گزارشگر:دوشنبه 20 حمل 1397 - ۱۹ حمل ۱۳۹۷
دو روز پیش، وزارت صحتِ عامه اعلام کرد که هزینۀ خدمات بهداشتی برای هر شهروند افغانستان در سال ۵ دالر است.
در محفلی که به مناسبت از گرامیداشتِ «روز جهانی صحت» برگزار شده بود، مسوولانِ وزارتِ صحت حرفها و صحبتهایی به میان آوردند که بیشتر از خرابیِ اوضاعِ بهداشتیِ مردم افغانستان و دورنمایِ وحشتآورِ آن خبر میداد.
فیروزالدین فیروز، وزیر بهداشت، بهصراحت اعلام کرد که سکتور صحت در افغانستان شدیداً وابسته به کمکهای بیرونی است و در حال حاضر هزینۀ اختصاصی برای ارایۀ خدماتِ صحی به هر شهروند کشور، سالانه پنج دالر است. آقای عبدالقدیر قدیر رییس عمومی برنامهریزیِ این وزارت نیز اعلام کرد که از یکمیلیارد و نُهصدمیلیون دالری که سالانه برای ارایۀ خدمات بهداشتی به مصرف میرسد، فقط ۵ درصد آن توسط حکومت، ۷۲ درصد توسط مردم و متباقی توسط جامعۀ جهانی پرداخت میشود.
اگرچه مسوولان وزارت بهداشت در کنار این صحبتها و ارقامِ یأسآور، از پیشرفتهای «قابل ملاحظهیی» در بخشِ صحت نسبت به سالهایِ گذشته ـ از جمله کاهش مرگومیرِ مادران و افزایش دسترسی مردم به خدمات درمانی ـ خبر میدهند، اما این پیشرفتها در نظرِ هر خواننده و شنوندهیی در مقابل تخصیصِ ۵ دالر برای هر شهروند در یک سال، کاملاً رنگ میبازد.
مسلماً وضعیت بهداشتی در افغانستان مانند هر کشور دیگر، از وضعیتِ سیاسیِ آن آب میخورد. به هر مقدار که حکومت در عرصۀ سیاست دارای ثبات و برنامۀ سالم باشد، در سایر عرصهها از جمله صحت نیز پیشرفت و شگوفایی به ظهور میرسد. بیسروسامانی بهداشتی در افغانستان، شعبهیی از بیسروسامانیِ سیاسی در حکومتِ موجود است.
جدا از تمرکز بر مبلغ ۵ دالر و ناچیزی آن، خرابی اوضاعِ صحی در افغانستان را میتوان با تماشای شفاخانهها و درمانگاهها و پروسۀ تداوی بیماران، بهتر و ملموستر درک کرد. افزون بر اینها میتوان ضریبِ ایمنیِ بهداشت و سلامت در کشور را با سیاحت در خیابانها و کوچههای پایتخت و تماشایِ فروشگاههای مواد غذایی، دارویی و رستورانتها و تشنابهای عمومی استخراج کرد و وضعیتِ بهداشتی مردمانِ روستاها، ولسوالیها و شهرهای دوردست را از آن قیاس گرفت.
کابل به عنوان پایتخت میباید نمایندۀ لیاقتِ حکومت در تمام عرصهها باشد، اما این شهرِ چندمیلیونی شاهد فعالیتِ هزارها داکتر تقلبی، صدها مرکز درمانیِ غیرمعیاری و فاقد استندردهای لازمِ صحی و دهها شفاخانۀ خصوصیِ پُررنگولعاب است که غیر از عطشِ دریافت پول و ثروت، چیزی در چانته ندارند. داکتران تقلبیِ درسناخوانده و یا هم داکترانِ نامتعهد، در هماهنگی با دواخانهها و لابراتوارها، به نوشتنِ نسخههای طولانی و پولساز میپردازند و شفاخانههای تجارتی نیز فقط پذیرایِ بیمارانِ پولدار و دستبهجیبی هستند که اگر درمان شدند خوب، اگرنه به شفاخانههایی در هند و پاکستان حواله میشوند. افزون بر این، در همین پایتخت یا به عبارتی کابل زیبا، روزانه صدها تُن مواد خوراکی، دارویی، بهداشتی و آرایشیِ منقضی و تاریخگذشته به فروش میرسد و عواقبِ صحیِ آن بر فقیرترینشهروندان تحمیل میگردد.
از اینکه بگذریم، بهداشتِ محیطی در قالب آلودهگیِ آبوهوا و مواد خوراکی در کشور بسیار پریشان و معلوماتِ صحیِ خانوادهها در این زمینه بسیار اندک است، وقتی این عامل را با عواملِ بالا و نابسامانیهایِ سیاسی جمع کنیم، آنگاه میتوان عمقِ فاجعۀ بهداشتی در کشور و شرمآور بودنِ مبلغِ ۵ دالر برای هر شهروند را درک و دریافت کرد.
پیشرفتهایی که وزارت صحت از آنها یاد میکند، مسلماً نظر به کمکهای جامعۀ جهانی و سیر تحولات زمانی، پیشرفتهایی عادی اما شکننده بهحساب میآیند. با آنهمه کمکهایی که در ۱۶ سالِ اخیر به حکومتِ افغانستان و سکتور صحت صورت گرفت و تحرکِ اقتصادی و اجتماعییی که در جامعه ایجاد شد، این مقدار پیشرفت کاملاً عادی و اندک ارزیابی میشود؛ ولی با توجه به روند کاهشِ حمایتهای جهانی از افغانستان و اوج گرفتنِ تنشهای سیاسی در میدانِ سیاست و حکومتداری، این پیشرفتهایِ عادی نیز شکننده به نظر میرسند!
Comments are closed.