گزارشگر:فقیه قاضی نذیراحمد حنفی/ دوشنبه 21 حوت 1396 - ۲۰ حوت ۱۳۹۶
بخش هشتم/
قال وکیع بن الجراح شیخ الشافعی رحمهما الله «کان ابوحنیفه عظیم الامانه، و کان یؤثر رضأ الله تعالی علی کل شیءٍ، ولو أخذته السیوف فی الله تعالی لاحتملها».
قال الإمام الشافعی رحمه الله «ما طلب أحد الفقه إلا کان عیالاً علی أبی حنیفه. و ما قامت النساء علی رجل أعقل من أبی حنیفه».
قال الإمام أحمد بن حنبل رحمه الله «أن أباحنیفه من العلم و الورع و الزهد و إیثار الآخره بمحل لایدرکه أحد، ولقد ضرب بالسیاط لیلی القضاء للمنصور فلم یفعل، فرحمه الله علیه ورضوانه».
قال الإمام أبویوسف رحمهالله «کانوا یقولون: أبوحنیفه زینه الله بالفقه و العلم، و السخاء و البذل، و أخلاق القرآن التی کانت فیه».
قال الإمام سفیان الثوری رحمهالله «ما مقلت عینای مثل أبی حنیفه».
قال یحیی بن سعید القطان امام ائمه الجرح و التعدیل رحمه الله «أن أباحنیفه(والله) لأعلم هذه الأمه بما جاء عن الله و رسوله».
کان یحیی بن معین إذا ذکرله من تکلم فی أبی حنیفه یقول:
حســدوا الفتی اذلم ینــالوا سأوه
والقـــوم اعـــــداء له وخـصوم
کــضرائرالحسـنـاء قلن لوجهــها
حســداً وبغیـــاً انـه لـدمیــــم
امام ابوحنیفه در سیر اعلام النبلاء:
محمد بن سعد عوفی گفت: از یحیی بن معین شنیدم که میگفت ابوحنیفه(رح) در حدیث ثقه است و فقط آنچه را حفظ دارد روایت میکند و آنچه را حفظ ندارد روایت نمیکند.
امام ابوحنیفه نزد ما از اهل صدق است و متهم به دروغ نشده است.
از ابن مبارک پرسیدند امام مالک فقیهتر است یا امام ابوحنیفه؟ در جواب گفت: امام ابوحنیفه.
خریبی گفت زباندرازان بر امام ابوحنیفه (رح) فقط حاسدین و جاهلین اند و یحیی بن سعیدالقطان که از ائمۀ کبار جرح و تعدیل است بلکه امام الائمه است، میگوید:
هرگز بر خدای کریم «جل جلاله» تکذیب نمیکنیم، هرگز از رأی امام ابوحنیفه (رح) رأی بهتری نشنیدم و حقیقتاً به بیشترین اقوال ابوحنیفه عمل میکنیم و مأخذ مذهب داریم.
و در ص۱۰۱ مینویسد: یحیی بن القطان در فروع جاییکه نص را نیافتند، بر مذهب ابوحنیفه عمل میکردند و در صفحۀ ۵۳ ج ۸ سیراعلام النبلاء که در مورد یحیی بن معین است، اینطور آمده است:
ابن معین گوید: که هرکس بر رأی شافعی ببیند و به رأی ابوحنیفه نگاه کند، رأی ابوحنیفه نزدم بهتر و محبوبتر است.
ابو زکریا یحیی بن معین در فروع، پیرو مذهب ابوحنیفه بود.
در نتیجه: صراحت اقوال فوق، ضعف قولِ حاسدین را ثابت میکند.
ابن عبدالبر در کتاب جامع بیان العلم و فضله ۲/۲۴۰ و بعدش چنین مینویسد:
اصحاب حدیث واقعاً در ذم و بدگویی علیه امام ابوحنیفه (رح) از حد گذشته و افراط نمودند، درحالیکه ائمۀ دیگر هم بعضی آثار و احادیث را نسبت به اثر، حدیث و یا اجماع و یا به علت ضعفِ سند رد کردند و اگر امامی از ائمه بدون اعتبار فوق، قصداً اثر و یا حدیثی را رد کند، عدالتش ساقط، فسق بر وی ثابت و ابداً موقفِ امامت را ندارد والعیاذبالله و همۀ ائمه از این شبهه مبرا اند.
لیث بن سعد که یکی از ائمۀ کبار در حدیث و اجتهاد به مثل ائمۀ اربعه بوده، به ارتباط حضرت امام مالک (رح) مینویسد:
هفتاد مسأله را از خطاهای امام مالک که مخالف سنت رسولالله صلیالله علیه و سلم بود، شمردم و خطا را نوشته، برایش تسلیم نمودم. (لیث بن سعد، وکیع صاحب که از اساتذۀ امام شافعی اند و امام شافعی علیهمالرحمه هر سه شخصیت در شهر قاهره پایتخت مصر به فاصلۀ ۳۰۰ متری یکدیگر انشاءالله مدفون اند.)
ابن عبدالبر در رقم ۲۱۰۶ مینویسد: از یحیی بن معین شنیدم که میگفت:
ابوحنیفه از دروغ مبرا است و در رقم ۲۱۰۹ یحیی بن معین میگوید: هرگز کسی را ندیدم که جایگاه آن را داشته باشد تا آن را بر وکیع مقدم نمایم و این شخصیت (وکیع (رح)) به رأی امام ابوحنیفه فتوی میداد.
وکیع: از امام ابوحنیفه احادیث زیادی را شنیده بود و آنها را حفظ داشت. در ادامۀ این رقم مینویسد: از یحیی بن معین سوال شد: از این سه نفر (ابوحنیفه، شافعی و ابویوسف) کدام را بیشتر دوست داری. گفت: نسبت به احادیث امام شافعی نظری دارم.
در کلام یحیی بن معین: «نسبت به احادیث امام شافعی نظری دارم». در این نظر و اعتراض یحیی بن معین تنها بوده، همنظر و همفکرِ دیگری ندارند.
ابوحنیفه چون قوم صالحی بسیار از او روایتِ حدیث دارند، دوستش دارم و ابویوسف صدوق بوده، اهل کذب نیست.
و در رقم ۲۱۱۰ مینویسد: که شعبه (تابعی معروف امیرالمومنین فی الحدیث) به ارتباط امام ابوحنیفه رأی نیک داشت.
و در رقم ۲۱۱۱ مینویسد: شعبه برای شبابه بن سوار میگفته: ابیات و اشعار مساورالوراق را که به ارتباط حسن فتوی امام ابوحنیفه سروده، برایم بخوان.
در رقم ۲۱۱۲ مینویسد: علی بن المدینی (که امام بخاری به حضور هیچکس غیر از حضور علی بن المدینی ساکت نبود) میگوید: از امام ابوحنیفه، ثوری، ابن مبارک، حماد بن زید، هشیم، وکیع بن جراح، عباد بن العوام و جعفر بن عون روایت نمودند و امام ابوحنیفه ثقه بوده، لابأس به است.
۱۲۱۳- یحیی بن سعیدالقطان (امام ائمۀ جرح و تعدیل) که سفیان ثوری با استادیش از ایشان هم روایت نموده، میگویند: بسا فتاوی را از قول ابوحنیفه مستحسن شمردم و آن را مدار عمل قرار میدهم.
۲۱۱۴- یحیی گفت: جامع الصغیر را از ابویوسف شنیدم.
و ازدی میگوید که برایم محمد بن حرب روایت نمود که علی بن المدینی گفت: جامع الصغیر ابویوسف را حرف به حرف از اول تا به آخر شنیدم.
امام ابن عبدالبر در نهایت بحث مینویسد:
امام ابوحنیفه مثل علی بن ابیطالب رضیالله تعالی عنه است که به نسبتش… و مبغض مفرط هلاک شدند و این است صفت اهل نباهت و کسیکه جایگاه عالی و نهایی را در دین دارد.
امام ابن عبدالبر (رح) که مالکی مذهب است، از جمله تصانیفش استذکار، تمهید و فتح المالک و شروح موطای امام مالک بوده که بیش از ۵۰ اثر دیگر هم در سایر علوم (قرائت، حدیث، فقه، تاریخ و سیر، عقیده، ادب و اخلاق و فنون تربیه …) دارد و طوریکه خواندید، از امام ابوحنیفه رحمهالله صفت میکند.
او در پاورقی دارقطنی ج اول ص۳۲۴ دفاع قوی از امام ابوحنیفه (رح) دارد و از ائمه زیاد توثیقِ امام را روایت نموده که به شرح ذیل است:
امام ذهبی مولف میزان الإعتدال و سیرأعلام النبلاء در کتاب تذکرهالحفاظش چنین مینویسد:
ابوحنیفه امام اعظم، فقیه عراق، امام پرهیزگار و عالم عامل، متعبد و کبیرالشأن بود.
ابن مبارک گفت: ابوحنیفه فقیهترین همۀ مردم است.
شافعی گفت: همۀ مردم جیرهخوار سفرۀ ابوحنیفهاند.
یحیی بن معین گفت: ابوحنیفه به دروغ متهم نبوده، درحدیش اعتراضی نیست.
و یزید بن هبیره امام ابوحنیفه را بهواسطۀ قضاء هرچند زد، قبول نکرد.
ابوداود گفت: واقعاً امام ابوحنیفه امام بوده است.
امام حافظ جمالالدین مزی در تهذیبالکمال مینویسد: به دو سند … عبدالله بن مبارک را شنیدم که میگفت:
عابدترین و پرهیزگارترین و داناترین و فقیهترین مردم را دیدم، عابدترینشان عبدالعزیز بن رواد، پرهیزگارترینشان فضیل بن عیاض (که همیشه در جلسات امام ابوحنیفه نشسته و از رجال ائمه است)، داناترینشان سفیان ثوری و افقهشان ابوحنیفه بود و در فقه به مثل امام ابوحنیفه کسی را نیافتم.
صفیالدین در خلاصه مینویسد: یحیی بن معین گفت: امام ابوحنیفه ثقه است. عبدالله بن مبارک گفت: به مثل امام ابوحنیفه فقیهی ندیدم و پرهیزگارترین مردم بود. مکی گفت: ابوحنیفه داناترینِ اهل زمانِ خود بود.
در ادامۀ بحث فوق، جهت مزید اطلاع، علمایی که امام ابوحنیفه را توصیف نمودند، از بحث سومی کتابالانتقاء فی فضائل الثلاثه الفقهاء: مالک و الشافعی و أبیحنیفه، تألیف ابن عبدالبر اقتباس و متن عربی آن را گرفتم که به شرح آتی است:
ولله الحمد دائما ابدا عدد ما حمده الحامدون و یحمده الحامدون.
اساتـذه و شاگردان امام ابوحنیفه (رح) در احادیث
حنفی میگوید: آنچه را اکنون مینویسم، یگانه تحقیقی است که در دیگر کتب مناقب امام ابوحنیفه رحمهالله نوشته نشده، درحالیکه تحریرم قوی میباشد و اعتراض حاسدین را منحیثالمجموع نقش برآب کرده و موقف والایِ امام ابوحنیفه رحمهالله را در علم حدیث ثابت میکند.
امام ابوحنیفه (رح) در علم حدیث «۴۱» استاد و «۹۸» شاگرد داشتند که آنچه از شاگردان امام ابوحنیفه از رواه و رجال ائمه سته اند و بعد آنچه پنج نفرشان روایت دارند و بعد الی یک نفر مفصل میآید.
اگر شاگردان امام ابوحنیفه را از علم حدیث بردارید، معلوم نیست چهقدر احادیث برداشته میشود و معیار دین چهقدر احادیث است که شاگردان امام (رح) روایت نمودند و تعجبآور است که تلامیذ و شاگردان امام محدث باشند و هزارها حدیث توسط ایشان به امت اسلامی رسیده اما خودشان ۱۷ یا ۱۳۰ حدیث داشته و آنهم به زبان، زباندرازان ضعیف.
درحالیکه تنها کتاب الآثار امام ابویوسف رحمهالله از امام ابوحنیفه (رح) ۱۰۶۷ حدیث است و در الآثار امام محمد شیبانی از امام ابوحنیفه ۹۲۶ حدیث و اثر و مسانید خود امام ابوحنیفه ۱۷۷۸ حدیث و اثر و کتاب الحجه علی أهل المدینه تألیف امام محمد شیبانی و عقود الجواهر المنیفه فی أدله مذهب أبی حنیفه هرکدام در دو جلد قطور چهقدر حدیث و اثر خواهد بود.
Comments are closed.