گزارشگر:نعمت رحیمی/ سه شنبه 22 حوت 1396 - ۲۱ حوت ۱۳۹۶
ورزش را باید پاس داشت، فوتبال را باید دوستداشت و عاشقاش بود که میتواند خمود را پرنشاط و شما را از شرّ تحجّر فکری و تحجّر عَمَلی زمامداران متوّهم دانایی و توانایی، از غائلۀ آنها که گوشهای مردم را دراز دیده و همواره توپ عدم لیاقت شان را به زمین دشمن میفرستند، نجات دهد.
باید عاشق فوتبال بود که ما را از شفاخانۀ «چارصد بستر» کابل به «کمپنو» میبَرَد تا غمِ بی انتهای مانرا با جادوی «مسی» و سامبای «نیمار» برای دقایقی فراموش کنیم.
شما که به معجزه ایمان دارید در نمایش «MSN» هضم میشوید؛ که شکست معنی ندارد، که کارستان همسایۀ دیوار به دیوار تلاش است؛ که زمزمه کنید فقط غیر ممکن، غیر ممکن است.
یک پردۀ زیبا، جذّاب، بیرحم و دراماتیک از فوتبال. سلطان ورزشهای جهان. برای آنکه دوباره ثابت شود، اگر مردم با هم باشند، اگر متحد باشند، هرکاری شدنیست. تا بدانیم آنچه در «کمپنو» نوشته بودند درست بود. «Yes, we can»
به زمین خیره شدهیی، گریۀ تیفوسیهای «کمپنو» را زیر چشمی نظاره میکنی که پس از گل «سرجی روبرتو» می بارند و تو تراژیدی دوامدارت را فراموش میکنی.
جملۀ کلیدی «لوچو» پیش از بازی این است: «اگر آنها توانستند چهار تا بزنند، پس ما هم میتوانیم». پس از بازی رفت در پاریس، از او و تیماش بسیار انتقاد کردند تا جایی که صدای گواردیولا هم برآمد و گفت: «اینقدر ایراد نگیرید، این تیم پتانسیل آنرا دارد که با خلق یک معجزه، شما را به شدت پشیمان کند.»
تیفوسیها میگفتند، قربان کلامات، ما دوست داریم که از انتقادها پیشمان شویم. امیدواریها زمانی زیاد شدند که «ادواردو بریزو» مربی سلتاویگو گفت: «تمام تاکتیکهای پیشرفتۀ دفاعی برابر مسی و یاراناش محکوم به شکست اند. فایده ندارد، شما هر کاری کنید آنان شما را می برند.»
آنچه بارسلونا در بازی برگشت انجام داد، رؤیایی بود، «کامبکِ» تاریخی، شاید در تمام ادوار. شبیه آن چه «شیاطین سرخ» در فاینل دراماتیک ۱۹۹۹ برابر «بایرن» در همین ورزشگاه انجام دادند تا «سِر آلکس» بگوید: فوتبال جهنم خونین است. انگار برگشتهای تاریخی فقط در آنجا شدنی اند و «کمپنو» ورزشگاه روءیاهای تاریخ سازان است.
پس از چارتای «پارک دو پرنس» فاتحۀ «CL» برای بارسا خانده شده بود و همه با «آریگوساچی» هم عقیده بودند که گفت: بارسلونا پادشاه مرده است.
در بنگاه های شرط بندی تنها ۷% چانس صعود داشتند، بازیکنان اما متأثر از فضای دراماتیک و احساسی کاتالان با شور و هیجان توانستند به مسیر بر گردند. آنهم در شرایطی که تا دقیقۀ ۸۷ به سه گل دیگر نیاز داشتند.
هواداران بارسلونا پس از رقابت دیشب، خوشحال ترین مردمان کرۀ زمین بودند و مطمئنام صبح، بار دیگر سایتهای خبری را چک کردهاند تا آنچه را دیدهاند رؤیا نبوده است.
وقتی بازی ۱-۳ شد، همۀ هواداران این تیم به فکر روبهرو شدن با طرفداران حریف در صبح فردا بودند. لحظههایی که «دیماریا» هیس میداد. ساکت!
نیمار اما درخشید، شاید تابندهتر از همۀ روزهایکه در «کمپنو» بوده است. پنالتی گرفت، دو بار توپ را به جال رساند و چند ثانیه پیش از آنکه داور آلمانی/ ترک اشپیلاق اش را به لب ببرد با پای غیر تخصصی، چنان یک پاس شسته برای «روبرتو» فرستاد که او چارهیی جز گل کردن آن نداشت. یک تعویض طلایی و یک بازگشت باشکوه که تا دهها سال در یادها خواهد ماند. یک درس بزرگ برای «دیماریا» که بداند توپ همیشه گِرد و فوتبال ۹۰ دقیقه است.
چنانچه ما از متنِ هیولای مرگ به تماشای معجزۀ «کمپنو» نشسته بودیم، شاگردان «انریکه» نیز از هیولای مرگ در «لیگ قهرمانان» فرار کردند.
پس از بازی دیشب، بعد از مدت ها در اطراف «کمپنو» کارناوال شادی راه افتاد تا دوباره بگوییم، زنده باد فوتبال.
زمستان ۱۳۹۵
نکته: چند روز پس از سالگرد بازگشت تاریخی «کمپنو»، این نوشته با یادآوری فیسبوک باز نشر شد.
Comments are closed.