گزارشگر:یک شنبه 22 دلو 1396 - ۲۱ دلو ۱۳۹۶
اخیراً محمد اشرفغنی، رییس حکومت وحدت ملی، از تظاهراتی که در پاکستان راهاندازی شده است، حمایت کرده و آن را گامی در مسیر اهدافِ بلندپروازانۀ خان عبدالغفار خان، سیاستمدار پشتون پاکستانی ـ که از احترام خاصی در میان برخی از مردم افغانستان نیز برخوردار است ـ خوانده است.
حمایت ارگ با اعلامیهیی از این تظاهرات، با واکنش تندِ مقامات و سیاسیونِ پاکستانی مواجه شده است. آنان از آقای غنی خواستهاند که در امور سیاسیِ کشورشان مداخله نکند. از سوی دیگر، این موضعگیریِ آقای غنی در افغانستان نیز از از رویکردهایِ مختلفی قابل نقد و ارزیابی است، از جمله اینکه: آقای غنی درحالی از تظاهرات پشتون/افغانهای پاکستانی حمایت میکند که خود در افغانستان مخالفِ هر نوع تظاهرات بوده و مدنیترین تظاهراتهای مردم افغانستان را سرکوب کرده و نیروهای محافظت از او نیز بهترین فرزندانِ این کشور را در جریان اعتراضاتِ مسالمتآمیز کشته و زخمی کردهاند. در دورۀ حکومتداریِ آقای غنی، تظاهرات جنبش روشنایی که ظاهراً متعلق به یک قوم در افغانستان بود، با حملههای انتحاری پاسخ داده شد اما هیچ مسؤولی در پیوند با عدم تأمین امنیتِ آن تظاهرات توبیخ نشد. آقای غنی در حالی از تظاهراتِ مردم پاکستان حمایت میکند که در جریان تظاهرات در کابل، به دستورِ او همۀ جادهها و کوچههای مهمِ شهر با موانع سمنتی، کانتینری و موترهای تیلری مسدود میشوند و مشکلاتِ شدیدی برای مردم بهمیان میآید. آقای غنی در حالی از تظاهرات در پاکستان حمایت میکند که خود سختترین و بستهترین قوانین را برای تظاهرات به تسوید رساندهـ اگرچه در مجلس نمایندهگان این قوانین به تصویب نرسیدهاند. با این وصف، آقای غنی درحالیکه در عمل، تمایلاتِ صریحش به استبداد و اختناق را ثابت کرده، از تظاهرات در یک کشورِ دیگر حمایت میکند.
اگر از این تناقض در رفتارِ آقای غنی بگذریم، حمایتِ وی از تظاهراتِ مردم پاکستان، اقدامی مداخلهجویانه در امورِ یک کشور و دولتِ مستقل شمرده میشود. چنانکه اگر دولت پاکستان از تظاهراتِ اعتراضآمیزِ مردم افغانستان اعلام حمایت میکرد، آن تظاهرات به پاکستان و آی.اس.آی نسبت داده میشد و در سادهترین برخورد، دولت پاکستان توسط حکومتِ افغانستان متهم به یک اقدامِ تجاوزکارانه و براندازانه میگشت.
همچنین حمایتِ آقای غنی از تظاهرات مردم پاکستان در برابر دولت آن کشور، بهنحوی شبیه موضعگیریِ آقای ترامپ در مورد تظاهراتهای اخیر در ایران است ولی با این تفاوت که ترامپ صاحبِ کشور و حکومتی مقتدر و صاحبصلاحیت در تمام جهان، و آقای غنی، رییسِ حکومتی مواجه با بحرانِ مشروعیت و درگیر در اختلافات داخلیِ بیپایان است. با این حساب، اقدام آقای غنی یک کاپیِ مضحک از موضعگیریِ ترامپ است که ابداً با قد و قوارۀ حکومتِ کنونی سازگاری ندارد. از جانب دیگر، حمایت آقای غنی از تظاهرات مردمی در پاکستان، مداخلاتِ پاکستان در امور افغانستان را توجیه میکند و بیش از پیش، این کشور را به دستاندازی در افغانستان سوق میدهد.
در دنیای سیاست و عرصۀ روابط بینالملل، اولاً بهدلیلِ وجود مفهومی به نام «حاکمیت ملی»، هیچ حکومت و دولتِ ولو مقتدر و پُرنفودی بهطور واضح و عریان در امور داخلیِ کشوری دیگر دخالت نمیکند و ثانیاً اگر کشوری بههدفِ دستیابی به پارهیی از منافع ملیِ حیاتی دست به مداخلۀ آشکار بزند، پیشاپیش معاذیر و توجیهاتِ مُحکم و محکمهپسندی به جهان ارایه میکند. معلوم نیست آقای غنی به پشتوانۀ کدام اقتدار و نفوذ، و به هدفِ دستیابی به کدام منافع ملیِ حیاتی، به این اقدامِ ناشیانه نسبت به پاکستان دست یازیده است!؟!
Comments are closed.