احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:حامد علمی - ۱۸ جدی ۱۳۹۱
نخستین شورا
نخستین جلسه شورای قوماندانان، با اشتراک سیوهشت تن از ولایات مختلف دایر گردید که در میان اشتراککنندهگان، دوازده قوماندان مشهور، تعدادی قوماندانان گروههای کوچکتر و چند تن از سران قومی نیز اشتراک داشتند.
این نشست مدت سه روز از تاریخ ۷ الی ۹ می سال ۱۹۹۰، مطابق ۱۷ تا ۱۹ ثور ۱۳۶۹ هجری شمسی دوام نمود که این شورا در واقع جلسه موسس شورای سرتاسری قوماندانان جهادی افغانستان بود و در همین مجالس هسته شورا گذاشته شد. قوماندانان مهمی چون مولوی جلالالدین حقانی از ولایت پکتیا، سیدحسن مشهور به سید جگرن و قاری تاجمحمد مشهور به قاریبابا از ولایت غزنی، اخترمحمد تولواک و مولوی ارسلا رحمانی از ولایت پکتیکا، محمد امین وردک از ولایت میدان و وردک، محمد انور جگدلک، عبدالحق، داکتر شاهرخ گران و محمد بلال نیرم از ولایت کابل، صالحمحمد مشهور به ملای ملنگ از ولایت قندهار و خلیفه عبدالواحد نقشبندی از ولایت هلمند، در این نشست اشتراک کرده بودند.
اشتراک سید جگرن این چهره مشهور و محجوب جهاد افغانستان، به شکوه و زیبایی شورا افزوده بود؛ چون این فرمانده بدون در نظرداشت وابستهگی به تنظیم، ملیت، مذهب و منطقه، به شورا آمد و اکثر فرماندهان جهاد که نام وی را از طریق رادیوها شنیده و داستانهایش را سینه به سینه نقل نموده بودند، او را برای بار اول میدیدند. مولوی جلالالدین حقانی برای حفظ امنیت شخصی سید جگرن و دعوت وی از ولایت غزنی، زحمات فراوانی را متقبل شده بود.
مذاکرات سه روز دوام کرد و فیصله بر این شد تا نام رسمی شورا را “شورای سرتاسری قوماندانان جهادی افغانستان” اعلان کنند و قوماندانان تعهد کردند که بهخاطر به ثمر رسانیدن جهاد و منافع کشور، از منافع تنظیمی، گروهی و قومیِ خویش بگذرند و تصمیم گرفته شد که برای اجلاس بزرگ ترتیبات اتخاذ گردد و در اولین قدم برای دایر کردن شورای دومی نامنویسیها ترتیب گردید و دعوتنامهها نوشته شد. شورا جلساتش را کاملاً مخفیانه به پایان رسانید و عکس یادگاری برداشته شد و هنوز فرماندهان راهی جبهاتشان نشده بودند که در محل تجمعشان دو راکت اسکاد اصابت کرد، ولی خوشبختانه فرماندهان پایگاه را ترک کرده بودند و به کسی صدمه وارد نشد.
خبر برگزاری شورا مانند رعدوبرق در داخل و خارج کشور پخش گردید و امیدواری بزرگی را به ارمغان آورد. رادیوها، جراید، خبرگزاریها، محافل سیاسی و دیپلماتیکی، تدویر شورا را ابتکاری بزرگ خواندند. اگرچه فرماندهان توقع زعامت آینده کشور را نداشتند؛ ولی اکثر تبصرهها، تشکیل شورا را بدیلی برای جانشینیِ حکومت موقت و حکومت کابل خواندند و عدهیی هم غیر مسوولانه تبصره کردند که تشکیل شورا، نشانه مستقل شدنِ فرماندهان از تسلط تنظیمها میباشد.
بیشترِ این تبصرهها خشم رهبران سیاسی را برانگیخت و عدهیی هم بدون پی بردن به اهداف شورا، ناآگاهانه به تخریب آن دست یازیدند.
شورای دوم
در جلسه اول، نامنویسی قوماندانان مشهور جهاد افغانستان ترتیب گردید و دعوتنامهها فرستاده شد و از قوماندانان خواسته شد که در جلسه دوم که در حقیقت شورای بزرگ قوماندانان جهادی افغانستان بود، شخصاً و یا نمایندهگانشان اشتراک کنند. از طرف دیگر، تبلیغات وسیعی توسط نامهنگاران داخلی و خارجی در وسایل ارتباط جمعی جهانی، شورا را بلندآوازه ساخت و بسیاری از فرماندهان قبل از اینکه دعوتنامههایشان برسد، با اعضای شورا در تماس شده و همبستهگیشان را با شورای سرتاسری اعلان کردند. علاوه بر اینها، نام نیک فرماندهان تشکیلدهنده شورا و پایگاه جهادی ژور نیز بر شهرت شورا افزوده بود؛ زیرا پیشتر گفته شد که مجاهدین جبهات از ولایات مختلف در دفاع از دره جدران و پایگاه جهادی ژور با همدیگر همکاری فراوان کرده بودند.
در یکی از روزهای گرم تابستان، اضافه از هزار تن مجاهد و محافظ، برجستهترین قوماندانان جهادی افغانستان را به پایگاه ژور رهنمایی کردند و بدین ترتیب، در حدود سهصد تن قوماندانِ نامدار و یا نماینده با صلاحیتشان، عظیمترین اجتماع فرماندهان جهاد در طول تاریخ افغانستان را به تاریخ ۲ سرطان ۱۳۶۹ مطابق ۲۳ جون ۱۹۹۰ برگزار کردند.
یک روز قبل از دایر شدن شورا، فرماندهان مشهور به پایگاه جهادی ژور رسیدند و قوماندان سید جگرن به نمایندهگی از سایرین، گارد تشریفات غند را معاینه و رسم معمول عسکری را بهجا کرد و سپس صدها راکت و گلوله به استقبال از آنها به هوا شلیک شد و قوماندانان مشهور با مصافحهها و دستبوسی و بغلکشیهای پرمحبت، با هم معرفی شدند و یکدیگر را خیر مقدم گفتند.
جلسات شورا سه روز دوام کرد و در ختم روز سوم، بازهم گارد تشریفات غند توسط سید جگرن معاینه و مراسم خداحافظی اجرا گردید.
در اولین روز شورا تصمیم گرفته شد تا برای انسجام جلسات منشی تعیین گردد؛ زیرا تا آن زمان شورا توسط کمیسیون اداره میشد. فرماندهان رای دادند تا محمد انور جکدلگ قوماندان عمومی مجاهدین در ولسوالی سروبی، به حیث منشی شورا معرفی گردد. انورخان قوماندان مشهور و تحصیلیافته جهاد افغانستان بود که در شهر کابل تولد یافته، از فاکولته ادبیات فارغ گردیده و جبهات جهادی در مسیر شاهراه کابل ـ جلالآباد را سرپرستی میکرد و یک پایگاه مستحکم را در منطقۀ جگدلک ایجاد کرده بود. او بارها درگیریهای خونین با نیروهای شوروی و کاروانهای نظامی حکومت کابل داشت و کارنامههای جهادیاش، صفحات درخشان تاریخ جهاد افغانستان را تشکیل میداد.
شورا با بیانات آهنین و احساسات آتشین قوماندانان، جلساتش را دایر کرد. پس از مشورهها و مذاکرات فراوان، بالاخره تصمیم گرفته شد تا برای انسجام هرچه بیشتر شورا و تطبیق فیصلههای آن، یک کمیسیون شصتویک نفری تشکیل شود. برای تشکیل کمیسیون، تصمیم اتخاذ گردید تا تمام کشور به هفت حوزه تقسیم و نمایندهگان هر حوزه به شورای مذکور معرفی گردند.
اعضای شورا به توافق آراء، افغانستان را به هفت حوزه نظامی طور ذیل تقسیم کردند:
۱٫ کابل، پروان، کاپیسا و بامیان
۲٫ کنر، ننگرهار و لغمان
۳٫ پکتیا، پکتیکا، غزنی، وردک و لوگر
۴٫ بغلان، تخار، کندز و بدخشان
۵٫ بلخ، جوزجان، فاریاب و سمنگان
۶٫ قندهار، هلمند، نیمروز، زابل، فراه و ارزگان
۷٫ هرات، غور و بادغیس.
Comments are closed.