گزارشگر:کمالالدین حامد/ دو شنبه 17 ثور 1397 - ۱۶ ثور ۱۳۹۷
سالها شده در کشور ما مردم (اعم از نظامی و غیرنظامی) قربانی انفلاق برخاسته از تیوری ترور و وحشت میباشند. زمانی ما قربانی میدادیم که کشورهای دیگر مسلمان (نظیر عربستان سعودی، پاکستان و دیگران) برای ما فتوا میبافتند و به یک شکلی، کشور ما را راه منتهی به بهشت و خاک ما را مرکز ثقل جهاد میدانستند.
ولی دیری نشد که اینها به خود آمدند و ترور و وحشت دامنگیر خودشان شد که در نهایت، یکی آمد از ملاهای خود خواست که فتوا بدهند در «پاکستان» جهاد نیست و آن دیگری «تحت ادارۀ بن سلمان» تعهد سپرد که گلیم «سلفیسم تکفیری» را جمع میکند و به خاطر «گُلِ روی» دختر ترامپ، سعودی را در اصطلاح مسلمان معتدل میگرداند و امریکا را متهم کرد که وهابیگری را برای سعودی دستورداده بود.
همۀ این کشوقوسها زمانی شد که برای کشورهای خودشان فرصت به وجود آمد و ملاهای را تراشیدند و روی صحنه آوردند تا فتوای دموکراتیزهسازی بدهد، ولی در کشور من، کار از کار گذشته بود. چرا؟
برای اینکه اینجا افراطیت به قدر کافی ریشه دوانیده بود و تروریسم نظری و تکفیری، ذهنیت دینی ما را تحت شعاع قرار داده بود. ما قربانی پیروی از فتاوای بافته شده در پاکستان و سعودی شدهایم که «تروریستان» افغانی ما حمل میکنند و از روی آن برای تمام مردم سرزمین من (علما، خبرنگاران، کسبهکاران، دهقانان و معلمان) اجل تعین میکنند و با انفلاق خود برای کشتن ما میخواهند به «حور» بهشتی برسند .
افراطیت تکفیری با تکفیر یاران پیامبر اسلام در همان صدر اسلام تحت عنوان خوارج آغاز شد و ترکیب آن، ملغمهیی بود از «فرهنگ جاهلی قبل از اسلام»، فقر اقتصادی و سرخوردهگی قدرت و اداره .
گروه خوارج با تکفیر تمام «غیر خود» شاهکار وحشیگری را به نمایش گذاشتند و در اصطلاح غیرت قبیلهیی را به رخ تمدن اسلامی کشیدند. این تفکر بار دیگر و به صورت مدرنتری به سراغ «اسلام» آمده است، ولی اینبار ویژهگیهای مدرنتری را حمل میکند: اینبار جنگ مذهبی را از طریق تلویزیونهای ماهوارۀ به پیش میبرد، تکفیر را در نوارهای سخنرانی تکثیر میکند، روابط بینالملل مبتنی بر تکفیرگری را راه انداخته اند و بهجای کشتن با شمشیر، رو به دوربین فلمبرداری ذبح میکند.
تکفیرگری امروزی مرکب است از: فرهنگ قبیلهیی مدرنیزه شده و سرخوردهگی قدرت و معرفتِ کلامی به جای معرفت شریعتمدارانه. تکفیرگری امروزی نصوص اسلامی را باز قرائت کرده است و تمام قرائتهای فقهی گذشته بیارزش تلقی شده است که در این باز قرائت میتوان برای هرپیش آمدی جدا فتوا بافت و برای هر عملی به طور مجزا حکم صادر کرد .
تکفیرگری امروزی دو قطب دارد: قطب بیغیرت و قطب باغیرت. داعش و گروههای امثال آن، قطب باغیرت این اندیشه است؛ چون میگوید و عمل میکند (خود را انفلاق میدهد)، ولی تکفیریهای نظری و گروههایی که تحت عنوان اسلام به تکفیر مذاهب اسلامی و نحلههای اسلامی میپردازند، قطب بیغیرت شمرده میشوند؛ چون باور به کفر دیگران دارند، ولی غیرت انفلاق خویش را ندارند. بنابر آن، جنایت شخصی که مرا به عنوان سنی و شما را به عنوان شیعه، یا مرا به عنوان صوفی و شما را به عنوان وهابی و یا مرا به یک عنوان دیگر و شما را به یک لقب دیگر کافر میداند، کمتر از فردی که خودش را انفلاق میدهد، نیست؛ فقط فرق آن داشتن غیرت انفلاق و عدم انفلاق است .
بن سلمان دیر حرکت کرد. برای کشور خودش به زودترین فرصت از گروههای تکفیری مفتیان سکولار میتراشد، ولی کشور من را قربانگاه بیگناهان بدست وحشیان تکفیری ساخت .این مربوط به علمای اعلام و خلاق میشود که با توجه به وضعیت حساس مردم ما نگزارند بیش از این دین ما گروگان چند نفر «کفرباف» باشد و قربانی دادن ما بیپایان.
Comments are closed.