاحیتِ تصمیمگیری و رهنمایی استادان را بیشتر داشته باشند و رهبری سیستم تحصیلی به متخصصین دارای سویۀ تحصیلی دکتورا (معیاری و معتبر) واگذار شود؛ چون درک باریکیها برای تحقق نورمهای معیاری تحصیلات عالی، بدون فراگیری تحصیلات عالی دورۀ دکتورا به گونۀ حضوری، فعال و معیاری ممکن نیست.
– باید محیطهای تحصیلی و محوطههای دانشگاهها از محیطهای منفعل، متمرکز بر صنف و استادمحور، به محیطهای پویا، باز و شاگردمحور مبدل شوند.
– برنامهها و مواد درسی نهادهای تحصیلات عالی باید از برنامههای متکی بر متن و لکچر و متکی بر سواد سنتی و معلومات عمومی، روی دانش کاربردی و برنامههای محتوامحور و متکی بر تجربه و مهارتهای مشخص مسلکی تمرکز یابند.
– لابراتوارها، مراکز تحقیق و ژورنالهای علمی به گونۀ معیاری و برابر با الزامات جهانی ایجاد گردیده و تحقیق، تولید دانش و منتشر نمودن مقالههای علمی و معیاری در ژورنالهای معیاری داخلی و بینالمللی از جمله مکلفیتهای اصلی استادان و اعضای کادر علمی دانشگاهها پنداشته شوند.
– باید عرصۀ تحصیلات عالی و نهادهای تحصیلی در کشور، بهخاطر مبدل شدن به مراکز با ظرفیت و جهتدهنده برای متحرکسازی جامعه و کشور، از مسایل سلیقهیی و غیراکادمیک دور نگهداشته شده و تمام مقرریها، ترفیعات و فعالیتهای علمی و اکادمیک در کشور بر مبنای نورمها و معیارهای اکادمیک مدرن و مفید انجام شوند. در نظرگیری و تحقق فکتورها و مسایل یاد شده، باعث تحول و رشد کیفی تحصیلات عالی در کشور و تبدیل تحصیلات عالی به یک ماشین و نیروی مورد نیاز برای دستیابی به پیشرفت و ثبات پایدار و بهبود کیفی وضع زندهگی مردم خواهد شد.
Comments are closed.