احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:ناجیه نوری - ۱۸ سرطان ۱۳۹۷
برخورد زورگویانه، سوء استفاده از ارتش و پولیس در برابر مردم، مداخله در امور انتخابات، تصفیههای قومی و هزاران نابهسامانی و رویکرد مافیایی ارگ مردم را به واکنشهای بنیادین به انتخاب سرنوشت واداشته است.
استادان دانشگاه و شماری از شهروندان کابل با ابراز این مطلب تاکید دارند اقدامات به شدت جانبدارانۀ ارگ، محاکمه کردن مقامات حکومتی متعلق به اقوام خاص زیر عنوان فساد و اختلاص، درج واژه افغان در تذکرههای برقی با صدور فرمان تقنینی در موجودیت قانون توشیح شده، به عنوان هویت همه، گماشتن افراد یک قوم خاص در پستهای مهم دولتی، استفاده ابزاری از طالبان و….. مواردی اند که پرچم خراسان، هزارستان و ترکستانخواهی را بلند ساخته است.
چگونه پرچمهای مخالف نام افغانسان وارد فضای سیای کشور شدند؟
برای اولین و پس جنجال روی فرمان تقنینی رییس آقای غنی در مورد شناسنامههای برقی که به اساس آن همه مردم کشور «افغان» خوانده میشوند، داعیۀ خراسانخواهی در پارلمان افغانستان، از جانب لطیف پدرام نمایندۀ بدخشان، به عنوان یک واکنش بلند شد.
بعد تر به خصوص بعد از ساحوی شدن بر گزاری انتخابات در ولایت غزنی، داعیه هزارستان خواهی به گوش رسید و اکنون و بعد از زندانی شدن نظامالدین قیصاری یکی از فرماندههان محلی پولیس و یکی از نزدیکان جنرال دوستم و افزایش فشار بر جنرال دوستم، شماری از ترکتباران افغانستان خواهان حکومت مستقل زیر نام ترکستان شدند.
اینگونه پرچم سه رنگ دولت اسلامی و مقاومت در برابر طالبان، که هیچ ربطی به خراسان خواهی ندارد با شعار خراسان خواهی، و نیز پرچمهایی به نامهای هزارستان و ترکستان در برخی ساحات کشور به نمایش درامدند و در جریان تظاهرات حمل گردیدند.
این در حالی است که در کنار این پرچمهای سیاسی، پرچم افغانستان بزرگ(لوی افغانستان) نیز در برخی مناطق و مراسم به نمایش درامده است. در کنار آن، پرچمهای طالبان و داعش نیز در بیشترین ساحات کشور سالهاست که افراشته شده است.
با این حساب در افغانستان در کنار پرچم ملی و رسمی که در قانون اساسی کشور پذیرفته شده است، شش پرچم مخالف دیگر به عنوان ادعاهای سیاسی، بر افراشته شده اند که روایتگر هفت نوع طرز دید سیاسی، نسبت به آینده و موقعیت سیاسی کشور است.
اما جدا از پرچم طالبان و داعشیان که دو جریان مسلح و دشمن نظام اند و جدا از پرچم ملی، در مورد چهار پرچم دیگر، تبصرهها و برداشتهایی وجود دارد.
از جمله در مورد پرچم لوی افغانستان، باورها بر این است که طرفداران این ادعا، به بیرون کردن اقوام دیگر از افغانستان و اتحاد و ادغام جغرافیای پشتوننشین افغانستان و پاکستان میاندیشند. به باور این منتقدان چنین سیاستی از طرف حلقاتی در حکومت هم ادار میشود.
اما شهروندان کابل و برخی از استادان دانشگاه، بلندن شدن پرچمهای خراسان، ترکستان و هزارستان را واکنشی در برابر سیاستهای قومی حکومت میدانند. به باور آنان، برافراشتن این پرچمها عملکرد قومگرایانۀ رادیکالان است، که از سیاستهای قومگرایانه و برخورد دوگانه محمد اشرفغنی رییس دولت وحدت ملی با رهبران و مقامات ارشد حکومتی اقوام غیر پشتون، ناشی شده است.
سیفالدین سیحون، استاد دانشگاه کابل میگوید: حکومت افغانستان در صدد یک نوع تمرکزگرایی قومی و هویتزدایی و جمع کردن تمامی اقوام زیر یک هویت تبارگرایان است. به باور او، بیعدالتی اجتماعی و نفاقافگنی قومی توسط حکومت یا گروههای خاص دیگر به منظور بهرهبرداری صورت میگیرد. قومگرایان دولتی با راهاندازیی مسایل قومی در صدد بقای عمر خود اند، همین طور افراد بیرون از حکومت نیز با راهاندازی مسایل قومی در صدد منفعتجویی برای خودشان اند.
به باور استاد سیحون: در جوامع کثیرالاقوام، به رسمیت شناختن اقوام مختلف، یک امر لازمیست و پذیرفتن آن به عنوان واقعیت یک جامعه، ضروری است؛ اما چون در جامعه مریض افغانستان اقوام دیگر به رسمیت شناخته نمیشوند، هم حکومت و هم مخالفین مسلح یک موضوع ساده را علم کرده و مسایل قومی را دامن میزنند، تا از آن به نفع خود سود ببرند، بنابراین ما هر روز شاهد گسترش اختلافات قومی و خراسانخواهی، هزارستان و ترکستان خواهی استیم.
سیحون میگوید که افغانستان چالش هایی مثل: عقب ماندهگی تاریخی، اسارت در جغرفیایی سخت و محدود شدن در خشکه و کوههای بلند، عقبماندهگی ذهنی، فرهنگی و قرون اوسطایی که حاصل آن قومگرایی و تعصبات قومی است را داراست که در برافراشتن پرچم مختلف نمود یافته است.
بااین حال شماری از شهروندان شهر کابل نیز با انتقاد از عملکردهای قومی ارگ میگویند که برافراشتن این پرچمها نیاز های امروز سیاسی مردم افغانستان را نشان میدهد.
عبیدالله، یک تن از شهروندان کابل، با انتقاد تند از سیاستهای ارگ تاکید میدارد که ما خواهان کشوری مستقل به نام خراسان هستیم؛ زیرا از قومگرایی ارگ و اشرفغنیاحمدزی به ستوه آمدهایم.
او میگوید که برای دریافت کار به چندین وزارتخانه مراجعه کرده است؛ اما چون مسایل قومی نسبت به دانش و تحصیل ترجیح داده میشود، بنابراین نتوانسته با وجود اینکه تحصیل کرده است، یک کار مناسب پیدا کند.
با این حال اسلم بیک، کارمند یکی از وزارتخانهها میگوید: تبعید جنرال دوستم، برکناری احمدضیا مسعود، به محاکمه کشانیدن وزیر مخابرات، زندانی ساختن نظامالدین قیصاری و چالش و مشکلات ارگ با ریاستاجرایی نشانگر قومگرایی واضح و آشکار غنی است.
او میگوید: در حالیکه فاروق وردک متهم به فساد است و برعلیه او اسناد و مدارک هم وجود دار، اما او به عنوان مشاور گماشته میشود، اکلیل حکیمی که نیز متهم به فساد است، مدال افتخار دریافت میکند، کمیشنران کمیسیون انتخابات که تقلبات سازمان یافته را انجام دادند و افغانستان را تا لبه تجزیه به پیش بردند، هیچگاه محاکمه نشدند و دهها موارد از این قبیل اقدام ارگ، نشاندهنده، ذهن مریض رییسجمهور غنی است.
اسلم بیک با انتقاد گفت: غنی با فرورفتن در لاک قومی در صدد بقای عمر حکومت خود است، در حالیکه دیگر مردم افغانستان حکومت تک قومی را نمیخواهد و اگر وضعیت چنین به پیش برود، ما هم میخواهیم یک حکومت مستقل داشته باشیم.
اما اینکه به راستی برافراشتن این پرچم های سیاسی به هدف تغییر نام کشور و یا هم اهداف تجزیهطلبانه و جدایی طلبی، چگونه واکنشی در برابر سیاستهای قومی ارگ است و یا اینکه آیا آقای غنی با وجود درک یک چنینی تهدیدی که آینده کشور را نشانه رفته است، سیاستهای خودش را از سطح قومگرایی به طرف توازن تغییر خواهد داد زمان پاسخ می گوید.
Comments are closed.