احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:یک شنبه 23 ثور 1397 - ۲۲ ثور ۱۳۹۷
دکتور عبدالقهار سروری، صمدعلی نوازش، خالد مقصودی، امان ریاضت، سید خلیلالله سادات و رفیع جسور
—————————————————————————————————————————————-
موسسۀ تحقیـقاتی و مشـورهدهـی افغـانستان/
————————————————————–
بخش سوم/
—————–
نتایج کیـفی (تشریحی)
بخش نتایج کیفی شامل بخشهای مهمِ نظریات و پاسخهای اشتراککنندهگان به پرسشهای کیفی میباشد که بهگونۀ مستقیم نقل قول شدهاند. اشتراککنندهگان بخش کیفیِ این پژوهش عبارت اند از: ۱- یک استاد دانشگاه/ مرد، ۲- یک کارمند دولت/ مرد، ۳- یک یک کارمند دولت/ زن، ۴- یک محصل دانشگاه/ زن، ۵- یک کارمند یکی از کمیسیونهای انتخاباتی/ مرد، ۶- یک فعال جامعۀ مدنی/ مرد، ۷- یک ژورنالیست یک نهاد خصوصی/ زن، ۸- یک معلم مکتب/ مرد، ۹- یک فارغ دانشگاه/ مرد، ۱۰- یک ژورنالیست آزاد/ مرد، ۱۱- یک استاد دانشگاه/ مرد و ۱۲- یک دکاندار/ مرد.
نتایج بهدست آمده از پاسخهای کیفی نیز در اکثر موارد حمایتکنندۀ نتایج کمی این پژوهش میباشد. اکثر پاسخدهندهگان به پرسشهای کیفی نبود یک ساختار و میکانیسم دقیق، شفاف و مفید انتخاباتی در کشور، کمبود ظرفیت و تواناییهای کاری و پرسشبرانگیز بودن حد استقلالیت کمیسیونها و نهادهای انتخاباتی، بیسوادی و عدم آگاهی مردم نسبت به ارزش و حد سازندهگی رأیشان، ناامنیها، کاهش حمایتها و همکاریهای تخنیکی و عملیاتی جامعۀ جهانی و نهادهای بینالمللی در پروسههای انتخاباتی افغانستان، تقلبهای گسترده در انتخابات گذشته، فساد و رشوهستانی و و کمرنگ بودن نقش احزاب سیاسی در پروسههای انتخاباتی در کشور را عوامل اصلیِ به چالش کشیده شدن پروسههای انتخاباتی در افغانستان معرفی میکنند. بهطور مثال، اشتراککنندۀ ۱ میگوید: “انتخابات پروسۀ اصلی برای حمایت یک دموکراسی میباشد تا تداوم پیدا کند و کدام بدیل دیگر برای انتخابات وجود ندارد و مقامات دولتی، سیاستمداران و گروههای سیاسی باید بهخاطر فراهمسازی زمینههای تدویر انتخابات آزاد و عادلانه در کشور بهگونۀ مشترک فعالیت نمایند”. همچنان، اشتراککنندۀ ۲ میگوید: “انتخابات باید بر مبنای زمانبندی مشخص و بر مبنای قانون تدویر شود و این حقِ مردم میباشد تا نمایندهگان خود و رییسجمهور خود را از طریق استفاده از حق رأی خود انتخاب نمایند، اما بهخاطر تداوم ناامنیها و تشنجات سیاسی در کشور، بیمِ آن میرود که انتخابات آینده به تعویق انداخته شود و یا حتا ممکن است که تدویر نشود”. برعلاوه، اشتراککنندۀ ۹، کسیکه یک شخص تحصیلکرده اما بیکار میباشد، میگوید: “مردم منتظر اند تا در انتخابات آینده شرکت نمایند و انتخابات باید بهموقع دایر شود، چون تدویر انتخابات آزاد و عادلانه بر مبنای قوانین انتخاباتی میتواند در میان مردم نسبت به آیندۀ افغانستان اعتماد ایجاد نماید”. او همچنان روی نقش احزاب سیاسی در پروسههای انتخابات در کشور تأکید میکند.
همچنان، اشتراککنندۀ ۸ پیشنهاد میکند که “یک میکانیسم مفید انتخاباتی باید ایجاد و عملی شود تا از مداخلههای غیرقانونی زورمندان در امور انتخابات، رشوهستانی و تقلبهای انتخاباتی در انتخابات آینده جلوگیری بهعمل آید”. به گفتۀ اشتراککنندۀ ۷ “بدون موجودیت کمیسیونهای با ظرفیت و مستقل انتخاباتی و بدون حمایت و نظارت کامل جامعۀ جهانی در جریان انتخابات آینده، رسیدن به اهداف انتخاباتی مردم از طریق تدویر انتخابات بر مبنای تعاملات شخصی سیاستمداران با مقامات امکان نخواهد داشت”. اشتراککنندۀ ۱۲ همچنان معتقد است: “شرایط کنونی در کشور برای ما قابل قبول نیست و ما منتظر هستیم تا بعد از انتخابات آینده شاهد یک سلسله تحولات مثبت در کشور باشیم”. اشتراککنندۀ ۵ که عضویت یکی از کمیسیونهای انتخاباتی را برعهده داشت، میگوید: “موضوع توزیع تذکرههای الکترونیک، چالشهای امنیتی و مسایل مالی از جمله عوامل مهمی اند که ممکن است باعث به تعویق افتادنِ زمان تدویر انتخابات در کشور شوند، اما در نهایت انتخابات باید دایر شود”.
نظریاتِ نقلشده همه نمایانگرِ اهمیت انتخابات در راستای بهبود شرایط عمومی در کشور و بهبود زندهگی مردم میباشند و نشان میدهند که اکثریت مردم با اشتیاق انتظار اشتراک در انتخابات برای سهیم شدن در پروسۀ بهبود اوضاع عمومی در کشور را دارند. نظریات و پاسخهای ارایهشده از سوی اشتراککنندهگان بخش کیفی پژوهش نیز عوامل و فکتورهای مهمِ تأثیرگذار روی پروسههای انتخاباتی در کشور را بیان میکنند.
مبـاحثه
انتخابات از جمله نیازهای اصلی برای تحقق و تقویت دیموکراسی محسوب میشود که مردم را قادر میسازد تا از طریق استفادۀ به مورد از حق رأی خود، در پروسههای تصمیمگیری در کشور خود سهیم شوند. گیلینیو (۲۰۱۳) معتقد است که بدون انتخابات دموکراسی نمیتواند وجود داشته باشد. همچنان، قِسمیکه کوهنی (۲۰۱۰) بیان نموده است، انتخابات برای کشورهای پس از بحران در راستای تحکیم ثبات و تحقق و دموکراسی مفید خواهد بود. افغانستان، بهحیث یک کشور پس از بحران که از مشکلات متعدد سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی رنج میبرد، نیاز به یک میکانیسم و سیستم منظم، شفاف و مفید انتخاباتی دارد تا زمینههای تدویر انتخابات شفاف، آزاد و عادلانه در کشور را فراهم سازند. بهخاطر ارزیابی پروسههای انتخاباتی در کشور و بهخاطر کمک به نهادهای تصمیمگیر در راستای شکلدهی و فراهمسازی ساختار منظم و مفید انتخاباتی و بهخاطر تدویر موفقانۀ انتخابات آزاد و عادلانه، این پژوهش بخاطر بررسی، شناسایی و معرفی عوامل تأثیرگذار روی پروسههای انتخاباتی در کشور طرح، راهاندازی و انجام شده است. یافتههای این پژوهش در قبال اهمیت و تأثیراتِ انتخابات شفاف و عادلانه در راستای تحکیم ثبات و بهبود شرایط عمومی در کشور، حمایتکنندۀ نظریات گیلینیو (۲۰۱۳) و کوهنی (۲۰۱۰) میباشد که روی حد تأثیرگذاری انتخابات در راستای تحکیم ثبات در کشورهای بعد از بحران و جایگاه انتخابات در چارچوب دموکراسی بیان داشتهاند و در فوق نقل شدهاند. اکثریت اشتراککنندهگان این پژوهش، تدویر یک انتخابات شفاف و عادلانه را بهحیث یکی از اساسیترین خواستهای مردم افغانستان و یگانه عامل اصلی بیرون شدنِ مملکت از شرایط نامناسب کنونی قلمداد نموده و عدم تدویر بهموقع انتخابات و نادیده گرفتن حق رأی مردم را عامل بحرانی شدنِ اوضاع در مملکت معرفی نمودند. همچنان، اکثریت اشتراککنندهگان این پژوهش برای اشتراک در انتخابات آینده علاقهمندی و آمادهگی نشان داده و معتقد بودند که برای انتخابات کدام بدیلِ دیگر وجود نخواهد داشت؛ این به این معنی است که اشتراککنندهها اهمیت انتخابات را درک نموده و بر تدویر بهموقعِ آن تأکید دارند.
همانگونه که گودوین-گیل (۱۹۹۴) دموکراسی، انتخابات و احزاب سیاسی را بهحیث فکتورها و عناصر بههم پیویسته معرفی مینماید که میتوانند روی یکدیگر اثرات مستقیم و غیرمستقیم داشته باشند، اشتراککنندهگانِ این پژوهش همچنان روی برجستهسازی نقش احزاب ملی و با ظرفیت در پروسههای انتخاباتی در کشور تأکید داشتند. از سویی هم، قسمیکه تقلبها و جنجالهای گستردۀ انتخاباتی در گذشته، بهخصوص در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴، باعث بهمیان آمدن یک سلسله مشکلات، از جمله شکلگیری دولت تعریفناشده در قانون اساسی کشور گردید، نتایج این پژوهش نیز نشاندهندۀ آن اند که یک رقمِ برجسته از اشتراککنندهگان بهخاطر مشکلات انتخاباتی بهمیان آمده در گذشته و عدم موجودیت یک برنامه و جدول زمانی مشخص و شفاف انتخاباتی در کشور، نسبت به پروسههای انتخاباتی، حد ظرفیت و استقلالیت کمیسیونهای انتخاباتی و امکان برگزاری انتخابات شفاف و عادلانه در وقتِ مشخصِ آن بیباور و نگران اند. یافتههای این پژوهش در این راستا از سوی پاستور (۱۹۹۹)، که معتقد است که یک انتخابات میتواند یک مملکت را به سوی تحولات مثبت سوق دهد و یا هم عامل بیثباتیهای جدی در یک مملکت باشد، حمایت شده است؛ یعنی اگر انتخابات بهگونۀ شفاف و عادلانه برگزار شود و نتایج واقعی آن بهگونۀ کامل و درست تحقق یابند، باعث بهبود شرایط در کشور و کسب رضایت مردم میشود، اما اگر انتخابات با تقلب و مشکلات جدی همراه باشد و از رأی مردم استفادۀ بیمورد شود، باعث افزایش بیاعتمادیها و بروز مشکلات خواهد شد؛ قسمیکه مردم افغانستان شاهد نتایج انتخابات جنجالی ۲۰۱۴ ریاست جمهوری در کشورشان بودند و هستند. یعنی از انتخابات باید بهحیث وسیلۀ تحکیم ثبات و بهبود وضعیت عمومی در کشور استفاده شود.
بر مبنای یافتههای این تحقیق، کمبود ظرفیت کاری و تخنیکی در کمیسیونهای انتخاباتی، پرسشبرانگیز بودن حد کارایی و استقلالیت پروسهها و نهادهای انتخاباتی در کشور، بیسوادی اکثریت قاطع رأیدهندهگان و عدم آگاهی اکثریت رأیدهندهگان از حد ارزشمندی و حد تأثیرگذاری رأیشان، کاهش همکاریها و حمایتهای تخنیکی و عملیاتی جامعۀ جهانی با پروسههای انتخاباتی در افغانستان و کاهش باور مردم به پروسههای انتخاباتی بهخاطر تقلبهای گسترده در انتخابات گذشته از جمله عواملِ جدییی اند که روی پروسههای انتخاباتی در کشور میتوانند تأثیرات جدی منفی داشته باشند. به این مفهوم که بهخاطر تدویر انتخابات شفاف، عادلانه و مفید، به موجودیت نهادهای با ظرفیت و مستقل انتخاباتی و ظرفیتسازی در همچو نهادها، جلب حمایتهای جدی و همهجانبۀ جامعۀ جهانی و نهادهای انتخاباتی بینالمللی، آگاهیدهی و روشنسازی اذهان عامه در قبال رایشان، شکلدهی برنامههای مفید انتخاباتی و شریکسازی آن با مردم بهخاطر کسب اعتماد آنها نسبت به پروسههای انتخاباتی و تلاش برای تأمین امنیت در کشور بهخاطر فراهمسازی حضور تمام مردم در انتخابات نیاز است و باید این موارد مورد توجه جدی قرار داشته باشند. همچنان، در حدود بیستوپنج درصد اشتراککنندهگان این پژوهش کدام نظر خاص در قبال مسایل مطرحشده ارایه نکردند، یعنی علاقهمندی برای ابراز نظر پیرامون مسایل مهم چون انتخابات نداشتند. در نهایت، یافتههای این پژوهش که بر مبنای معیارهای دقیق و مدرن بینالمللی و اکادمیک طرح، راهاندزی و انجامشده است، میتوانند در جهت بهترسازی پروسههای انتخاباتی و کاهش چالشهای احتمالی و ازدیاد فرصتها و زمینهها برای تدویر انتخابات آزاد و عادلانه در کشور مفید واقع شوند. البته از اینکه اشتراککنندهگان این پژوهش افراد با سواد و ساکن در شهرها بودند، ممکن است راهاندازی پژوهش مشابه در مناطق دوردست کشور و در میان مردم بیسواد نتایج متفاوت داشته باشد، که اینگونه پژوهشها را میتوان از طریق گفتوگوهای مستقیم و یا هم نظارت از فعالیتهای انتخاباتی در مناطق دوردست کشور انجام داد؛ چون افراد بیسواد قادر به پاسخدهی به پرسشنامههای سروی بهگونۀ کتبی نمیباشند.
Comments are closed.