گزارشگر:دکتر هجرتالله جبرییلی/ سه شنبه 14 حمل 1397 - ۱۳ حمل ۱۳۹۷
بخش هفتم/
ب. مفهوم دانشواژهیی: از آنجا که بحث ما میراث فکری است، مفهوم دانشواژهیی «میراث» یا «تراث» را در مورد آثار فکری پی میگیریم.
در مفهوم دانشواژهیی، میراث عبارت از تولید و فرآوردۀ خرد بشری در گذر قرون است. در کشورهای امروز حداقل صد سال نیاز است تا یک تولید و فررآوردۀ عقل بشری عنوان میراث را به خود بگیرد. میراث فکر اسلامی با تدوین علوم نزد مسلمانانِ نخستین در اواخر قرن دوم هجری آغاز گشت و تا زمانِ تهاجم غرب به جهان اسلامی دوام داشت.
تولید و فرآوردۀ اسلامی نص را محورِ خود قرار داده که عبارت از کتاب و سنت میباشد؛ نصی که مشتمل بر احکام و مقاصد شریعت بوده و دربرگیرندۀ ارزشهای خاص باشد. این مقاصد و ارزشها در روشنایی قواعد عمل میکند که همۀ این منظومه در حیطۀ سنتهای الهی عمل میکند که الله متعال آن را در جهان، انسان و اجتماع آفریده است. (محمد، ۲۰۰۱: ۱۰)
ج: میراث گستردۀ حنفی: میراث حنفی، میراث اسلامیست، بلکه معظم میراث مسلمانان است. در پیش، از ویژهگیهای مذهبی سخن رفت؛ در رأس این ویژهگیها از جمعی و شورایی بودن اجتهاد یادآوری به عمل آمد. از این جهت است که در آغاز نیز میراث حنفی، فردی نبوده و تنها مربوط به حضرت امام اعظم رحمهالله نمیشد، بلکه نتیجۀ اجتهاد جمعی امام ابوحنیفه، امام ابویوسف، امام زفر، امام محمد ابن حسن و… بود.
بدینگونه میراث گستردۀ حنفی، میراث انسان حنفی است. انسان حنفی کلامی، مجتهد، مفسر، محدث، اصولی، فقیه، قاضی، عارف، صوفی، شاعر، تاریخنگار، حکومتگر، حرکتساز، انقلابی، معترض، مقاومتگر و… .
میراث گستردۀ حنفی عبارت است از: تولیدات و فرآوردههای خرد بشری انسان حنفی با تکیه بر نص (قرآن و سنت) با توجه به سنتهای الهی در جهان، انسان و جامعه و یا الهامگیری از روح نصوص و خرد و رأی حنفی، در منظومههای کلامی، تفسیری، حدیثی، اصول، فقهی، عرفان و تصوف، سیاسی، جامعهشناسی و… .
این فقه حداقل از سال ۱۲۰ هجری آغاز و به عنوان «فقه قدیم» تا سال ۱۳۰۰ هجری ادامه داشته و هنوز هم تداوم دارد. «فقه جدید» این مذهب و مکتب بزرگ از «فقه تقنین» آغاز شده است که محصول آن «المجله الأحکام العدلیه» علمای دولت عثمانی میباشد و سرانجام در قانونگذاری کشورهایی که در آنها انسان حنفی زندهگی میکند، مستقیماً تأثیرگذار بوده است. امروزه در عرصههای دیگر نیز این تجدید و نوآوری ادامه یافته که از نمونههای کلانِ آن فقه بانکداری از علامه محمد تقی عثمانی را میتوان یاد کرد. پاسخ به پرسشهای جدید پزشکی – فقهی و… از نمونههای دیگرِ فقه جدید حنفی است.
هفت. الإحیاء، بازسازی ، Reconstruction
الف: مفهوم واژهگانی
یک. واژهشناسی: از نظر ریشهشناسی برگرفته از ریشه (ح ی ی)، به معنای زنده کردن است. إحیاء [مفرد]: مصدر أحیا.
دو. معناشناسی: عمدهترین کاربرد آن در مورد زمین است، به معنای دوباره آماده کردن زمین برای کشت و زراعت.
ب: مفهوم دانشواژهیی:
یک. إحیاء الأرض؛ بازسازی زمین: به معنای اینکه زمین به خاطر کشت و زراعت آماده شود و از آن گیاه بروید.
دو. انگیزش حیات و سرزندهگی و تجدید.
سه. إحیاء التُّراث الأدبیّ: به معنای بازسازی و از سر زنده کردن آثار ادبی، به عنوان نمونه نشر و پخش و گسترش ابدری قدیم و آن را الگو و نمونه قرار دادن از نظر رفعت (عبد الحمید عمر، ۱۴۲۹: ج۱، ۵۹۸).
ج: مفهوم قرآنی إحیاء:
الإحیاء (زنده گردانیدن) ضد الإماته (میرانیدن) است. لفظ إحیاء با ساخت فعلی آن ۵۱ مرتبه در قرآن کریم آمده است. قرآن کریم پُر از بحث حیات و إحیاء و أحیاء است. نفس آن، یک بحث و پژوهش گسترده میخواهد. ما بهخاطر ارتباط با بحثمان، فقط سه معنای قرآنی إحیاء را برگزیده-ایم.
یک. إحیاء به معنای یک سنت الهی
الله متعال فرمود: أَوَمَن کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا ﴿الأنعام: ١٢٢﴾؛ آیا کسی که مرده بود، سپس او را زنده کردیم، و نوری برایش قرار دادیم که با آن در میان مردم راه برود، همانند کسی است که در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! اینگونه برای کافران، اعمالی (زشت) که انجام میدادند، تزیین شده (و زیبا جلوه کرده) است.
این سنت بارها در قرآن کریم یادآوری شده و هم در دنیا و هم در آخرت در مورد انسان و غیرانسان کاربرد دارد.
دو. إحیاء به معنای رسالت پیامبران از بهر زنده گردانیدنِ امت مسلمه؛ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ ﴿الأنفال: ٢۴﴾؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد!
این آیه خطاب به مؤمنان است، آنها أحیاء یعنی زندهگاناند و به وسیلۀ ایمان زنده شدهاند. از این جهت مردهگان اند که به آنها ابلاغ نشده باشد، الله متعال آنها را مخاطب ساخته است که باید از حیات و ترقی در مدارجِ آن بیشتر بهرهمند گردند. این کار در صورتی ممکن است که به فرمان حضرت رسول استجبات صورت گیرد.
سه. إحیاء به عنوان یک وظیفۀ انسانی: احیاء به معنای نجات از هلاکت است.
الله متعال فرمود: وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا ﴿المائده: ٣٢﴾؛ و هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همۀ مردم را زنده کرده است.
ج: مفهوم نبوی إحیاء:
در سنت نبوی چند کاربرد مهمِ إحیاء وجود دارد:
یک. إحیاء سنت. به معنای اینکه روشی از روشهای حضرت پیامبر را کسی در یکی از عرصههای زندهگی ترک کند، شخصی عمل به آن را ترویج کند. از حضرت ابن زبیر روایت است که حضرت پیامبر اعظم فرمود: «مَا مِنْ عَبْدٍ یَغْدُو فِی طَلَبِ عِلْمٍ مَخَافَهَ أَنْ یَمُوتَ جَاهِلًا أَوْ فِی إِحْیَاءِ سُنَّهٍ مَخَافَهَ أَنْ تُدْرَسَ إِلَّا کَانَ کَالْغَازِی الرَّابِحِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَمَنْ بَطَّأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ» (القرطبی، ۱۴۱۴: ج۱، ۶۶)؛ مردی که در طلب علم از ترس اینکه جاهل نمیرد، یا در إحیاء سنتی از ترسِ آن که کهنه نشده و فراموش نگردد، شب را صبح کند، او مانند جهادگر بهرهمند در راه الله متعال
———————————————————————————————————————————————–
۱ – جامع بیان علم و فضله، ج۱، ص ۶۶٫ وَحَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ ثنا الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثنا یَعْقُوبُ بْنُ سُفْیَانَ ثنا سُلَیْمَانُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ ثنا إِسْمَاعِیلُ بْنُ عَیَّاشٍ قَالَ: حَدَّثَنِی عَبْدُ الْحَمِیدِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنِ ابْنِ الزُّبَیْرِ عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ:
Comments are closed.