احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمد اکرام اندیشمند/ شنبه 1 ثور 1397 - ۳۱ حمل ۱۳۹۷
بخش چهارم و پایانی/
اصلاحات و تغییرات فرهنگی و اجتماعی:
گامهای محمد بن سلمان در مسیر اصلاحات و تغییرات در جامعۀ قبیلهیی و سنتی عربستان که هر چند از نام و آدرس پدرش به عنوان پادشاه صادر میشود، گامهای بلند و خیزهای جسورانه است. مهمترین مسایل این تغییرات تا کنون اینها بوده اند:
۱- محدود ساختن قدرت و صلاحیت نهاد امر به معروف و نهی از منکر یا پولیس مذهبی که عملکرد مردم را در جامعه همچون پوشش بانوان، موسیقی، ادای نماز و… را تحت نظر داشتند.
۲- نشر آزادی موسیقی در هوتلها و رستورانتها که پیش از این، نهاد امر به معروف و نهی از منکر با دست باز میتوانستند مانع انتشار موسیقی در هوتلها و رستورانتها شوند.
۳- آزادی نشر موسیقی در شبکههای تلویزیونی کشور و آزادی در برگزاری کنسرت آوازخوانان. در نتیجۀ این آزادی بود که کنسرت امکلثوم، خوانندۀ معروف زن عرب مصری را که در سال ۱۹۷۵ درگذشته است، تلویزیون دولتی عربستان در سوم اکتوبر ۲۰۱۷ پخش کرد.
۴- آزادی برای بانوان در انتخاب رنگ و نوعیت پوشش و حجاب شان.
۵- اجازۀ حق رانندهگی برای بانوان.
۶- اجازۀ ورزش برای بانوان در رشتههای مختلف ورزشی.
۷- آزادی ورود بانوان به ورزشگاهها که در کشور ایران، بانوان از چنین آزادی محروم هستند و حق تماشای مسابقات فوتبال را در ورزشگاههای ایران ندارند. بانوان عربستان در ۲۴ سپتمبر ۲۰۱۷ برای اولین بار به استدیوم ورزشی رفتند.
۸- اجازۀ صدور فتوا برای بانوان از سوی مجلس شورای عربستان سعودی در ۲۹ سپتمبر ۲۰۱۷ که هر چند این شورای ۱۵۰ عضوی غیر منتخب قدرت اجرایی ندارد و مصوبات این مجلس فقط با تایید و دستور پادشاه قابل اجرا است.
۹- بازنگری در نظام آموزش و پرورش و نصاب درسی مکاتب و دانشگاهها و حذف مطالبی که ذهنیت مخالفت با کافران و تمدن غربی را در استناد به آموزهها و احکام دینی تدریس و تلقین میکرد. شامل ساختن برخی مقولات و مفاهیم متدوال در غرب مانند حقوق بشر، جامعۀ مدنی، حقوق بانوان و…
تأثیر اصلاحات بر جامعۀ عربستان سعودی و کارگران خارجی مقیم و شاغل در این کشور:
صرفِنظر از اینکه اصلاحات و تغییرات ولیعهد عربستان برای جوانان کشور و به ویژه برای بانوان و دختران جوان، دلچسپ است و برای وجاهت این کشورِ فاقد آزادیهای ابتدایی بشری در جهان و به ویژه جهان غرب مورد توجه و مقبول؛ تأثیر این اصلاحات از نظر مالی و معیشتی برای مردم عربستان و میلیونها کارگر خارجی مقیم، همراه با ناگواری و عسرت است.
با کاهش نفت در سال ۲۰۱۴ که عربستان به کسر بودجه روبهرو شد و سپس هزینۀ رو به افزایش جنگ یمن این کسر بودجه را افزایش داد و عمیق ساخت، اصلاحات جدید اقتصادی ولیعهد، هم جامعۀ عربستان و هم خارجیهای کارگر در این کشور را نشانه گرفت. مالیات افزایش یافت، یارانهها و سبسایدیهای دولتی برای شهروندان عربستان تقلیل پذیرفت. خصوصیسازی در عرصۀ اقتصاد فشار را بر مردم گسترش داد. کاهش شغلهای دولتی و کاهش برنامههای رفاه دولتی بیشتر از همه جوانان را که در پی اشتغال و ورود به بازار کار هستند، نشانه میگیرد.
تأثیر منفی اصلاحات اقتصادی ولیعهد بر کارگران خارجی مقیم عربستان به ویژه کارگران مسلمان کشورهای آسیایی بسیار تلختر و شدیدتر است. در یک سالِ اخیر، بیش از نیم میلیون کارگر خارجی از کارهای شان بر کنار شده اند. علیرغم این سختی بر کارگران خارجی، دولت عربستان مالیات سرانۀ هر ماه صد رئال را بر اعضای خانوادۀ خارجیهای مقیم این کشور، به شمول اطفال نوزاد وضع کرده است تا بخشی از کسر بودجۀ دولت از این طریقی که بیشتر اخاذی و بیدادگری است، جبران شود. علاوه بر آن، میلیونها کارگر خارجی با قرار گرفتن در شرایط سخت و غیر قابل تحمل، مجبور به ترک عربستان شوند. جالب این است هیچیک از این خارجیهای که نسل اول و دوم شان متولد عربستان هستند و تا چهل-پنجاه سال عمر دارند، از هیچگونه حقوق شهروندی و سند اقامت دایمی و یا تابعیت این کشور برخوردار نیستند.
اصلاحات ولیعهد؛ تغییر به سوی مدرنیزم و جامعۀ باز یا اقدامات نمایشی و فرمایشی؟
محمدبن سلمان در اگست ۲۰۱۷ در مصاحبه با روزنامۀ گاردین چاپ انگلستان، از رهبران جهان که مسلماً روی سخنش با رهبران کشورهای غربی بود، خواست تا او را در بردن عربستان سعودی به سوی یک جامعۀ باز همکاری کنند، اما پرسش قابل پاسخ و بحث این است که آیا اصلاحات ولیعهد و تغییراتی که با فرمان شاه و دستور ولیعهدِ مدعی اصلاح و تغییر در کشور و جامعۀ بسته و سنتی عربستان انجام یافته و انجام میشود، این کشور را به سوی جامعۀ باز و مدرن میبرد؟
در رسانهها و میان تحلیلگران و به ویژه رسانهها و تحلیلگران غربی، اصلاحگریها و تغییرات ولیعهد به گونۀ مختلف و بیشتر با تانی و تردید مورد بحث قرار میگیرد. فرید زکریا، استاد مسایل سیاست خارجی در امریکا و از مجریان معروف شبکۀ تلویزیون سیاِناِن در نهم نوامبر ۲۰۱۷ طی مقالهیی در واشنگتن پست، اصلاحات محمدبن سلمان را شگفتآور و اساسی تلقی نمیکند. او در این مقاله مینویسد که محمدبن سلمان در حال حاضر روند معمول قدرتمندان در جهان را بر عربستان سعودی اعمال میکند. زکریا در این مقاله میگوید که ویلیام جی دابسون، در کتاب «منحنی درک دیکتاتور» توضیح داده که نسل جدید قدرتمندان در سرتاسر جهان، برای حفظ قدرت، مجموعهیی از ترفندها دارند که بسیار هوشمندانه و پیچیدهتر از گذشته است.
«دانیل هشلر»، نویسنده و تحلیلگر آلمانی در ویبسایت خبری شبکۀ یک تلویزیون آلمان(تاگس شاو) در مقالۀ خود علیرغم آنکه میگوید اعطای حقوق و آزادیهایی برای بانوان در عربستان، پایههای نظام مردسالار اجتماعی را میلرزاند، اما برای برابری حقوق زن و مرد و شکلدهی جامعۀ باز و مدرن راه طولانی در پیش است. به باور او: «گشایش محتاطانۀ این جامعۀ بسته، اقدامی تاکتیکی است. خاندان سلطنتی با بحران دستوپنجه نرم میکند و بدون اصلاحات اصولی اقتصادی، بالاخره روزی با خطر ورشکستهگی اقتصادی مواجه خواهد شد. به همین دلیل، ولیعهد جوان محمد بن سلمان یک سلسله اصلاحات اساسی در نظر گرفته است و موفقیت اینگونه اقدامات، بدون مشارکت بانوان امکانپذیر نخواهد بود.» از دیدگاه هیشلر این اصلاحات به ویژه در مورد نقش بانوان به اعتبار و وجهۀ عربستان در غرب کمک میکند و این امید را برای ولیعهد و شریکان قدرتش در سلطنت سعودی تقویت میکند تا به جذب سرمایهگذاریهای بیشتر غرب، صنعت گردشگری و حمایت بیشتر غربیها از عربستان بیانجامد. در حالی که از نظر این نویسندۀ آلمانی، اصلاحات ولیعهد فعلاً بیانگر تغییر و تحولات اساسی در عربستان نیست: «هنوز پیگرد و فشار زیاد بر منتقدان رژیم و دستگیریهای خودسرانه و شکنجه در دستور کار است و هیچ نشانهیی مبنی بر اینکه پادشاه حاضر است اندکی از قدرت مطلقۀ خود را واگذار کند، وجود نداردو»
جانِ گپ هم همینجا است که ولیعهدِ بلندپروازِ عربستان میخواهد جامعه و کشور خود را در غیاب ارزشهای مدنی و متدوال امروز جامعۀ باز و مدرن به خصوص در نبود توسعۀ سیاسی با شکلگیری دموکراسی، جامعۀ مدنی، انتخابات آزاد، احزاب سیاسی، تفکیک قوای ثلاثه، برابری حقوق شهروندی، گردش مسالمتآمیز قدرت، وارد جامعۀ با ز و مدرن کند. در حالی که توسعۀ سیاسی با تحقق دموکراسی و ایجاد جامعۀ مدنی و شهروندی به عنوان بخشی از فرایند جامعۀ باز و مدرن است.
آیا ولیعهد که شاید در آیندۀ نزدیک، سلطنت را -چه با مرگ پدر و چه قبل از مرگش- قبضه کند، حاضر خواهد بود تا بستر این فرایند را در کشور هموار سازد و از انحصار مطلق قدرت و سلطنت مونارشی دست بکشد؟ اما هیچ نشانهیی از این تحولات وجود ندارد و به نظر میرسد که ولیعهد جوان در صدد نیم قرن پادشاهی مطلقه بر عربستان سعودی باشد.
Comments are closed.