نیازمندی ما و نازفروشی پاکستان

- ۱۸ جدی ۱۳۹۱

هرچند به گونۀ سنتی در آموزش‌های ناسیونالیستیِ ما، موقعیت جغرافیایی کشورمان بسیار ویژه و برتر توصیف می‌شود؛ اما واقعیت‌های اجتماعی و تاریخیِ صدسال پسین نشان می‌دهند که این کشورِ محاط به خشکه، همواره از سوی همسایه‌گانِ خود زیر فشار تحریم‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار گرفته است.
در دهه‌های پسین که تحریم‌های اقتصادی عمده‌ترین ابزار فشار بر این کشور بوده؛ بیشترینِ آن از سوی پاکستان ـ مجرای مهمِ واردات کالا به افغانستان ـ اعمال شده است.
به تازه‌گی گزارش‌ها حاکی از آن‌اند که پاکستان بیش از سه‌هزار کانتینر کالاهای بازرگانان افغانستان را متوقف کرده‌ است. مسوولان اتاق تجارت افغانستان این موضوع را درست پس از آن مطرح می‌کنند که هفتۀ پیش، پاکستان بندر تورخم را نیز مسدود کرده بود.
البته این بار نخست نیست که پاکستان به بهانه‌های گوناگون، کالاهای وارداتیِ افغانستان را متوقف می‌سازد؛ طی یازده سال گذشته، این کشور چندین بار به دلایل سیاسی، اجتماعی و حتا استخباراتی، روند دادوستد کالاها را مختل کرده و مسیر واردات و صادرات را بسته است.
فراموش نشده است که حتا در یک مورد، پاکستان از این اهرم فشار علیه جامعۀ جهانی نیز استفاده کرد و راه‌های اکمالاتی ناتو را از مسیر خودش بست تا خواسته‌های خودش را به کرسی بنشاند.
معمولاً تمامِ این کنش‌ها بدون مشوره و تحقیق صورت گرفته‌اند؛ چنان‌که پاکستانی‌ها بدون تحقیق راه تورخم را بستند و دلیل آن را بدرفتاری پولیس افغانستان با اتباع پاکستان عنوان کردند.
این مشکل و معضل از سالیان درازی مطمح نظر کارشناسان و آسیب‌شناسان اجتماعی و اقتصادی کشور بوده و پیشنهادهای مناسب و راه‌حل‌های متفاوتی از سوی آن‌ها به دولت افغانستان ارایه شده است. به گونه مثال، به‌دست آوردن یک راه ترانزیت از خاک ایران و یا پاکستان اما بر بنیاد یک تفاهم اقتصادی و پرداخت بدیل آن، یکی راه‌حل‌هایی‌ست که گریبانِ ما را از چنگ پاکستان رها خواهد ساخت. این مسأله بر اساس نمونه‌های بین المللی ارایه شده و زمینه‌های فراوانی هم در این راستا وجود داشته است؛ طوری که امضای پیمان‌های راهبردی با این کشورها خود می‌توانست این موضوع را تضمین کند.
اما سوگ‌مندانه آقای کرزی نه تنها این پیشنهادها را جدی نگرفت، بل‌که خود و دستگاهش نیز راه بیرون‌رفتی برای رهایی از این مشکل ارایه نکردند و در نتیجه، این‌ مسأله به عنوان یک تهدید بالقوه علیه مردم افغانستان تا کنون باقی مانده است.
اکنون پرسش اساسی این است که مشکل یادشده چه زمانی و به چه طریقی حل خواهد شد؟
از آن جایی که روشن است، حکومت افغانستان در یازده سال گذشته تمامِ فرصت‌های بسیار ویژه و مساعد را از دست داده است، و حالا که عمر کوتاهی از این حکومت باقی مانده، حل این معضلِ پیچیده نیز ممکن نمی‌باشد. آقای کرزی در این فرصتِ کم فقط همان‌قدر وقت دارد که به تحکیم و بقای قدرتش بیاندیشد تا حل مسأله‌یی این‌چنینی. زیرا شرایط سیاسی طوری آمده که جناب رییس جمهور را سخت به تلاش و تقلا واداشته تا مجراهای برکناریِ خودش را سد کند. در چنین حالتی، مسالۀ راه‌های ترانزیتی افغانستان، برای آقای کرزی حتا ارزش فکر کردن را هم ندارد.
بنابراین، تصور می‌رود که مردم افغانستان ناگزیر باید خود را برای مواجهه با یک شرایط دشوار اقتصادی آماده کنند. چون جدای از این‌که این حکومت فاسد نمی‌تواند زمینۀ انتقال امن و مطمینِ کالاهای تجاری را به کشور مساعد کند، با خروج نیروهای خارجی و انحراف تمرکز جامعۀ جهانی از افغانستان به دیگر نقاط، کمک‌های خارجی کاهش و مشکلات اقتصادی افزایش خواهند یافت.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.