رأی دهنـده‌‌گان انتخـابات آینـده کی‌ها انـد؟

- ۲۷ حمل ۱۳۹۷

با گذشت سه روز از آغاز رسمی ثبت نام رای دهنده‌گان انتخابات، گزارش‌ها از مشارکت و رفتن شهروندان به مراکز ثبت نام به شدت مایوس کننده و غیرقابل باور است. از بخش‌های مختلف کشور گزارش می رسد که افراد بسیار کمی به این مراکز جهت ثبت نام حضور یافته اند. دلیل چنین امری چه mandegar-3می تواند باشد؟ چرا این بار در برابر مراکز ثبت نام که در گذشته مراکز توزیع کارت های شرکت  در انتخابات بود، صف‌های طویلی از متقضیان وجود ندارد؟ برخی‌ها حتا نشرات رسانه ها را نیز زیرنظر دارند و می گویند آگاهی دهی از آغاز به کار مراکز ثبت نام و نشر آگهی های تبلیغاتی در مورد انتخابات آینده نسبت به هر انتخابات گذشته بسیار بسیار ناچیز و اندک است و چنین به نظر می رسد که حتا کمیسیون موفق به ساخت چند آگهی کوچک انتخاباتی نیز نشده است. برخی از آگاهان به این باور اند که دلیل اصلی کم رنگ بودن مراکز ثبت نام رای دهنده گان منوط به اراده حکومت در برگزاری انتخابات آینده است. به باور این آگاهان با وجود این که آغاز ثبت نام رای دهنده گان به صورت رسمی به وسیله سران حکومت انجام شد ولی دولت اراده لازم و دقیق برای برگزاری انتخابات آینده ندارد و بیشتر آن چه که انجام یافته فقط جنبۀ  نمادین و شعاری دارد. به گفته آن ها ارگ می خواهد به این وسیله نشان دهد که خواهان برگزاری انتخابات است، در حالی که چنین نیست و دولت با این اقدام ها فقط می خواهد اذهان عمومی را آرام سازد و به اصطلاح « خاک به چشم» شان بزند. اگر واقعا ارگ ارادۀ برای برگزاری انتخابات می داشت بدون تردید حالا مراکز ثبت نام چنین ساکت و آرام نمی بود. از جانب دیگری برخی ها به این نکته اشاره می کنند که حکومت بدون آن که اعتماد دوباره مردم را به برگزاری انتخابات فراگیر و شفاف جلب کرده باشد، دست به گشایش مراکز ثبت نام زده است. به اعتقاد این عده، شهروندان افغانستان دیگر آن اعتماد سال های گذشته به انتخابات را ندارند و به همین دلیل تصمیم گرفته اند که حضور کمتری در انتخابات داشته باشند. آن ها به گفته این عده به دو دلیل انگیزه شان را به انتخابات از دست داده اند. نخست، عدم باورمندی به شفافیت و عادلانه بودن انتخابات در موجودیت برنامه های طراحی شده برای مهندسی آن و دوم به این دلیل که گویا افراد از قبل انتخابات شده اند و رای مردم در تعیین سرنوشت شان هیچ نقشی ندارد. بارها این سخن از زبان شهروندان کشور شنیده شده است که وقتی برنده گان را قدرتمندان تعیین می کنند و به هر شکل ممکن آن ها را برنده اعلام می کنند، چرا آن ها خطر کنند و در انتخاباتی شرکت بورزند که نتایج آن از پیش مشخص است. مگر این حرف حقیقت ندارد؟ آیا ارگ فراموش کرده که چگونه در انتخابات ریاست جمهوری گذشته تقلب های سازمان یافته به نفع یک نامزد مشخص انتخابات را به بحران کشاند؟ اگر حرف و حدیث های دیگران در مورد انتخابات چندان مورد اعتماد نباشد، حداقل باید به اعتراف های مشاور پیشین شورای امنیت ملی کشور باید اعتماد کرد که در کتاب خاطراتش پرده از راز های انتخابات برداشته و به صورت واضح نوشته که برنده انتخابات فرد دیگری بود ولی قدرتمندان دخیل در سیاست افغانستان از اعلام آن جلوگیری کردند. چگونه می شود به کسانی اعتماد و در انتخابات شرکت ورزید که خود عامل و سازمانده اصلی تقلب و بحران انتخاباتی هستند؟ حداقل رییس جمهوری پیشین این قدر جسارت سیاسی داشت که بگوید خارجی ها با دستکاری انتخابات از او رییس جمهوری ضعیف ساختند ولی آقای غنی این جسارت اخلاقی و سیاسی را هم ندارد که بگوید او بخشی از یک حکومت ایتلافی و ساخته گی است که در اثر نتیجۀ انتخابات به کرسی ارگ دست نیافته است. آقای غنی با وجود این که نتایج انتخابات با تشکیل دولت وحدت ملی عملا نادیده گرفته و به یک معنا ابطال شد، به کمیسیون رفت و خود را برنده آن اعلام کرد و بدتر از آن این که اعتماد نامۀ کمیسیون متقلب انتخابات را نیز به دست آورد. چه اعتماد نامه یی و چه انتخاباتی؟! آن انتخابات را باید به عنوان درس تاریخی بایگانی کرد و ثبت دفتر روزگار ساخت که چگونه می شود با سرنوشت مردم بازی کرد. اما آقای غنی با کمال پررویی به کمیسیون متقلب می رود، از آن ها به خاطر کارهای تاریخ سازشان سپاسگزاری می کند و اعتماد نامۀ بدون پایه گاه حقوقی شان را هم دریافت می کند. مثل این که کسی بدون عبور از آزمون به صنف بالاتر ارتقا یابد و باز برود و پارچه کامیابی درخواست کند. آقای غنی بدون کامیابی در مکتب انتخابات پارچه کامیابی آن را به دست آورده است. آیا سخنان امروز او برای برگزاری انتخابات بدون تقلب می تواند دیدگاه مردم را تغییر دهد. البته یک دیدگاه دیگر هم وجود دارد و آن این که پس از سرشماری جمعیت فضایی و غیرقابل باور ارگ بخواهد یک بار دیگر تقلب های گسترده را از این طریق در انتخابات آینده فراهم سازد. فراموش نکنیم که سرشماری نفوس فضایی دقیقا رابطه نزدیک با انتخابات دارد و می تواند زمینه های خوب تقلب را فراهم سازد. مساله دیگر در مورد کم رنگ بودن حضور شهروندان در مراکز ثبت نام این هم می تواند باشد که هنوز حتا جامعه جهانی به عنوان اصلی ترین کمک دهنده به برگزاری انتخابات کشور، هیچ تمایلی مبنی بر تامین هزینه های آن از خود نشان نداده است. هنوز واقعا مشخص نیست که هزینه های انتخابات آینده از چه منبعی تامین می شود؟ این ها همه می توانند دلایل روشن برای کم رغبتی و بی انگیزه گی شهروندان کشور برای رفتن به پای صندوق های رای باشد. انتخابات آینده در صورت برگزار شدن می تواند از مهم ترین چالش های دموکراسی نوپای افغانستان به شمار رود که به یمن تکنوکرات های برگشته از غرب به افتضاح کشیده شده است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.