- ۰۹ جدی ۱۳۹۱
بسته شدن مرز تورخم توسط حکومت پاکستان در روز جمعه، یک بار دیگر مناسبات میان دو کشور همسایه را با پرسشهای جدی روبهرو کرد.
روز جمعه، هزاران تن از شهروندان افغانستان در دو طرف مرز گیر ماندند و صدها کامیون کالاهای اولیه مورد نیاز مردم افغانستان در فصل سرما، در آن سوی مرز بهوسیله مرزبانان پاکستانی متوقف شد. همچنین تعدادی کودکِ بیمار که برای تداوی رهسپار پاکستان بودند نیز بر اثر بسته شدن مرز در همین میسر جان باختند.
افغانستان به دلایل مختلف از نظر اقتصادی یک کشور بیثبات به شمار میرود که عمدتاً با وارد کردن کالاها میتواند نیازهای خود را تأمین کند. سه دهه جنگ و ویرانی، ساختارهای اقتصادی کشور را که عمدتاً بر زراعت و مالداری استوار بود، چنان صدمه زد که به این زودیها نمیتوان بر مشکلات حاصل از آن فایق آمد. هرچند از گذشتههای دور سیاستهای اقتصادیِ دولتهای بر سرِ قدرت در کشور چنان تنظیم نشده بود که افغانستان را از وضعیت «درماندهگی اقتصادی» نجات دهد؛ ولی سالها جنگ و حاکمیتهای توتالیتر و خودکامه، وضعیت را از بد بدتر کرد و از افغانستان کشوری کاملاً مصرفی ساخت.
بنابراین، شاهرگهای اقتصادی افغانستان در حال حاضر همان مرزها و امکانات کشورهای همسایه است. وقتی یکی از این کشورها بخواهد مرزهای تجارتی و اقتصادیِ خود را به روی ما ببندد، به معنای این است که میخواهد مردم افغانستان را قربانی کند. در میان کشورهای همسایه، پاکستان در این مناسبات از جایگاه ویژه و برتر برخوردار است. این کشور میتواند میسر ترانزیتیِ مناسبی برای بازرگانان کشور باشد. اما بسته کردن و یا حتا تهدید به بسته کردن این میسر را مردم افغانستان چهگونه باید تعبیر کنند؟
دولتمردان پاکستانی گفتهاند دلیل مسدود شدن مسیر تورخم در واکنش به «بدرفتاری» با شهروندان پاکستان صورت گرفته است؛ ولی مقامهای افغانستانی هیچگونه اطلاع دقیقی در این خصوص در اختیار ندارند. حالا فرض کنید که با شهروندی از کشور پاکستان در منطقهیی از افغانستان توسط عدهیی سرباز بدرفتاری شده، اما آیا این میتواند مجوزی برای بدرفتاری و بیاحترامی به هزاران و بلکه میلیونها شهروند افغانستان محسوب شود؟ مگر همین حالا روزانه نسبت به صدها شهروند کشور از سوی پولیس پاکستان بیاحترامی و توهین صورت نمیگیرد؟
واقعیتها را نباید نادیده گرفت. اگر از یکسو در آن سالهای سخت جهاد علیه تجاوز شوروی، مردم پاکستان از برادران افغانستانیِ خود با جبین گشاده پذیرایی کردند، ولی سیاستمداران پاکستان به نام دوستی، تلاش میکردند که افغانستان را به صوبه دیگری برای خود تبدیل کنند. مگر ظهور و ادامه رژیم طالبان تداعیکننده این نوع تفکر سیاستمداران پاکستانی در رابطه با افغانستان نبود؟
حالا هم که تازه شورای صلح از حسن نیت مقامهای پاکستانی در تأمین صلح سخن میگوید، این کشور مرزهای خود را به روی رفتوآمد شهروندان افغانستان میبندد و به کاروانهای غذایی، اجازه ورود به کشور را نمیدهد. آیا حسن تفاهم بهوجود آمده همین است؟
دولت پاکستان در طول تاریخ و بهویژه در سالهای اخیر، به باجگیری و تحت فشار قرار دادن افغانستان از هر راه ممکن دست یازیده است. پاکستانیها به گونه سیستماتیک و آگاهانه اینگونه ابزارها ـ مانند بستن مرز ـ را برای دست یافتن به خواستهای خویش اعمال میکنند. آنها هر از گاهی که وضعیتِ خود را در مناسبات منطقه وخیم حس کردهاند، از فشارهای مختلف علیه افغانستان سود جستهاند. در سیاست پاکستان هدف وسیله را توجیه میکند و هیچگونه اخلاق سیاسی و یا مناسبات برادرانه و دوستانه برای آنها معنا ندارد و پاکستانیها به این طرز سیاست با افغانستان عادت کردهاند.
به هر رو، پاکستان سیاست عاری از اخلاقِ خود را باری دیگر با بستن تورخم و جان سپردن چند کودک به نمایش گذاشت؛ اما مسوولیت حکومت و دولتمردان کشور است که پاسخ و واکنشی درخور نسبت به این عمل از خود بروز دهند. تا اکنون واکنش حکومت و بهویژه وزارت خارجه ـ چنان گذشته ـ نسبت به این مسأله در حدی نبوده که انتظار میرود. در صورتی که این بیتفاوتی و بیمبالاتی به همینگونه ادامه یابد، تراژدیهای بیشتر و بسیار دردناکتر از این نیز توسط پاکستان بر ما تحمیل میشود. اما اگر افغانستان یک سیاست منسجم و قاطعِ خارجی و منطقهیی را دنبال کند، مردمِ ما از اینپس شاهد چنین مصیبتها نخواهند بود.
Comments are closed.