احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:استاد عزیز احمد حنیف/ شنبه 12 حوت 1396 - ۱۱ حوت ۱۳۹۶
بخش پنجم/
جماعت تبلیغ با اجتهاد در آیۀ «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ»: شما بهترین امّتی هستید که به سود انسانها آفریده شدهاید (مادام که) امر به معروف و نهی از منکر مینمایید و به خدا ایمان دارید (آل عمران:۱۱۰)، بدین باور اند که هر مسلمان مکلف است بهخاطر پخش و نشر دین اسلام، به سیر و سفر بپردازد و مردم را به سوی دین پیامبر خاتَم صلی الله علیه وسلم فرا بخواند.
در آیۀ فوق، کلمۀ «اخراج» به معنای آفریده شده و برگزیده شده به کار رفته، اما مادۀ «خرج» با تمام مشتقاتِ آن در زبان عربی، اساساً به معنای بیرون شدن است؛ تفسیر جماعت، از آیۀ مبارکه این است که مسلمانان برای دعوت سایر امتها برگزیده شدهاند تا بسترهای راحت و آسایش را ترک گویند و در راه خدا بیرون شوند و مردم را به دین اسلام فرا خوانند.
روش جماعت طوری است که چند فرد، خود را برای دعـوت به یکی از قـریهها نامزد مینمـایند. بعد هرکدام از این افراد برای خود فرش خواب و به اندازۀ کفایت، خوراک معمولی و به دور از تکلف، برمیدارد. وقتی به قریۀ مطلوب رسیدند، مسایل مربوط به بود و باشِ چند روز را میان هم تنظیم مینمایند؛ چنانکه بعضشان مؤظف به تمییز کردن مکان اقامت میشوند و افراد باقیمانده در کوچه و بازار و دکانهای قریه گردش میکنند و مردم را به سوی دین، و تقوا و ایمان دعوت مینمایند. هنگامی که وقت بیان (تبلیغ) فرا رسید، همۀشان بهخاطر شنیدن آن جمع میشوند، بعد از پایان وعظ جمعی، حاضران را به چند بخش تقسیم میکنند و حلقه حلقه میسازند و هر دعوتگر برای بخشی از آنان وضو، سورۀ فاتحه، نماز، تلاوت قرآن کریم و غیره را تعلیم میدهد و این کار را چند روز تکرار میکنند.
قبل از آنکه مدت اقامتشان در همانجا به پایان برسد، مردم را به خروج فی سبیلالله برای آموزش بیشتر احکام دین و خروج در راه خدا فرا میخوانند. کسانیکه اظهار آمادهگی میکنند، نامهایشان را در دفتر مخصوص خویش یادداشت مینمایند تا از طریق مرکز برای یکروز، دو روز یا سه روز نظر به فرصت و ظرفیت اشخاص، آنها را در دستههای دعوتی تنظیم گردند.
این افراد به خاطر اینکه از قید هوا و هوسِ خود را رهانیده باشند، هیچگاه دوست ندارند در قریهها میهمانِ مردم شوند و اگر گاهی شخصی آنها را میهمان کند و با غذاهای متنوع برخورند، دوست دارند بخشی از آن را در بیرون به مستمندان توزیع نمایند.
مدت خروج برای تبلیغ، یک روز، سه روز، دهروز، چهل روز، چهارماه و یکسال است؛ هرکس میتواند نظر به ظرفیت اجتماعی خویش از یک روز تا یکسال، خروج در راه دعوت را اراده کند.
مرکز جماعت، مسجد است اما در برخی کشورهای اروپایی که زمینۀ اقامه در مسجد مشکل باشد، در هوتلها و مراکز دیگر که از سوی اعضای این جماعت از قبل آماده گردیده است، اقامه مینمایند و به فعالیتهای خویش میپردازند.
کتابهای «فضایل اعمال» تألیف مولانا محمد زکریا کاندهلوی، «حیات المسلمین» نوشتۀ حکیمالامت اشرفعلی تهانوی و «تعلیم الاسلام» تألیفِ مولانا کفایتالله دهلوی، از جمله نشرات رسمی جماعت تبلیغ به شمار میروند که در برنامههای تبلیغی از آنها استفاده میشود.
تشکیلات مخصوص سازمانی در جماعت تبلیغ وجود ندارد؛ بلکه مطابق واحدهای اداری هر کشور، امیر عمومی به سطح کشور و امرای ایالتی و پایینتر از آن تا امیر دستههای تبلیغیِ سیار که به جایی اعزام میگردند، میباشد. امیر از طریق رایزنی با افرادی که وی را همراهی مینمایند، در مسایل مربوط به تبلیغ تصمیم میگیرد و از نتایج کارِ خویش به مرکز گزارش میدهد.
برگزاری اجتماعاتِ سالانه، یکی از روشهای مهمِ دعوتی جماعت تبلیغ است که با مدیریت ویژهیی به مدتِ سه روز به سطح کشورها برگزار میگردد. در این اجتماع، بزرگان جماعت اشتراک میورزند و به مدتِ سه روز در چوکات برنامههای تربیتی گونهگون به وعظ و ارشاد افراد پرداخته میشود.
در اجتماعاتِ سالانهیی که در کشورهای پاکستان، هند و بنگلهدیش در سالهای اخیر برگزار میگردد، بالاتر از دو میلیون افراد از گوشه و کنار مختلف جهان، مانند: اروپا، امریکا، افریقا، ایران، افغانستان و برخی کشورهای آسیایی دیگر اشتراک میورزند.
اجتماعات سالانۀ جماعت تبلیغ در کشورهای هند، پاکستان و بنگلهدیش بعد از همایش اسلامی بینالمللی حج، بزرگترین همایش دینی در سطح جهان به شمار میرود.
در حاشیۀ اجتماعات سالانه در برخی کشورها، به ازدواجهای دستهجمعی پرداخته میشود که با هزینۀ اندک و با حضور شخصیتهای بزرگِ جماعت انجام میشود.
ویژهگیهای جماعت تبلیغ
سیمای ظاهری افرادِ وابسته به جماعت تبلیغ نظر به تأکید بزرگان این جنبش دینی، نسبت به حرکتهای اسلامیِ دیگر کاملاً متفاوت است؛ آنها باور دارند که لباس سفید، ساده و معمولی، ریش بلند، سبیلهای تراشیده، پوشانیدنِ سر با کلاه یا عمامه، بلند بودنِ پاچهها از بُجُلک (قوزک) از سنتهای وصفی پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم و صحابۀ کرام است و پیروی از آن، سنتِ پسندیدهیی است که در خیلی از کشورهای اسلامی متروک گردیده است اما اندیشههای فقهی معاصر بهخصوص حوزههای علمی حجاز و مصر دیدگاههای متفاوت در این زمینه دارند.
الف: عقیده و مذهب
از آنجاییکه جماعت تبلیغ از دهلی ظهور کرده است و بزرگان این جماعت مانند مولانا محمد الیاس، مولانا محمدیوسف کاندهلوی، مولانا محمد زکریا، مولانا انعامالحسن و غیره همه از علمای فارغالتحصیل دارالعلوم دیوبند اند، عقیده و مذهبِ این جماعت اساساً دیوبندی است اما نسبت به پیوستن پیروان مذاهبِ چهارگانه و سَلفیهایی که این روش دعوتی را تأیید مینمایند، مشکل و محدودیتی در صفِ جماعت دیده نمیشود؛ چنانکه در کشورهای افریقایی، یمن، مصر و غیره در صفوف جماعت تبلیغ، همه پیروان سایر مذاهب اند.
ب: گرایش به تصوف
همانطور که علمای دیوبند در مجموع، پیوند تصوفییی با مولانا امداد الله مکی دارند و این رشته به شاه ولیالله دهلوی و رویهمرفته به شیخ احمد سرهندی میرسد، جماعت تبلیغ، بیعت با مرشد را به هدف تربیت خودی، یک امر مستحسن و مشروع پنداشته و جوانان را به این امر تشویق مینماید.
با در نظرداشت تاریخ دیرینه و نقش تأثیرگذارِ تصوف در فراز و فرود فکر اسلامی در شبهقاره، جماعت تبلیغ به هریک از مناهجِ چهارگانۀ تصوف: قادریه، نقشبندیه، سهروردیه و چشتیه باور دارد، اما روش نقشبندیه (منسوب به خواجه بهاءالدین محمد نقشبند بخارایی (۷۱۸-۷۹۱هـ ق) است، به لحاظ اینکه در قرن دهم توسط مغولان به دهلی رسیده و همچنان سلسلۀ چشتیه که پیشتر از آن در دورۀ غوریان از خراسان وارد هند گردیده بود، پیروان بیشتر دارد.
ج: دوری از اختلافات فقهی
دیدگاههای فقهی متفاوت روی برخی مسایل اجتهادی مانند: بلند نمودنِ دستان در حالات قبل از رکوع و بعد از رکوع و بعد از بلند شدن از قعده به رکعت سوم، آمین گفتن به آواز بلند بعد از ختم سورۀ فاتحه در نمازهای جماعت و همانطور بحثهای کلامی مبنی بر تأویل و عدم تأویل صفات خداوند متعال و غیره که از قرنها بدینسو میان بزرگان اهل سنت جریان داشته و هیچگاه نتیجهیی را به دنبال نداشته است، جماعت تبلیغ بهخاطر جلوگیری از ایجاد شکاف میان افراد و دوری از تفرقه و تعصبات مذهبی میان مسلمانان، به بحث و تبادل نظر روی مسایل فوق علاقهمندی نداشته و آن را مانعی در راستای پیشرفت دعوت میپندارد.
Comments are closed.