احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهار شنبه 8 حمل 1397 - ۰۷ حمل ۱۳۹۷
اخیراً پروندۀ صلحِ افغانستان روی میزهای کشورها و قدرتهای مختلف در چندین بخشِ جهان قرار گرفته است. جلسۀ مشاوران امنیت ملیِ دولتهای امریکا، عربستان سعودی و امارات متحدۀ عربی و افغانستان روز جمعۀ گذشته در واشنگتن برگزار شد و در آن، موضوعات راهبردیِ مهم برای سه کشور از جمله افغانستان مورد گفتوگو و تبادل نظر قرار گرفت. یک نشست بینالمللی در تاشکند برای افغانستان به اشتراک رؤسای جمهوری افغانستان و ازبکستان، نمایندهگان کشورهای امریکا، روسیه، مسؤول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا، سازمان ملل، بریتانیا، آلمان، فرانسه، ایتالیا، هند، پاکستان، ایران، تاجیکستان، قزاقستان و قرقیزستان نیز برگزار شده است. همچنان تلاشهایی برای صلحِ افغانستان در کشور مالیزیا و کشورهای حوزۀ خلیج فارس هم جریان دارد.
تلاشهای بینالمللی در مورد صلح افغانستان، در گذشته اما به این پیمانه گسترده نبوده است. این نشان میدهد که روابط بینالملل وارد یک عرصۀ متفاوتتر در قبال صلحِ افغانستان شده و رقابت بر سرِ این مسأله پای بسیاری از کشورهای جهان را به میدان افغانستان کشانده است. طبیعی است که کشورهای مختلفی با محاسبههای متفاوت میخواهند که در این میدان نقش خودشان را بازی کنند. این رقابتها به همان پیمانه که میتواند به نفع صلح در افغانستان امید خلق کند، بحث صلح افغانستان را نیز میتواند به یکی از پیچیدهترین راهکارهای نتیجهدهنده تبدیل کند؛ اما امرِ مسلم این است که حالا دروازههای زیادی به روی افغانستان به هدف ایجاد صلح در این کشور باز شده و این به مردم افغانستان چنان امیدی را حواله میکند که روزی این کشور به صلح میرسد؛ اما این در صورتی عملیست که افراد بر سرِ اقتدار در کشور که به عنوان یک جریان سیاسی در داخل، بحث جنگ و صلح را ابزاری در تحولات سیاسی کشور ساختهاند، به یک بینشِ صادقانه برای ایجاد صلح رسیده باشند، زیرا اقتدار موجود نتوانسته است اعتماد لازم را به مردم افغانستان ببخشد و با توجه به سیاستهای بسیار تنگنظرانۀ قومی ریاستجمهوری، مردم به برنامههای صلح بهشدت بدگمان اند و تشویش دارند. اما اکنون تلاشهایی که از چند جهت برای صلح افغانستان جریان دارد، با یک سوالِ کلان مواجه است و آن اینکه: چرا مردم افغانستان در هیچیک از این برنامههای صلح حضور ندارند. زیرا فقط حضور سه یا چهار نفر از یک تیم خاص در روند صلح افغانستان، آنهم افرادی که هرگز پیشینۀ مخالفت با طالبان را نداشتهاند، بیشتر به بدگمانی مردم افغانستان به این روند دامن میزند و بحث صلح افغانستان را در حد بازیهای منفعتطلبانۀ چند نفر در داخل افغانستان که به اتهامهای خطرناکی مواجهاند، تقلیل میدهد. بحث شورای عالی صلح نیز که از مدتها به این طرف اصلاً محلی از اعراب ندارد.
بنابراین لازم است به همان پیمانهیی که تلاشهای بینالمللی برای صلح در کشور افزایش یافته، مردم افغانستان هم در این روند وارد گردند، بهخصوص جریانهایی که پیشینۀ مبارزه با طالبان را دارند و نیز جریانهایی که برنامههایی به هدفِ دست یافتن به وضعیتِ بهتر و تحققِ وفاق ملی در کشور روی دست گرفتهاند. از جانب دیگر، اگر تلاشهای بینالمللی برای صلح افغانستان فقط در حدِ کشاندنِ طالبان به میز مذاکره باشد و حتا پیوستن طالبان به دولت موجود یا یک وضعیت دیگر، بازهم آتشِ جنگ در افغانستان خاموش نمیشود؛ زیرا پیوستن طالبان به روند صلح به معنای ختم جنگ نیست و این جنگ با نام و آدرسِ دیگر میتواند همچنان ادامه یابد. بنابراین در کنار شریک ساختن مردم افغانستان در این روند مهم، باید به مسایلی در روند صلح افغانستان توجه شود که به ختمِ جنگ در همۀ اشکال و عنوانها منجر میگردد. عوامل جنگ در افغانستان باید در طی این تلاشهای بینالمللی از بنیاد مرفوع شوند و آن در قدم نخست، تشکیل یک دولتِ همهپذیر در افغانستان و سپس وادار کردن پاکستان به تغییر راهبرد خارجیاش در قبال افغانستان و منطقه است. تا زمانی که این دو مورد عملی نگردد، هیچ تلاشی برای صلح نتیجهبخش نخواهد بود.
Comments are closed.