گزارشگر:استاد عزیز احمد حنیف/ یک شنبه 13 حوت 1396 - ۱۲ حوت ۱۳۹۶
بخش ششم/
د: پرهیز از تجملگرایی و اسرافورزی
یکی از ویژهگیهای افراد وابسته به جماعت تبلیغ این است که تجملگرایی در خانه، موتر، لباس و غیره را دوست ندارند و در میهمانیها و مناسبتهای شرعی تلاش میکنند که از تهیۀ غذاهای متنوع که گاهی اسراف و ریا را با خود دارد، دوری جویند.
در جماعت تبلیغ بسا اوقات به برخی افراد برمیخوریم که بستر خواب و مواد غذایی و اسباب پختوپز را برای تبلیغ در راه خدا به پشت خویش حمل میکنند، درحالیکه ثروت و سرمایۀشان به میلیونها دالر میرسد و تمام انواع تسهیلات زندهگی مانند: موتر، خانه و توانمندی سیر و سیاحت به سرزمینهای بیرون را دارند و همواره از سوی مردم، مورد ملامت و سرزنش قرار میگیرند و بر روش زندهگیشان خُرده گرفته میشود.
واقعیت این است که انگیزۀ ایمانیِ نیرومندی در نهاد پیروان جماعت تبلیغ زنده میشود و محبت مال و زن و فرزند را بیرون مینماید و آنها را به درویشانه زیستن در دنیا تشویق و ترغیب میکند و دوستی با افراد فقیر و بیبضاعت را نسبت به روابط با مردمان اهل دولت و ثروت، ترجیح میدهند.
هـ: محبت به افراد گنهکار و مشرک
افرادی که در صفوف جماعت تبلیغ تربیت شدهاند، بدین باور اند که افراد گنهکار که در دامِ هوا و هوس گیر مانده اند و صفحۀ قلبشان با گناهان متنوع زنگار بسته است، خیلی نسبت به دیگران مستحق نوازش و محبت اند؛ آنها همچون کودکانی اند که نتوانسته اند خیر را از شر تفکیک نمایند.
دعوتگر در مقابل چنین افراد، بهجای پدر در قبال فرزند یا طبیب در مقابل بیمار است که با کمال شفقت و عطوفت بر وی دست باید کشید؛ با قلبی سرشار از محبت و صمیمیت با وی برخورد باید کرد و با روش حکیمانهیی که قرآن بر آن تأکید نموده است، تلاش نهایی باید کرد تا چنین افراد، راه خیر و سعادتِ ایمانی را دریابند.
امام بخاری از علی بن ابیطالب رض روایت نموده است که پیامبر اکرم صلیالله علیه وسلم در خطاب به ایشان فرمود: «به خدا قسم، اگر شخصی به واسطۀ تو هدایت شود، برایت بهتر از شتران سرخمو است.» (۱،ج۵/ص۱۸ش۳۷۰۱)
بدین لحاظ، جماعت تبلیغ در مقابل کفار احساس مکلفیت نموده و با همین روش انسانی سرشار از محبت، عطوفت، مهرورزی و اخلاص و احساس درونیِ برخاسته از کمال باورمندی به خدا و محبت به پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم وقتی غیرمسلمین دعوت شوند، خداوند متعال دروازههای قلب آنها را به پذیرش اسلام باز میفرماید.
و: آزادی برای حضور علاقهمندان در مجالس تبلیغ
نشستهای دعوتی جماعت تبلیغ و اجتماعات سالانۀ این حرکت، به روی تمام علاقهمندان اعم از مسلمان و غیرمسلمان باز است و خیلی دوست دارند که هر طایفهیی در نشستهای آنان اشتراک ورزد و بدین باور اند هر شخصی که در حلقات دعوتی آنها مشارکت کند، از آن به نوعی فیض خواهد برد.
شخصی که در نشستهای جماعت تبلیغ اشتراک میکند، افراد جماعت تلاش مینمایند که با وی بیشتر تعارف و محبت کنند و او را به خروج در راه خدا با خود همراه سازند و با برنامههای دعوتی و تربیتییی که دارند، وی را به کاروان دعوتی بزرگ جماعت، جذب نمایند.
مشکلات جماعت تبلیغ
جماعت تبلیغ مانند سایر جنبشهای اسلامی معاصر، خالی از مشکلات نیست، اما اینکه برخی پژوهشگران مانند استاد حمود بن عبدالله التویجری با نوشتن کتاب «القول البلیغ فی التحذیر من جماعه التبلیغ» در این باب، قضاوت نموده و تمام این حرکت را یکسَر بدعت و نامشروع و بیگانه از دین خوانده است، به دور از عدالت میباشد درحالیکه صدها هزار نفر توسط آن به دین مقدس اسلام مشرف گردیده و میلیونها انسانِ دیگر از اعمال زشت و گناهان مُهلک، بهسوی دین برگشته و توبه نموده است. وی در رابطه با کتاب «فضائل اعمال» که به عنوان «تبلیغی نصاب» یا مهمترین منبع جماعت به حساب میرود، مینویسد: «تبلیغیها این کتاب را جزو کتابهای عمده و مرجع (خود) برای مسلمانان کشور هند و دیگر مسلمانان غیرعرب میدانند (و متأسفانه) شرکیات و بدعتها و خرافات و احادیث دروغین و ضعیفِ زیادی در آن وجود دارد و در حقیقت این کتاب، شر و گمراهی و فتنه است». (۲ص۱۱)
اما پارهیی از مسایل که به جماعت تبلیغ نسبت داده میشود را بهگونۀ مختصر روی نقاط ذیل، به بحث و بررسی میگیریم:
الف: دوری گزیدن از سیاست و جهاد
یکی از انتقادهایی که متوجه جماعت تبلیغ است، دوری گزیدن از سیاست و جهاد است درحالیکه فعالیتهای سیاسی و یا جِد و جُهد برای حاکمیت سیاسی اسلام و تنفیذ قانون عدل الهی در زمین به اتفاق تمام مذاهب فقهی، یک وجیبۀ مهمِ دینی مانند نماز و روزه و امر به معروف و نهی از منکر به شمار میرود و کسیکه در این راستا با جماعتی بیعت یا تعهد نداشته باشد، اگر مرگ بر وی فرا رسد، به مرگِ جاهلی مرده است.
جماعت تبلیغ بدین باور است که هدف دعوت ایشان، اصلاح جامعه است؛ وقتی جامعه اصلاح شود، حکومت از میان تودههای مردم زاده میشود و از این طریق، بندهگان خداوند بدون جنگ و خونریزی میتوانند حاکمیت عدل الهی را در زمینِ خدا حاکم بسازند.
به نظر جماعت تبلیغ، پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در حیات مکی و مدنی از همین روش برای رسانیدن دین به مردم استفاده کرد و از همین طریق به سوی ساختارهای اجتماعی حرکت نمود.
البته جماعت تبلیغ، هرگز از اصل جهاد و سیاست به عنوان یکی از ارکان اجتماعی دین مقدس اسلام منکر نیست، اما به باور و اجتهاد بزرگان این حرکت، در شرایط کنونی، خیر و مصلحتِ مسلمانان ایجاب نمیکند که به جهاد مسلحانه یا به فعالیتهای سیاسی با روشهای جدید و مروج در جوامع اسلامی، به تغییر نظامهای سیاسی حاکم پرداخته شود؛ از همینجاست که افراد وابسته به جماعت هیچ نوع علاقهمندی به جهاد و سیاست مطابق به روشهای معاصر و برداشتهای برخی حرکتهای اسلامی ندارند.
جهاد به باور جماعت تبلیغ، تنها به معنای جنگ مسلحانه علیه غیرمسلمانان نیست؛ بلکه با درنظرداشت ریشههای لغوی آن، به مفهوم گستردۀ جِدّ و جُهد برای اصلاح جامعه و تبلیغ دین خدا به انسانهاست که ما میتوانیم در صورت ایجاب مصلحت، از طریق دعوت زبانی نیز آن را انجام دهیم؛ در صورتی که دروازههای دعوت در کشورهای غیر اسلامی به روی مسلمانان باز باشد، بهتر است به جای گزینۀ جنگ و خون ریزی برای رسیدن به هدف حاکمیت عدل الهی در زمین، گزینۀ نرم روی دست گرفته شود که همان دعوت مردم به سوی خیر و صلاح و سعادت ابدی است. هدف از جهاد مسلحانه، برچیدن مفاسد از روی زمین و حاکمیت نظام الهی است؛ در صورتی که ما بتوانیم افراد جامعه را اصلاح کنیم، مفاسد بهگونۀ طبیعی برچیده میشود و هیچ زمینهیی برای به وجود آمدن مشکلات سیاسی و دست بردن به سلاح و خونریزی انسانها باقی نمیماند.
برخی روایاتی که در باب تداوم قتال تا روز آخرت، در کتابهای حدیث نقل گردیده است، به باور جماعت تبلیغ، مقید به شرایط ویژهیی مانند: استقلالیت سیاسی، داشتن ظرفیتهای مادی و معنوی، قیادت و مصلحتِ مسلمانان بوده که هیچ گروهی از آن نمیتواند سر باز زند.
Comments are closed.