احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمد اکرام اندیشمند/ سه شنبه 28 حمل 1397 - ۲۷ حمل ۱۳۹۷
بخش دوم/
ظهور پدیدۀ محمد بن سلمان در سلطنت مونارشی عربستان:
شاید مبالغه نباشد که از ظهور شهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد سلطنت مونارشی عربستان سعودی در زمان حاضر به عنوان پدیدۀ محمد بن سلمان نام برد، زیرا آنچه را که در سر دارد و خیزهای را که تا کنون در درون نظام سلطنتی آلسعود و در کشور بسته و سنتی قبیلهیی عربستان برداشته در طول پادشاهی این خانواده بیسابقه است. او در مقام ولیعهد سلطنت در چهرۀ یک سلطان بلند پرواز، خودشیفته، ستیزهجو و مهاجم ظاهر شده است. این ولیعهدِ خودشیفته و مهاجم کیست و از میان صدها شهزادۀ آلسعود در درون سلطنت این خانواده چگونه ظهور کرد؟
محمد بن سلمان بن عبدالعزیز آلسعود، متولد ۳۱ آگست ۱۹۸۵ پسر ارشد سومین زن ملک سلمان، پادشاه کنونی عربستان سعودی است. مادر محمد بن سلمان به زنان خانوادۀ رییس قبیلۀ عجمان تعلق دارد. محمد بن سلمان در سال ۲۰۰۸ با سارۀ بنت مشهور بن عبدالعزیز آلسعود ازدواج کرد و تا کنون صاحب سه فرزند به نامهای سلمان، فهده و نوره میباشد. محمد بن سلمان در ریاض مکتب خواند و سند تحصیل را در رشتۀ حقوق از دانشگاه ملک سعود ریاض به دست آورد. او در مارچ ۲۰۱۳ رییس دفتر ولیعهد عربستان و مشاور خاص به رتبۀ وزیر تعیین شد. یکسال بعد در اپریل ۲۰۱۴ به فرمان پادشاه به عضویت شورای وزیران و وزیر مشاور منصوب شد.
وقتی ملک سلمان در جنوری ۲۰۱۵ با مرگ ملک عبدالله که سیزدهمین پسر در میان ۳۷ پسر ملک عبدالعزیز بود، سلطنت سعودی را به دست گرفت، پسرش شهزاده محمد به سرعت پلههای دسترسی به قدرت را پیمود و بر تمام نهادهای نظامی و اقتصادی تسلط یافت. او نخست به ریاست دفتر پادشاه رسید و بلافاصله به وزارت دفاع منصوب شد. سپس به فرمان پادشاه معاون مقام ولیعهد سلطنت و معاون دوم صدراعظم تعیین شد و در رأس شورای امور اقتصادی و توسعه قرار گرفت. سرانجام در ۲۱ جون ۲۰۱۷ با فرمان دیگر پادشاه به مقام ولیعهد سلطنتی و معاون شورای وزیران رسید. پس از فرمان ولیعهدی و معاونیت شورای وزیران، تفویض صلاحیتها و مقامات دولتی همچنین از سوی شاه برای ولیعهد ادامه یافت که ریاست او به کمیتۀ مبارزه با فساد یکی از آن سمتها بود.
خیزهای بلند ولیعهد جوان با اصلاحات در داخل و تهاجم در بیرون:
محمدبن سلمان از همان نخستین روز دسترسی به پلههای بالای قدرت در عربستان، خیزهای بلند خود را برای رساندن دولت سلطنتی عربستان به بازیگر و قدرت برتر منطقهیی آغاز کرد. او برنامههای بسیار بلندپروازنه در جهت توسعۀ اقتصادی و تغییرات اجتماعی ارایه کرد که به عنوان دورنمای ۲۰۳۰ شناخته میشود. طرح اقتصادی ۲۰۳۰ او رهایی عربستان از وابستهگی به اقتصاد نفتی، ایجاد زمینههای مساعد و فضای بازتر برای شرکتهای اقتصادی، حذف کمکها و معاشات اضافی و امتیازات کلان دولتی و خصوصیسازی بخشی از شرکت نفت عربستان، اعلان شد.
توسعۀ اجتماعی مورد نظر ولیعهد، در واقع تغییرات بسیار بحثبرانگیز و بیسابقه در تفکرات و باورهای مذهبی در عرصههای مختلف زندهگی جامعه و طبقات اجتماعی است. از آزادیهای نامتعارف در جامعۀ سنتی و قبیلهیی عربستان برای زنان تا ایجاد نگرش دینی و مذهبی از مسایل مختلف و ارایۀ فهم و قرائت جدید متعادل از اسلام، سوای قرائت حاکم سلفیت و افراطگرایی که با نام وهابیت نیز شناخته میشود. اما خیزهای محمد بن سلمان در سیاست خارجی با ستیزهجویی و تهاجم آغاز گردید. وقتی او از سوی پدرش ملک سلمان به عنوان جوانترین وزیر دفاع عربستان تعیین شد، کارش را در این وزارت با حملۀ نظامی بر یمن آغاز کرد. او ائتلاف شیعیان حوثی را که بر صنعا مسلط شده بودند، دستنشاندهگان حکومت ایران خواند و جمهوری اسلامی ایران را حامی بیثباتی و تروریسم در منطقه معرفی کرد. او برای مقابله با ایران، رابطۀ نزدیک ناآشکار با اسراییل برقرار کرد و در سفر اخیرش در مارچ سال روان ۲۰۱۸ به امریکا، ایران را دشمن مشترک عربستان و اسراییل خواند.
مخالفتهای نافرجام درونی با خیزهای ولیعهد:
نظریات و اقدامات محمدبن سلمان و پدرش ملک سلمان در عرصۀ تغییرات اجتماعی و اقتصادی، هم در میان اولاد و احفاد آلسعود و هم در میان جامعۀ بسته و سنتی با تردیدها و مخالفتهایی روبهرو بوده است. از مخالفان داخل خانوادۀ سعود میتوان به امیر طلال بن عبدالعزیز ۸۴ ساله هجدهمین پسر ملک عبدالعزیز بنیانگذار عربستان سعودی اشاره کرد که در می ۲۰۱۵ و در همان آغاز، اصلاحات و تغییرات را سیلقهیی و نامنطبق با شریعت اسلامی و ساختار حکومتی خواند و خواستار مخالفت با آن و تشکیل اجلاس شورای خانوادۀ سلطنتی شد. هر چند که او خودش سالها قبل خواستار سلطنت مشروطه در عربستان شده بود و پسر ملیاردرش امیرولید بن طلال از ثروتمندترین مردان جهان طرفدار ایجاد اصلاحات در کشور بود.
اما ولیعهد و شاه پدر، نهتنها اعتنایی به این اعتراضها و انتقادها نکردند، برعکس با مشت آهنین به این مخالفتها پاسخ گفتند. ملک سلمان علیرغم این اعتراض، شهزاده محمد پسرش را بهجای شهزاده محمد بن نایف به ولیعهدی گماشت. اقدام بعد او با ولیعهد به بازداشت دو صد تن از امیران و شاهزادهگان، تاجران و مقامات دولتی در ۱۴ نوامبر ۲۰۱۷ در هوتل ریتز کارلتون ریاض به نام مبارزه با فساد، نمونههایی از این مشت آهنین بود. در میان بازداشتشدهگان امیرولید بن طلال نیز قرار داشت. هر چند اینها پس از چند ماه با پرداخت یکصد ملیارد دالر رها شدند.
قشر محافظهکار و سنتی عالمان دینی اگر نه در مجموع، بخشی از آنها با اصلاحات ولیعهد جوان و سنتشکن مخالفت میورزند و یا کمازکم اظهار نارضایتی و ناراحتی میکنند، اما این مخالفتها تا کنون مشکل و مانع قابل ملاحظه برای محمدبن سلمان ایجاد نکرده است. بیش از نیم جمعیت عربستان، جمعیت جوان هستند که از اصلاحات ولیعهد حمایت میکنند. او در مصاحبهیی در سال ۲۰۱۷ گفت: «من جوان هستم و هفتاد درصد شهروندان کشور ما هم جوان هستند. ما نمیخواهیم تا عمر خود را در این گرداب که طی ۳۰ سال گذشته داشتیم، هدر دهیم. ما میخواهیم به این دوره پایان بدهیم.» از سوی دیگر، دولت سلطنتی عربستان علیرغم نفوذ سنتی علمای دینی بر مردم و بر باورها و فرهنگ اجتماعی به آسانی میتواند آنها را تحت نظارت و سلطۀ خود قرار دهد و تواناییشان را در تحریک و بسیج افکار عمومی مهار و خنثی کند. ثروت سرشار و باد آوردۀ نفت به سلطنت آلسعود توانایی این سلطنت را در مهار عالمان و تطمیع آنها بالا برده است. اگر شمار اندکی از مخالفان و ناراضیان متعلق به قشر عالمان دینی در جامعه که قصد اعتراض و اعلان مخالفت داشته باشند، بلافاصله به سرکوب و زندان مواجه میشوند.
ادامه دارد…
Comments are closed.