احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:حامد علمی - ۱۹ جدی ۱۳۹۱
بخش نودم
بر اساس تصمیم شورا، کمیسیون شصتویک نفری نظر به حوزههای هفتگانه طوری تعیین گردیدند که:
حوزه اول ۱۰، حوزه دوم ۶، حوزه سوم ۱۰، حوزه چهارم ۸، حوزه پنجم ۸، حوزه ششم ۱۳ و حوزه هفتم ۶ نماینده به کمیسیون عالی شورا معرفی کردند.
روز سوم شورا، کمیسیون منتخبْ مجلس خصوصی دایر کرد و وظایف اعضای کمیسیون را مشخص ساخت، طوری که اعضای کمیسیون موظف گردیدند که در سه بخش ذیل فعالیت کنند:
۱٫ هماهنگ ساختن و بررسی امور نظامی
۲٫ تامین امنیت در ساحات تحت کنترول مجاهدین
۳٫ دعوت و تامین ارتباط با سایر قوماندانان.
پس از تقسیمات و تعیینات وظایف، اعلامیۀ شورای سرتاسری ترتیب گردید و مورد تایید اشتراککنندهگان واقع شد، که اینک متن کامل اعلامیه را بهخاطر اهمیتی که در تاریخ جهاد افغانستان دارد، خدمت خوانندهگان گرامی تقدیم میکنم:
«اعلامیه مشترک
جلسه دوم شورای سرتاسری قوماندانان جهادی افغانستان
بر اساس فیصله قبلی مورخ ۱۷ ثور ۱۳۶۹ جلسه شورای سرتاسری قوماندانان جهادی افغانستان، این شورا از تاریخ ۲ الی ۴ سرطان سال ۱۳۶۹ در غند ژور ولایت پکتیا تشکیل جلسه داد.
در این شورا حدود ۳۰۰ قوماندان و یا نمایندهگانشان از ۲۹ ولایت افغانستان و از تنظیمهای مختلف اشتراک داشتند. در این جلسات تصامیم ذیل گرفته شد:
به کمیسیون وظیفه داده شد تا علاوه بر تطبیق فیصلههای زیر، زمینه را برای یک شورای بزرگ دیگر آماده کند.
الف: زمینه را برای عملیات سرتاسری نظامی و هماهنگ ساختن جبهات بهخاطر سقوط دادن رژیم مزدور روس در کابل آماده سازد.
ب: تصامیم مشترک در راه بهبود امنیت در ساحات تحت کنترول مجاهدین اتخاذ کند.
ج: برای بلند نگه داشتن روحیه جهادی مردم، تصامیم و تدابیر موثر اتخاذ کند تا این مشکل روحی که به میان آمده، برطرف شود.
د: در رابطه با حلوفصل قضایا و مشکلات داخلی مجاهدین، یک تشکیل شرعی به میان آورد.
هر طرح و برنامه که در رابطه با مساله افغانستان بدون اطلاع رهبران سیاسی جهاد و مردم افغانستان ریخته و بهطور تحمیلی بالای مردم افغانستان قبولانده شود، حیثیت مداخله مستقیم در امور داخلی افغانستان را دارد.
شورا به صراحت اعلان میکند که هدف از تشکیل شورای سرتاسری قوماندانان، ایجاد فاصله میان رهبران جهاد و قوماندانان نبوده، بلکه هدف اصلی هماهنگی و انسجام فعالیتهای نظامی و تشریک مساعی میان مجاهدین میباشد.
و من الله التوفیق.»
بلی؛ شورای قوماندانان تمام شد و فرماندهان با عالمی از امیدواری و افتخار، عازم جبهات جهادیشان گردیدند. شرکت سهصد قوماندان از سراسر کشور با ارتباطات تنظیمی و گروهی مختلف و مربوط به اقوام، مذاهب، سمتها و ولایات مختلف، بینظیر و بیسابقه بود. اما در میان اینهمه فرماندهان ارشد جهاد، قوماندانان جلسه ساغر دیده نمیشدند و شورای نظار با فرستادن دو تن از نمایندهگانشان هریک محمدیونس قانونی و کریمالله خان اکتفا کرده بود و دوری راه و مصروف بودن در جبهات جنگی را سبب عدم اشتراکشان خواندند.
علاوه بر اشتراک نکردن قوماندانان جلسه ساغر، فرماندهان حزب اسلامی افغانستان ـ به استثنای فرمانده ولایت غزنی بهنام محمدسرور ـ نیز در این جلسات اشتراک نداشتند؛ زیرا رهبری حزب اسلامی به این عقیده بود که باید بر اساس سهمیه هر ولایت و نفوذ قوماندانان در آن منطقه، نمایندهگان به شورا فرستاده شود و از طرف دیگر، حزب اسلامی میخواست که قوماندانان از طرف آنها بر حسب خواستشان به شورا معرفی گردد، که این مساله خلاف پالیسی شورا بود: “حزب اسلامی میخواست تا قوماندانان خویش را به اساس سهمیه هر ولایت به شورا معرفی کند که ما این شرط را نپذیرفتیم و گفتیم باید قوماندانان خودشان مستقلانه به شورا بیایند و ما به معرفی تنظیم ضرورت نداریم. ولی زمانی که حاجی قدیر رییس شورای ننگرهار میخواست به شورای سرتاسری بیاید، اعضای شورای ننگرهار را خواسته با آنها درین باره مشوره کرد که در آن جلسه قوماندانان حزب اسلامی مخالفت نکردند و حاجی قدیر در جلسات شورای قوماندانان با حفظ مقام ریاست شورای ننگرهار اشتراک کرد.” (۴۶)
جلسه سوم (شورای شاهسلیم)
جلسه دوم در ژور به پایان رسید و بر اساس فیصلۀ شورا، کمیسیون موظف بود تا دعوت قوماندانان را به جلسه بعدی آغاز کند و زمینه را برای تشکیل شورای بزرگتر، آماده سازد.
اعضای کمیسیون تصمیم گرفتند تا هیاتی را به چهار گوشۀ افغانستان اعزام و سایر فرماندهان مشهور را که نتوانستند در جلسات اول و دوم اشتراک کنند، به شورا دعوت نمایند.
شورای قوماندانان هیاتی را زیر نظر تورن اخترمحمد تولواک، یکی از موسسین این شورا، به شمال کشور فرستاد تا با احمدشاه مسعود مذاکره نماید و زمینه ملاقات او را با اعضای شورای سرتاسری فراهم سازد. طوری که خواندیم، تورن اخترمحمد تولواک، یکی از موسسین شورا توانسته بود در اوایل نظر مثبت مولوی جلالالدین حقانی را به ساختن یک شورای بزرگ قوماندانان جلب کند و همچنین نامبرده زمینه ملاقات ملا محمد رسول آخندزاده قوماندان عمومی و مرد پرقدرت جهاد هلمند را نیز با اعضای شورا فراهم ساخته و با موفقیت توانسته بود ارتباط او را با اعضای شورای سرتاسری برقرار کند.
«من و نجیببابا به ولایت تخار رفتیم در آنجا با احمدشاه مسعود ملاقات کردیم. [نجیببابا یکی از محصلین افغانی در فرانسه بود که بعد از آغاز جهاد، به کشور آمد و با وجود اینکه متولد کابل و باشنده آن شهر بود، ولی در کنار مجاهدین ولایت وردک زیر قومانده محمد امین وردک ایستاد و تا خروج نیروهای شوروی، به جهاد مسلحانه ادامه داد و سپس به امور بازسازی و فرهنگی پرداخت. نشریهیی به نام جهاد را منتشر میساخت و در راه پیشبرد امور اداری شورای سرتاسری قوماندانان، زحمات فراوان کشید.] ما مدت ده روز در تخار بودیم و زمانی که از مسعود دعوت به عمل آوردیم تا با اعضای کمیسیون شورای سرتاسری ملاقات کند، او فرماندهان شورای نظار را فرا خواند. فرماندهان در غیاب ما جلسه کرده، بعد از مشوره و تفاهم زیاد، شورای نظار به احمدشاه مسعود اجازه رفتن به مرز را داد. با احمدشاه مسعود و چندین تن از قوماندانانِ شورا به شمول عبدالحی حقجو آمر مجاهدین ولایت بغلان و عبدالعظیم فرمانده یکی از قطعات اردوی اسلامی شورای نظار و با شصت محافظ به طرف ولایت بدخشان حرکت کردیم. زمانیکه حرکت کردیم، احمدشاه مسعود پیشنهاد کرد تا در منطقه توپخانه جلسه دایر شود، ولی توپخانه نسبت سردی هوا و نبودن سرپناه برای گذراندن شب پذیرفته نشد، بنابران تصمیم گرفته شد تا در منطقه شاهسلیم ملاقات صورت گیرد. من محل ملاقات را به کمیسیون عالی شورای سرتاسری مخابره کردم و کمیسیون به منطقه شاهسلیم آمده و ما بعد از طی نمودن شش روز راه، به منطقه شاه سلیم رسیدیم.» (۴۷)
Comments are closed.