- ۰۷ اسد ۱۳۹۷
عمران خان، رهبر حزب تحریک انصاف که بیشترین کرسیها را در انتخابات به دست آورده است، با شعار ایجاد پاکستان جدید، مذاکرات خود را برای تشکیل دولت ائتلافی جدید، در دولت احتمالی خودش با احزاب آغاز کرده است.
او که مدعی پیروزی در انتخابات پاکستان شده است، وعدۀ «پاکستان جدید» و پایان دادن به فساد در این کشور را داده است و گفته است که خواستار سیاست مرزهای باز با افغانستان است. اگرچه احزاب مخالف نتایج انتخابات را قبول نکرده و مدعی تقلب در آن شده اند؛ اما برنده شدن او با همه چالشهایی که وجود دارد، به نظر برخی کارشناسنان پاکستانی قعطی به نظر میرسد و به اساس رویۀ انتخاباتی پاکستان، رییس حزب برنده، به مقام نخستوزیری میرسد و حکومت تشکیل میدهد و حالا عمران خان به چنین موقعیتی نزدیک شده است.
اما عمران خان و سیاستهای او چه تاثیری بر وضعیت افغانستان میگذارد و یا افغانستان در چگونه در محراق توجه سیاستهای عمران خان خواهد بود؟ تجربهیی که از کنشها و واکنشهای سیاستمداران پاکستانی در سالهای گذشته در قبال افغانستان وجود دارد، نشان میدهد که پاکستان دارای یک سیاست تهیه شده و نظراندازی شده در برابر افغانستان به اساس منافع ملی خود است. در این سیاست افغانستان از رهگذر اندیشههای نظامیان استیلاءجوی پاکستانی، همیشه در قعرٍ قهر آن سیاست قرار میگیرد. با این حال در افغانستان کسانی هستند که خوشبینیهایی نسبت به سیاستهای عمران خان در قبال افغانستان دارند و برخیها هم مخالف چنین نظری اند و میگویند که عمران خان فرد مورد نظر ارتش پاکستان و سازمان استخبارات نظامی آن(آی. اس. آی) است. چهرهیی که از عمران خان در کشور ما وجود دارد این است که او خواستار خروج قوای امریکا و ناتو از اینجاست و جنگ طالبان را علیه امریکاییها و دولت افغانستان مشروع و برحق میداند. او اینگونه سیاست ارتش و آی اس آی را در افغانستان تطبیق خواهد کرد.
اما نکتهیی که در سیاست آقای عمران خان و جود دارد، نکته مشترک او و اشرفغنی در مورد مرز افغانستان و پاکستان است.
عمران خان میگوید که خواستار مرزهای باز میان افغانستان و پاکستان، مانند مرزهای باز کشورهای عضو اتحادیه اروپا است. اشرف غنی در روزهای آغاز مبارزات انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ نیز اظهار نظر مشابه کرده بود و در پاسخ به پرسشی بر سر مرز دیورند گفته بود که او خواستار مرزهای باز میان دو کشور است.
حالا تاکید آقای عمران خان به این مسأله، نوع سیاست او را با توجه به راهبرد پاکستان در قبال افغانستان مشخص میکند و آن چیزی شبیه یک کانفدریشن میان افغانستان و پاکستان است که در دوران جهاد بعد از خروج شورویها توسط گلبدین حکمتیار مطرح شده بود. حکمتیار اکنون هم باور دارد که افغانستان و پاکستان نباید مرز داشته باشد و هنوز روی آن حرف خودش تاکید دارد.
اما حالا همصدایی اشرف غنی در مسالۀ مرز باز با عمران خان ممکن عملی نشود؛ اما نشان از یک نوع سیاست مشترک در قبال افغانسستان میدهد که در نهایت معنای بسیار مثبتی ندارد؛ زیرا اگر پاکستان به افغانستان در یک راهبرد و برنامۀ سنجیده شده چشم نمیداشت، ممکن سیاست مرزهای باز در صورت حل همه مشکلات و نزاعها یک معنای مثبت میداشت. اما حالا متاسفانه نشان میدهد که عمران خان به سان همه سیاستگران سلفاش، ذهن سلطهجویی بر افغانستان به عنوان یک کشور زیر دست دارد و نیز او نمیتواند مخالف سیاست خارجی پاکستان و اهداف کلانی آن کشور برای خود چیده است، عمل کند.
بنابراین هرنوع خوشبینی به سیاستهای عمران خان در صورت رسیدن به نخست وزیری بسیار سطحینگرانه است.
Comments are closed.