گزارشگر:احمـد عمران/ دوشنبه 24 ثور 1397 - ۲۳ ثور ۱۳۹۷
هرچند رییس حکومت وحدت ملی و سخنگویانش بهصورت پیوسته از عدم دخالتِ خود و دیگر نهادهای حکومتی در امور انتخابات و کمیسیونِ آن اطمینان میدهند، اما تمام شواهد، قراین و گزارشها حکایت از آن دارند که ریاستجمهوری بهشدت مسایل انتخاباتی را زیر نظر داشته و در امور کمیسیونهای انتخاباتی دخالت میورزد. یکی از موارد آشکارِ دخالتِ ارگ در مسایل انتخاباتی، تجویز نصب استیکر بر روی کاپیهای شناسنامههای واجدین شرایط رایدهی است.
اخیراً کمیسیون انتخابات اعلام کرد کسانی که مشکل امنیتی دارند، میتوانند از کاپیهای شناسنامههایشان برای ثبتنام استفاده کنند. این اقدام هرچند نگرانی نسبت به جانِ شهروندان را میتواند مقداری کاهش بخشد، ولی در عین زمان این نگرانی را به وجود میآورد که برخی افراد و گروهها صدها کاپی شناسنامه را در محلهای مختلف به ثبت برسانند. این مورد تجربه شده و عدهیی به صورتِ آزمایشی به چنین کاری اقدام ورزیدهاند و بدون آنکه مشکلی ایجاد شود، کاپیهای شناسنامههایشان را در چندین مرکز ثبت کردهاند.
گفته میشود که تصمیم در مورد استفاده از کاپی شناسنامه به جای اصل آن از سوی ریاستجمهوری گرفته شده، هرچند که ظاهراً اعلامِ آن از سوی کمیسیون انتخابات انجام شده است. برخی ناظرانِ انتخاباتی میگویند که اعضای کمیسیون انتخابات با چنین طرحی موافق نبوده اما رییس حکومت به اجبار چنین طرحی را بر آنها قبولانده است. این ناظران بر اساسِ چشمدیدهایشان میگویند که دو دستهگی در کمیسیون انتخابات بیـداد میکند و برخی اعضا که نمیخواهند ابزار دست حکومت باشند، نسبت به چنین طرحی ابراز ناخُرسندی کردهاند. به باور این ناظران، اختلاف میان اعضای کمیسیون در مورد مسایل انتخاباتی به حـدی اوج گرفته که احتمال برده میشود کمیسیون مدیریتِ انتخابات را کاملاً از دست بدهد.
اگر چنین اتفاقی بیفتد، بدون شک تأثیرهایِ آن بر انتخاباتِ آینده مشهود خواهد بود. از یکطرف که نتایج انتخابات را تحت تأثیر قرار میدهد و از طرف دیگر بر توازن قومی در مجلس نمایندهگان صدمه وارد میکند. زیرا هر اقدامی که از سوی ارگ در جهت دخالت در امور انتخاباتی صورت میگیرد، کاملاً جنبه قومی و سمتی دارد و این نهاد تلاش میکند که مجلس آینده را به صورتِ کمسابقه به مجلسی تحت فرمانِ خود درآورد.
تمایل ارگ به دخالت در مسایل انتخاباتی، موضوع تازه و پنهانی نیسـت. این نهاد از آغاز مطرح شدنِ بحثهای انتخاباتی در کشور در سه سال گذشته به صورتِ پیوسته در مسایل کمیسیون و انتخابات دخالت داشته است. همین که انتخابات برای مدت طولانی به تأخیر افتاد و مجلس نمایندهگان مشروعیت قانونیِ خود را از دست داد، دلیل آن دخالتها و برنامههایی بود که آقای غنی در تلاش انجام آنها بود و هماکنون است. آقای غنی در ظاهر، خود را فردی دموکرات و معتقد به ارزشهای شهروندی نشان میدهد اما در اصل چنین نیست. عملکرد او در بیشتر از سه سال گذشته به صورتِ کامل نشان داده که او برنامههای قومی و تباری خود و گروه نزدیک به خود را در افغانستان پیـاده میکند. نمونۀ روشن آن، آغاز توزیع شناسنامههای الکترونیکی میتواند باشد که با وجود مخالفت اکثریتِ شهروندان کشور و بدون هماهنگی با بخش دیگرِ قدرت یعنی ریاست اجرایی، آقای غنی توزیع آن را آغاز کرد.
توزیع شناسنامههای الکترونیکی به صورتی که ارگ آغاز کرده، به هیچ صورت یک روند ملی بوده نمیتواند. خطرها و مشکلاتی که از این ناحیه افغانستان را تهدید میکند، کاملاً روشن است. حتا این تهدیدها تنها متوجه چند قوم و به سودِ یک قوم هم نیست؛ خطری را که شناسنامههای الکترونیکی ایجاد میکند، همۀ اقوام کشور را در برمیگیرد و آقای غنی عملاً تلاش دارد که با چنین سیاستهایی جامعه را رو در رویِ هم قرار دهد.
حرفهای آقای غنی در مورد سلامتِ کشور و وفاق ملی، حرفهای شعاری و دروغین است که تنها در خدمتِ سیاستهای گروهی و سمتیِ او عیار شدهاند. از زمانی که آقای غنی بر کرسی بهاصطلاح ریاست جمهوری کشور جلوس کرده، بحثهای قومی در کشور به صورتِ کمپیشینه افزایش یافته اند، حتا حادتر و خطرناکتر از چیزی که در زمان آقای کرزی یک تعداد افراد بیمار به دامن زدنِ آنها میپرداختند. اگر در آن زمان، شخص آقای کرزی به دنبال مسایل قومی به صورتِ حاد نمیپرداخت و تعدادی در اطراف او به چنین کارهایی مبادرت میورزیدند؛ اما در زمان فعلی شخص آقای غنی عملاً علمِ تفرقههای قومی را در کشور بلند کرده است. اگر باور ندارید، یک بارِ دیگر چهرۀ آقای مخکش را در برابرتان قرار دهید!
حالا هم آقای غنی به سادهگی از مسایل انتخاباتی چشمپوشی نمیکند. او تجربۀ تقلبهای انتخاباتی را دارد و نتایج آن را نیز دیده است. اگر در آن زمان به صورتِ غیرمستقیم در امور انتخاباتی میتوانست دخالت ورزد، حالا از جایگاه قدرت به چنین کاری دست میزند. باور کردنِ اینکه آقای غنی منافعی در انتخابات آینده ندارد و هیچ دخالتی از سوی او در امور کمیسیونها انجام نمیشود، مثل این است که دو پا را در یک موزه کنیم و بگوییم: ماست سیاه است!
آقای غنی به صورتِ گسترده در امور انتخاباتی دخالت دارد و از این ناحیه میخواهد به هدفهایی که برای خود تعیین کرده، برسد. این یک مسالۀ کاملاً روشن است. حالا در چنین شرایطی چه باید کرد تا میزان دخالتهای ارگ در امور انتخاباتی کاهش پیدا کند و حداقل ما شاهد انتخاباتی نسبتاً پذیرفتنی باشیم؛ چون جلوگیری از دخالتِ صددرصدیِ او در انتخابات اگر امری محال نباشد ولی بدون شک بسیار دشوار خواهد بود.
برای اینکه میزان دخالتِ ارگ در امور انتخابات کاهش پیدا کند، نهادهای ناظر انتخاباتی، جامعۀ مدنی و احزاب سـیاسی کشور که خواهان شفافیت در انتخابات هستند، باید میکانیسمهایی را در نظر بگیرند که در هماهنگی با یکدیگر موفق شوند شفافیتِ انتخابات را ضمانت کنند. در غیر این، باید از هماکنون انتظار تقلباتی بزرگتر و شرمآورتر از انتخابات ریاستجمهوریِ ۱۳۹۳ را داشت!
Comments are closed.