گزارشگر:اکرام اندیشـمند/ یک شنبه 26 حمل 1397 - ۲۵ حمل ۱۳۹۷
گامهای محمد بن سلمان در مسیر اصلاحات و تغییرات در جامعۀ قبیلهیی و سنتی عربستان، گامهایی بلند و خیزهایی جسورانه است. مهمترین عناصرِ این تغییرات تا کنون اینها بودهاند:
۱ـ محدود ساختن قدرت و صلاحیتِ نهاد امر به معروف و نهی از منکر یا پولیس مذهبی که عملکردِ مردم را در جامعه همچون پوشش زنان، موسیقی، ادای نماز و… تحت نظر داشت.
۲ـ نشر آزادی موسیقی در هوتلها و رستورانتها که پیش از این، نهاد امر به معروف و نهی از منکر با دستِ باز میتوانست مانع انتشار موسیقی در این مکانها شود. آزادی نشر موسیقی در شبکههای تلویزیونی کشور و آزادی در برگزاری کنسرت آوازخوانان. (در نتیجۀ این آزادیها بود که کنسرت امکلثوم خوانندۀ معروف زن عرب مصری را تلویزیون دولتی عربستان در سوم اکتوبر ۲۰۱۷ پخش کرد.)
۳ـ آزادی برای زنان در انتخاب رنگ و نوعیتِ پوشش و حجابشان.
۴ـ اعطای حقِ رانندهگی به زنان.
۵ـ اجازۀ ورزش برای زنان در رشتههای مختلف ورزشی.
۶ـ آزادی ورود زنان به ورزشگاهها که در کشور ایران زنان از چنین آزادی محروم هستند و حق تماشای مسابقات فوتبال را در ورزشگاههای ایران ندارند.(زنان عربستان در ۲۴ سپتمبر ۲۰۱۷ برای اولینبار به استدیوم ورزشی رفتند.)
۷ـ اجازۀ صدور فتوا برای زنان از سوی مجلس شورای عربستان سعودی در ۲۹ سپتمبر ۲۰۱۷ـ هرچند این شورای ۱۵۰عضویِ غیرمنتخب قدرت اجرایی ندارد و مصوبات این مجلس فقط با تأیید و دستور پادشاه قابل اجرا است.
۸ـ بازنگری در نظام تعلیم و تربیه و نصاب درسی مکاتب و دانشگاهها و حذف مطالبی که ذهنیت مخالفت با کافران و تمدن غربی را در استناد به آموزهها و احکام دینی تدریس و تلقین میکرد. شامل ساختن برخی مقولات و مفاهیم متداول در غرب مانند حقوق بشر، جامعۀ مدنی، حقوق زنان و… .
صرف نظر از اینکه اصلاحات و تغییرات ولیعهد عربستان برای جوانان کشور و بهخصوص برای زنان و دختران جوان دلچسپ است و برای وجاهتِ این کشور فاقد آزادیهای ابتدایی بشری در جهان و بهخصوص جهان غرب مورد توجه و مقبول میباشد؛ تأثیر این اصلاحات از نظر مالی و معیشتی برای مردم عربستان و میلیونها کارگر خارجی مقیم، همراه با ناگواری و عسرت است. با کاهش درآمد نفت در سال ۲۰۱۴ که عربستان به کسر بودجه روبهرو شد و سپس هزینۀ رو به افزایش جنگ یمن این کسر بودجه را افزایش داد و عمیق ساخت، اصلاحات جدید اقتصادی ولیعهد، هم جامعۀ عربستان و هم خارجیهای کارگر در این کشور را نشانه گرفت: مالیات افزایش یافت، یارانههای دولتی برای شهروندان عربستان تقلیل پذیرفت، خصوصیسازی در عرصۀ اقتصاد فشار را بر مردم گسترش داد، کاهش شغلهای دولتی و کاهش برنامههای رفاه دولتی بیشتر از همه جوانان را که در پی اشتغال و ورود به بازار کار هستند، نشانه گرفت.
تأثیر منفی اصلاحات اقتصادیِ ولیعهد بر کارگران خارجیِ مقیم عربستان بهخصوص کارگران مسلمان کشورهای آسیایی بسیار تلختر و شدیدتر است. در یک سال اخیر، بیش از نیم میلیون کارگر خارجی از کارهایشان برکنار شدهاند. علیرغم این سختی بر کارگران خارجی، دولت عربستان مالیات سرانۀ هر ماه صد ریال را بر اعضای خانوادۀ خارجیهای مقیم این کشور به شمول اطفال نوزاد وضع کرده است تا بخشی از کسر بودجۀ دولت از این طریق که بیشتر اخاذی و بیدادگری است، جبران شود و علاوه بر آن، میلیونها کارگر خارجی با قرار گرفتن در شرایط سخت و غیرقابل تحمل، مجبور به ترک عربستان شوند. جالب این است هیچیک از این خارجیهایی که نسل اول و دومشان متولد عربستان هستند و چهل تا پنجاه سال عمر دارند، از هیچ نوع حقوق شهروندی و سند اقامتِ دایمی و یا تابعیتِ این کشور برخوردار نیستند.
محمدبن سلمان در آگست ۲۰۱۷ در مصاحبه با روزنامۀ گاردین چاپ انگلستان از رهبران جهان که مسلماً روی سخنش با رهبران کشورهای غربی بود، خواست تا او را در بردن عربستان سعودی به سوی یک جامعۀ باز همکاری کنند. اما پرسشِ قابل پاسخ و بحث این است که آیا اصلاحات ولیعهد و تغییراتی که با فرمان شاه و دستور ولیعهدِ مدعی اصلاح و تغییر در کشور و جامعۀ بسته و سنتی عربستان انجام یافته و انجام میشود، این کشور را به سوی جامعۀ باز و مدرن میبرد؟
در رسانهها و میان تحلیلگران و به خصوص رسانهها و تحلیلگران غربی، اصلاحگریها و تغییرات ولیعهد به گونۀ مختلف و بیشتر با تأنی و تردید مورد بحث قرار میگیرد. فرید زکریا استاد مسایل سیاست خارجی در امریکا و از مجریان معروف شبکۀ تلویزیون سی اِن اِن در نهم نوامبر ۲۰۱۷ طی مقالهیی در واشنگتنپست، اصلاحات محمدبن سلمان را شگفتآور و اساسی تلقی نمیکند. او مینویسد که محمدبن سلمان در حال حاضر روند معمول قدرتمندان در جهان را بر عربستان سعودی اعمال میکند. زکریا در این مقاله میگوید که ویلیام جی دابسون در کتاب «منحنی درک دیکتاتور» توضیح داده که نسل جدید قدرتمندان در سرتاسر جهان، برای حفظ قدرت، مجموعهیی از ترفندها دارند که بسیار هوشمندانه و پیچیدهتر از گذشته است. «دانیل هشلر «نویسنده و تحلیلگر آلمانی در وبسایت خبری شبکۀ یک تلویزیون آلمان(تاگس شاو) در مقالۀ خود علیرغم آنکه میگوید اعطای حقوق و آزادی برای زنان در عربستان، پایههای نظام مردسالار اجتماعی را میلرزاند، اما برای برابری حقوق زن و مرد و شکلدهی جامعۀ باز و مدرن راه طولانی در پیش است. به باور او، «گشایش محتاطانه این جامعۀ بسته، اقدامی تاکتیکی است. خاندان سلطنتی با بحران دستوپنجه نرم میکند و بدون اصلاحات اصولی اقتصادی، بالاخره روزی با خطر ورشکستهگی اقتصادی مواجه خواهد شد. به همین دلیل، ولیعهد جوان محمد بن سلمان یک سلسله اصلاحات اساسی را در نظر گرفته و موفقیت اینگونه اقدامات بدون مشارکت زنان امکانپذیر نخواهد بود».
از دیدگاه هیشلر این اصلاحات بهویژه در مورد نقش زنان، به اعتبار و وجهۀ عربستان در غرب کمک میکند و امید جذب سرمایهگذاریهای بیشتر غرب، صنعت گردشگری و حمایت بیشتر غربیها از عربستان را تقویت میکند. در حالی که از نظر این نویسندۀ آلمانی، اصلاحات ولیعهد فعلاً بیانگر تغییر و تحولات اساسی در عربستان نیست: «هنوز پیگرد و فشار زیاد بر منتقدان رژیم و دستگیریهای خودسرانه و شکنجه در دستور کار است و هیچ نشانهیی مبنی بر اینکه پادشاه حاضر است اندکی از قدرت مطلقۀ خود را واگذار کند وجود ندارد».
جان گپ همینجا است که ولیعهد بلندپرواز عربستان میخواهد جامعه و کشور خود را در غیاب ارزشهای مدنی و متدوالِ امروزِ جامعۀ باز و مدرن ـ بهخصوص در نبود توسعۀ سیاسی با شکل گیری دموکراسی، جامعۀ مدنی، انتخابات آزاد، احزاب سیاسی، تفکیک قوای ثلاثه، برابری حقوق شهروندی، گردش مسالمتآمیز قدرت ـ وارد جامعۀ باز و مدرن کند. درحالیکه توسعۀ سیاسی با تحقق دموکراسی و ایجاد جامعۀ مدنی و شهروندی به عنوان بخشی از فرایند جامعۀ باز و مدرن است. آیا ولیعهد که در آیندۀ نزدیک سلطنت را قبضه میکند، حاضر خواهد بود بستر این فرایند را در کشور هموار سازد و از انحصار مطلقِ قدرت و سلطنت مونارشی دست بکشد؟
هنوز هیچ نشانهیی از این تحولات وجود ندارد و به نظر میرسد که ولیعهد جوان در صدد نیمقرن پادشاهی مطلقه بر عربستان سعودی باشد.
Comments are closed.