- ۰۵ ثور ۱۳۹۷
ثور در افغانستان، ماهی است که مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر نزدیک مان، در آن رقم خورده است و سرنوشت کشور را تغییر داده است. هفت و هشت ثور، دو روز پی در پی و دو تحول از دو مکتب فکری متفاوت است که در فاصلههای زمانی مشخصی اتفاق افتادهاند. طرفداران هر دو فکر (کمونیستی و اسلامیستی) در مورد این دو رویداد قضاوتهای خودشان را سعی میکنند که به منصۀ قبول بنشانند؛ اما مسلماً کسانی هم هستند که هر دو روز را سیاه میخوانند و کسانی نیز میان آن تفکیک قایل میشوند تا در قضاوت شان معیاری حرکت کنند. کودتای هشت ثور، در کنار آنکه به روند استبدادی یک حکومت خاندانی پایان داد؛ اما حرکتی بود که در برابر اندیشهها و باورهای مردم قرار داشت. شعارهای بسیار آتشین، اقدامات جانیانه و حرکتهای غیر اسلامی آنان، نقطۀ اصیل خیزشهای مردم شد. به جز اینکه برخی زنان در مرکز پوشش شان را تغییر داده بودند، هیچ نشانی از یک دولت و تفکر رو به پیش رفت در اندیشۀ کودتاگران و با ایدههای چپ کمونیستی وجود نداشت و حالا هم که گذر زمان از آن روزگاران صورت گرفته است، هیچ نشانی دال بر مقبول بودن آن حرکت و حکومتهای کمونیستی در هیچ زمینهیی در تاریخ بروز نکرده است.
اما هشت ثور ۱۳۷۱، در کنار آنکه پیروزی ملتی در برابر اشغالگران سرخ و حکومت دستنشانده بود، در واقع سبب اصلی حفظ موقعیت افغانستان در دل جغرافیای جهان بوده است. شکی نیست که هر انقلاب و هر جهشی منجر به جنگهای داخلی و خانمانسوز، ویرانگر در کل جهان شدهاست و تجربههای همه کشورهای روی عالم همین است که بعد از انقلاب، مشکلات شدیدی را پشت سر گذشتاندهاند و انقلابگران خود سبب مشکلاتی شدند؛ اما آن اتفاقات بعد از انقلاب نتوانست که اصل ماهیت آن حرکت و پیروزی را خدشهدار کند. در افغانستان نیز همین منطق میتواند درست از آب دراید. زیرا با گذشت ۲۶ سال از پیروزی انقلاب اسلامی و یا پیروزی مجاهدین در کشور، اتفاقها به گونهیی نمایان شدهاند که ماهیت جنگهای بعد از هشت ثور را آشکار میکند. حتا دولت فعلی ما، هیچ چیزی جز در ادامۀ دولت بعد از هشت ثور نیست و همین دولت امروز ما در برابر کسانی میجنگد و با کسانی صلح کرده است که دولت بعد از هشت ثور با آنها جنگید و صلح کرده بود. یعنی بعد از هشت ثور، این کشور دقیق در معرض تهاجم غیر مستقیم پاکستان قرار داشت حتا آن کشور به تجاوز مستقیم در هیأت طالبان ادامه داد. بیشتر گروههایی که در برابر دولت اسلامی مجاهدین قرار گرفته بودند، با آن کشور رابطه داشته و جنگ آن کشور را راهانداخته بودند و امروز هم همین ادامه جریان دارد. بنابراین نباید بی هیچ دقتی هشت و هفت ثور را یکی کنیم و سیاه و سفید تاریخ را به هر دلیلی مورد قضاوت یکسان قرار بدهیم. رویدادهای تاریخی برای ما تجربهیی بیش نیستند؛ اما قضاوت در مورد هرکدام آن باید به شکل علمی و فارغ از نگاههای جانبی مان باشد. حد اقل گذشت زمان ثابت کرده است که موقف دولت مجاهدین، در برابر بیشتر رویدادهای بعد از هشت ثور درست بودهاست. نمیشد که دولت مجاهدین هم در برابر گروههای وابسته و حتا تروریستی مبارزه کند و هم در آن جنگ و رویارویی اتفاقی هم در کشور نیفتد. بلی دردهایی که همه مان بعد از هشت ثور تحمل کردیم واقعا سنگین است؛ اما نمیشود اصل آن مبارزات و جهاد برحق مردم را و مبارزات برحق بعد از هشت ثور را یک سره نادیده بگیریم. چه خوب است که از تلخیهای دیروز را اندرزی برای فرداهای مان بسازیم.
Comments are closed.