گزارشگر:سه شنبه 9 اسد 1397 - ۰۸ اسد ۱۳۹۷
بخش سوم و پایانی/
تاریخ شفاهی و خاطرات
یکی از مهمترین مباحثی که امروزه در تاریخ شفاهی مطرح میگردد ارتباط بین تاریخ شفاهی و انواع خاطرات میباشد. نکته مهمی که در کشور ما با اختلاط مفاهیم و کارکردهای آن با تاریخ شفاهی تداخل پیدا نموده است، تقسیمبندی متفاوتی از انواع خاطرات تاکنون ارائه شده که از دیدگاههای مختلفی به آن نگاه شده است.
۱ـ خاطرات فرهنگی(۵۲) انتقال آگاهی مفاهیم از گذشته.
۲ـ خاطرات اجتماعی،(۵۳) خاطرات جمعی، (۵۴)خاطرات فردی(۵۵)و(۵۶)
تنوع در انواع خاطرات که در زمره منابع شفاهی محسوب میشوند باعث شده تا برخی از مورخان مانند تیلور.(۵۷) به علت عدم امکان به چالش کشیدن خاطرات آن را باعث گمراهی محققان بدانند.(۵۸) بررسی منابع چاپ شده در کشور نشان میدهد که خاطرات چاپ شده را در چند گروه میتوان تقسیم نمود:
۱ـ خاطرات فردی که توسط خود فرد نوشته شده و توسط ناشران خصوصی به چاپ میرسند. در این کتابها فرد با توجه به سلایق شخصی و تجربیات خود پارهای اطلاعات با ارزش تاریخی را نیز ذکر میکند.
۲ـ خاطرات فردی: این خاطرات که معمولاً توسط بعضی از مراکز گرفته میشود و بیشتر در رابطه با یک حوزه موضوعی است در راستای اهداف مؤسسه است.(۵۹)
۳ـ خاطرات جمعی: این مصاحبه معمولاً در حوزه یک موضوعی و با گروهی از افراد صورت گرفته است که از نظر ارزش اطلاعات نسبت به خاطرات فردی دارای ارزش بیشتری هستند.(۶۰)
ـ خاطرات اجتماعی و فرهنگی را میتوان در زمره خاطرات جمعی به شمار آورد.
دخالت عنصر انسانی در تاریخ شفاهی: یکی از مسائلی است که از جمله نقاط ضعف و قوت در تاریخ شفاهی شمرده شده است.
دخالت تفکر انسانی در جمعآوری اطلاعات که ناخودآگاه با شخصیت، سلیقه و دیدگاه خواهی نخواهی پیوند میخورد. دخالت عنصر انسانی به عنوان مصاحبه کننده و مصاحبه شونده که در هر دو قسمت خطای انسانی میتواند در خروجی منابع تأثیر بسزایی داشته باشد زیرا معمولاً بین آن چیزی که حقیقت است و آن چیزی که از دیدگاه مصاحبه شوندگان حقیقت به شمار میآید تفاوت وجود دارد.(۶۱) ذهن انسان یک انبار انفعالی از حقایق نیست بلکه عوامل مختلفی بر آن تأثیرمیگذارند.(۶۲) این مسأله در کشورهایی که به نوعی با سانسور اطلاعات یا آزادی بیان مواجه هستند و مصاحبه شوندگان به نوعی با خود سانسوری در بیان حقایق تاریخی مواجه هستند از دشواری بیشتری برخوردار میباشد.
اعتبار(۶۳) و قابل اتکا ساختن(۶۴) تاریخ شفاهی: از جمله مصادیقی است که در بررسی منابع شفاهی مورد اهمیت بوده و مورخان در این زمینه ایراداتی وارد می نمایند. واژه اعتباردر هنگام تولید منابع از انتخاب مصاحبه کنندگان و تا مصاحبه شوندگان گرفته تا ساماندهی منابع را شامل میشود و واژه استحکام که در ارزش تولید منابع شفاهی در تحقیقات تاریخی و مستندسازی آنها از طریق منابع مکتوب اشاره میکند.(۶۵) این مسأله اشاره به ارزش بالذات منابع شفاهی یا ارزش اولیه و ارزش ثانویه اطلاعات شفاهی است.
– شک در تاریخ شفاهی نکتهای که نمیتوان آن را ضعف به شمار آورد، زیرا همه منابع آن چنانکه که مورد اعتمادند میتوانند گمراه کننده نیز باشند.(۶۶) تأکید بیش از حد بر منابع مکتوب هر چند که بار اطلاعاتی محکمتری را به همراه دارد و اما سؤال اینجاست که میتواند تاریخ گذشته را با تکیه بر اسناد مکتوب بازسازی کنیم و میتوان از اسناد شفاهی چشم پوشید.(۶۷)
ـ کشف(۶۸) یا بهبود(۶۹)دو واژه دیگر در استفاده از منابع شفاهی میباشد. آیا از منابع شفاهی در کشف واقعیتها و حقایق تاریخی استفاده میشود یا میتوان برای تکمیل اطلاعات نیز استفاده نمود. در کجا میتوان اطلاعات شفاهی را در جای کشف و در جای دیگری به عنوان مکمل استفاده نمود. این نکتهای که توجه به آن میتواند نقاط ضعف و قوت تاریخ شفاهی را کمرنگ یا پر رنگ کرد.(۷۰)
– عدم نتیجه گیری و چندگزینگی در دادههای تاریخی شفاهی: برخی معتقد هستند که اطلاعات حاصل از تاریخ شفاهی به علت اینکه گذشته فردی را توصیف میکنند و اطلاعات متناقضی را در اختیار محقق می گذارد قابلیت استفاده به عنوان یک شاهد را ندارد.
– سختی دسترسی به اصل منابع و عدم قابلیت تشخیص در منابع دست اول و دست دوم.(۷۱) و عدم در دست بودن اطلاعات کافی برای شناسایی افکار و آرا.
– ارائه ریز و درشت اطلاعات بدون ارزشگذاری و سنجیدن صحت آن که گاه اطلاعات راحت طلبانه ارائه شده اند.(۷۲)
– ارائه اطلاعات شفاهی بدون پس زمینه تولید و ارائه آن.(۷۳)
با توجه به مطالب ارائه شده در بحثهای گذشته و وضعیت تاریخ شفاهی در ایران برای گسترش ارتباط میان مورخان و منابع تاریخ شفاهی و استفاده بیشتر از آن در تحقیقات تاریخی میتوان راهکارهایی را ارائه نمود. بررسی وضعیت فعلی استفاده از منابع تاریخ شفاهی نشان میدهد که به علت گستردگی ماهیت منابع شفاهی دامنه افرادی که از آن استفاده میکنند از تنوع زیادی برخوردار است. در بعد راهکارهای ارائه البته به این نکته باید توجه داشت که ابتدا واژه مورخ و تاریخ نگاری تعریف گردد. در اینجا البته منظور مورخان دانشگاهی میباشند.
اولین نکته مهم در استفاده از منابع شفاهی لزوم پی بردن مورخان دانشگاهی به جایگاه و نقش خود در جامعه میباشد. واقعیت این است که آن قسمت از مورخان که در حوزه تاریخ معاصر کار میکنند حضور کمتری در جامعه دارند و در واقع بیشتر استفاده کننده حرف از منابع تاریخی هستند و ارتباط کمی با جامعه اطراف خود دارند. دورسون معتقد است که مورخان به احساس شخصی از تاریخ در جامعه توجه کافی ندارند(۷۴) و این نقش افعال آنها را در مهندسی خودآگاهی اجتماعی و ترسی آینده کمتر میکند(۷۵) و به گفته کالوم دیویس مورخان وظایفشان را نسبت به جامعه ترک کرده اند(۷۶) زیرا تاریخ فقط درباره حوادث گذشته یا ساختارها نیست بلکه علاوه بر حوادث باید به اعتقادات و ذهنیات مردم نیز توجه داشت.(۷۷) و این آن چیزی است که مورخان ما باید به بعد آموزشی تاریخ شفاهی در یادگیری روحیات اجتماعی زمان خود(۷۸) و همبستگی بین تاریخ و فرهنگ و گفتگوی بین نسلها توجه کنند(۷۹) و این آن چیزی است که به گفته تامپسون به مورخان درک حوادث و حقایق گذشته کمک میکند.(۸۰)
۲ـ نگاه به تاریخ شفاهی در تحقیقات تاریخی بسیار مهم میباشد. آیا منابع شفاهی ما تاریخ نگاری تلقی میگردد یا آن را باید در زمره شواهد شفاهی مانند سایر منابع تاریخی برشمرد؟ آیا باید همه آن را قبول نمود یا به آن شک کرد؟ تامپسون معتقد است که نگاه به مقوله تاریخ شفاهی بین شکل مقبول باشد تا بتوان با برقراری ارتباط بین منابع به واقعیاتی از میان تردیدها رسید. راههای مختلفی برای رسیدن به واقعیات تاریخی از بین شواهد شفاهی وجود دارد که مورخ باید با خودباوری، کوشش و تلاش در جهت استناددهی منابع به آن دست پیدا کند.(۸۱)
مورخ باید همچنان که در مواجه با یک واقعیت تاریخی همه امکانها را در نظر بگیرد در بررسی شواهد شفاهی نیز وسواس بیشتری نسبت به سایر منابع به خرج دهد.(۸۲) مورخ باید از قابلیت انعطاف پذیری منابع شفاهی خصوصاً در زمانی که امکان اصالت منجر اطلاعات از لحاظ راوی، تولیدکننده وجود دارد استفاده کند.(۸۳) چیزی که یکی از مورخین در ایران از آن به ویراستاری در تاریخ شفاهی نام برده است.(۸۴)و بررسی مفاهیم زیادی که از آن به نقد دادههای درونی و بیرونی در تاریخ شفاهی نام برده شده باید در بررسی اطلاعات مورد توجه قرار گیرد. (۸۵)
به هرحال مورخان باید این مسأله را توجه داشته باشند که آنها هیچ گاه نمیتوانند از قطعیت در وقایع تاریخی سخن گویند و همیشه درباره یک واقعه شرح حالهای مختلفی وجود دارد و یک مورخ خوب نزدیکترین شرح به واقعیت را انتخاب میکند و میتواند تنها بخشی از حقایق تاریخی را بیان کند. برای همین ایراد به شفاهیات به خاطر عدم وجود و قطعیت منابع نمیتواند به عنوان دلیلی برای انکار آن محسوب گردد. به عنوان آخرین نکته استانداردسازی خصوصاً زمانی که مورخان میتوانند نه به عنوان مصرف کننده بلکه تولیدکننده منابع شفاهی نیز اقدام نمایند و بسیاری از ایرادات وارده را حل کنند. آخرین نکته این که استانداردسازی منابع شفاهی مسألهای استفاده از منابع شفاهی هم در هنگام تولید و هم در زمان استفاده میتواند مورد توجه مورخان قرار گیرد. هرچند بسیاری از آنها درگیر تولید منابع شفاهی نیستند اما میتوانند ارتباط نزدیکی با تاریخ شفاهی کاران داشته و تاریخ شفاهی را به صورت آکادمیک وارد دانشگاهها کنند و در ضمن در تهیه استانداردهای کاری کمک کنند کاری که انجمن تاریخدانان آمریکا انجام دادهاند. مورخان دانشگاهی باید توجه کنند که توجه به تاریخ شفاهی روز بروز در میان پژوهشگران رو به افزایش بوده و منابع متنوعی هر روز در این زمینه تولید میشود. به عهده گرفتن نقش فعال در مواجهه علمی با آن و گستردن زمینههای استفاده از آن میتواند جایگاه آنان را در بین سایر رشتهها قویتر و رسالت آنها را در جامعه پررنگتر کند. نقش مورخان دانشگاهی در دو حوزه تولید و استفاده از منابع شفاهی باید نسبت به گذشته پررنگتر باشد از یک طرف باید با ورود به مباحث علمی زمینه های ورود تاریخ شفاهی به دانشگاهها را باز کرده تا مسئله تولید این منابع از دیدگاههای علمی در بین دانشجویان مطرح شده و زمینه های استاندارد سازی منابع را هرچه بیشتر فراهم نمایدو از طرف دیگر با سوق دادن دانشجویان با استفاده از منابع شفاهی ضمن توجه بیشتر به حوزه های اجتماعی از منابع شفاهی به صورت استاندارد در تحقیقات تاریخی استفاده نمایند. واقعیت این است که مورخان دانشگاهی چه بخواهند و چه نخواهند تولید منابع شفاهی روزبروزدر گشور در حال افزایش می باشد و حضور فعال آن ها در این عرصه می تواند نقش و حایگاه آن ها را در تاریخ سازی برای آینده و تاثیرگذاری بر روند تاریخ نگاری پررنگتر نماید و زمینه ارتباط بیشتر آن ها با مورخان غیر دانشگاهی را فراهم کند.
Comments are closed.